به گزارش قدس آنلاین، لازم به ذکر است او زمانی که تنها ۶ سال داشت به عنوان مجری در کنار داریوش فرضیایی به اجرا پرداخت و عنوان کوچکترین مجری کودک را از آن خودش کرد. وی بازیگری را در سال ۱۳۸۳ با بازی در مجموعه ماجراهای «چموش و خموش» به کارگردانی شاهین باباپور آغاز کرد و در این مجموعه بازیگر نقش درسا بود. سریال «از سرنوشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان که سال ۹۸ روی آنتن شبکه۲ سیما رفت هم نقطه عطف کارنامه بازیگری فاطیما بهارمست بود.
سریال «یزدان» درباره مأمور شهرداری به نام عماد است که در کوچه پسکوچههای شهر به دنبال داستان افراد بینام و نشان است. «یزدان» در هر اپیزود روایتگر داستان و موضوعی متفاوت است که عماد را به چالش میکشد و در این میان، بهارمست در نقش «تمنا کمالی» در آن به ایفای نقش پرداخته است. این سریال هر شب ساعت ۲۱ روی آنتن شبکه۳ سیما میرود.

این گفتوگو فرصتی شد تا با او درباره بازخورد مخاطبان از سریال، اهمیت زوجهای هنری و چالشهای کار در تلویزیون صحبت کنیم.
چه چیزی شما را ترغیب کرد تا در سریال «یزدان» نقشآفرینی کنید؟
نقشهای تأثیرگذار و محوری همیشه مورد علاقه من بودهاند. وقتی در یک تیم حرفهای چنین نقشی به من پیشنهاد شود قطعاً آن را قبول و سعی میکنم در آن حضور داشته باشم. دلیل پذیرفتن نقش «تمنا کمالی» در سریال «یزدان» هم همین تأثیرگذاری در درام قصه بود و دوست دارم یک نقش با خودش باری به همراه داشته باشد و آن را به دوش بکشد. نقش «خانم کمالی» هم از دیگر نقشهایی که در تلویزیون بازی کردم، برایم متفاوتتر بود.
با توجه به اینکه نخستین تجربه شما با منوچهر هادی، «یزدان» بود، در طول فیلمبرداری این سریال به چالشی هم برخوردید یا خاطره خاصی هم ساختید؟
من با آقای هادی در سال ۱۳۸۵ در یک سریال که من بازیگر آن بودم و ایشان هم دستیار کارگردان بود، همکاری داشتم. البته قبلاً هم در کارهای دیگر ایشان قرار بود همکاریهایی صورت بگیرد که نشد تا اینکه به سریال یزدان رسیدیم. فکر میکنم دوره آن نوع خاطرهسازیها در سریالها گذشته است و دیگر آن قدر ماجراهای خاصی پیش نمیآید که بتوانم به عنوان یک خاطره آن را تعریف کنم. ولی گروه بسیار حرفهای، خوب و همدلی داشتیم که موجب میشد لحظات خوبی را تجربه کنیم.
بازخورد مخاطبان نسبت به زوج هنری شما و دارا حیایی چطور بود؟
من و آقای حیایی پیشتر در سریال «از سرنوشت» هم با یکدیگر همکاری داشتیم و از همان جا طبق بازخوردهای خوبی که دریافت میکردیم مشخص بود مخاطبان به خوبی با این زوج ارتباط برقرار کردهاند. ما هم در آن سریال و هم در یزدان تمام تلاشمان را کردیم و در یزدان هم با وجود تفاوتهای زیاد، باز هم مخاطبان این زوج را دوست داشتند و بازخوردها تاکنون بسیار برایم شگفتانگیز بوده است.
زوجهای هنری تا کجا جواب میدهد و مخاطب را راضی نگه میدارد؟
فکر میکنم کسانی که در طولانیمدت چه در سبک ملودرام که ترکیب یک خانم و آقاست و چه در کمدی که معمولاً ترکیب دو آقاست، میتوانند زوج بازیگری هم باشند باید یک شیمی میان آنها به وجود بیاید که این ترکیب را دلنشینتر کند. در چنین آثاری که زوج هنری وجود دارد، این دو نفر نباید خودخواه باشند و به دنبال دیده شدن خود و بازیسازی برای خودشان نباشند. یک زوج هنری باید به کار تیم کمک و سعی کنند لحظات را با یکدیگر بسازند، برای هم احترام قائل باشند تا تبدیل به همان شیمی شوند که وقتی مخاطب آنها را در قالب کمدی یا ملودرام میبیند بگوید چقدر این دو نفر در کنار هم خوب هستند. البته میشود یک مثال هم از بالیوود و زوجهای هنری آنجا هم زد. در بالیوود و در ملودرامها، مخاطبان هستند که میخواهند یک زوج را در یک فیلم ببینند و اینکه عقبه آنها در یک فیلم دیگر چه بوده اهمیتی ندارد و اتفاقاً برای فیلم جدید هم کمککننده است.
از حس و حال بازی در کنار بازیگر کودک (کوروش ثنائی) بگویید. آیا بازی در کنار کودکان سخت است؟
کوروش بسیار بااستعداد بوده و ارتباط برقرار کردن با او آسان است چون اصلاً شبیه نقشش در یزدان نیست. بسیار بچه آرام و ساکتی است که شخصیت شیرینی هم دارد. وقتی خودم خروجی کار را میبینم، آن را دوست دارم زیرا با اینکه سنی ندارد بسیار کار را خوب درآورده است. البته آقای هادی هم بسیار در بازی گرفتن از کوروش تأثیرگذار بود. ایشان با دقت بسیار وقت گذاشت و برایش مهم نبود هر سکانس چقدر تکرار شود، مهم این بود بازیای که مد نظرش است از کوروش بگیرد. کوروش هم به خاطر سن کمش پسزمینه ذهنی برای نقش نداشت و خودش را رها کرد. فکر میکنم این شیوه بازی گرفتن آقای هادی از کوروش یک تلفیق جالب شد که حتی رابطهاش با من و دارا حیایی هم در فیلم خوب درآمده بود.
با توجه به سیاستهای خاص صدا و سیما، آیا خروجی کار از نظر خودتان خوب بود؟
سریال یزدان روی قصههای شهری مانور میدهد و ماجراهای ما قصههایی است که یک سریال نیاز دارد تا کشش داشته باشد و کلیت کار خوب بود. روی خروجیهای نهایی هم یکسری اصلاحاتی صورت گرفته بود که بیشتر آن درباره من بود ولی باز هم این اصلاحات، مسائل آزاردهندهای نبودند و به درام ماجرا آسیبی وارد نکردند. من معتقدم تا حدی این اصلاحات قابل چشمپوشی هستند. تلویزیون مخاطبان وسیعی از همه قشرها و از همه شهرها و نقاط جغرافیایی دارد. سانسور هم اصلاً اشتباه نیست چون معتقدند باید یک خط فکری را دنبال کنند که مناسب همه مخاطبان باشد ولی من میگویم یکسری مسائل در جامعه امروز و حتی در روستاها و شهرهای بزرگ هم حل شده است. بد نیست سریالهای ما هم کمی در مورد دنیای مدرن حرف بزنند و فکر نمیکنم مشکلی به وجود بیاید. البته همین تغییرات هم به مرور زمان و کم و بیش اتفاق میافتد و مسئلهای نیست که یک روزه حل شود.
با توجه به تجربیاتی که دارید، نمایش خانگی بهتر است یا تلویزیون؟ قصد دارید باز هم در تلویزیون فیلم بازی کنید؟
من سینما، تلویزیون و نمایش خانگی را اصلاً از هم جدا نمیکنم و هیچ کدام از اینها برایم فرقی ندارد. معتقدم هر جا من را بخواهند و فکر کنند میتوانم از پس ایفای آن نقش بربیایم میروم و اگر آن نقش را دوست داشته باشم انرژی هم میگذارم. بارها شده پیشنهادهای نمایش خانگی را به به خاطر اینکه مثلاً نقش را دوست نداشتهام یا تأثیرگذاری نقش کم بوده رد کردم و بازی نکردم. از بچگی تلویزیون کار کردم و بلدم چطوری با چالشها کنار بیایم و سعی میکنم تا جایی که ممکن است خودم مشکلات فیلمها را هم حل کنم. حتی مواردی بوده به کسانی که روی سریالها نظارت میکنند زنگ زدم و سعی کردم مشکل را رفع کنم و برایشان سکانس را توضیح دهم تا حذف نشود.
چرا بعضی از همکارانتان ترجیح میدهند بیشتر در پلتفرمها و سینما مشغول شوند؟
نه تنها بازیگران بلکه فیلمنامهنویسان به دلایل مختلفی مانند پول، آزاد بودن فضا و دیالوگها و... ترجیحشان جایی به جز تلویزیون است و بازی در تلویزیون، اولویت آنها نیست. ولی یادم میآید یک زمانی اگر نقشی در تلویزیون پیشنهاد میشد، با ذوق و شوق آن را انجام میدادند. همین جدا کردن و فرق گذاشتن بین فضاها سبب بیانگیزگی در افراد میشود و سبب شده کیفیت کارها پایین بیاید و دیگر فیلم خوب تولید نشود. من معتقدم هر کسی هر جایی که قرار میگیرد باید تمام انرژیاش را بگذارد. اگر بحثشان هم صرفاً محدودیتهای تلویزیون است، باید بگویم مگر در دهه ۸۰ در تلویزیون محدودیت نداشتیم؟ پس چرا کیفیت کارها بالا بود و اصلاً با فیلمهای الان قابل مقایسه نیست؟ نباید در این مسیر فقط به این فکر کنیم که پولی بگیریم و بعد هم هر طور خواستیم عمل کنیم. حتی در شبکه نمایش خانگی این همه تولید داریم اما کارهای واقعاً عالی، تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نیست. اگر مشکلی وجود دارد، باید آن را با گفتوگو حل کنیم تا کیفیت کارها هم بالا برود.
پروژه جدیدی هم در دست دارید؟
سریال نه اما مشغول یک فیلم سینمایی اجتماعی با یک کارگردان نامآشنا هستم که به زودی کلید میخورد و شاید زمستان هم اکران شود.
نظر شما