عقل انسان در تشخیص خیر و شر و تعیین هدف زندگی، ناتوان از ارائه جزئیات است و به راهنمایی دین نیازمند است.
پرسش:
آیا عقل بشر به تنهایی میتواند خوب و بد و درست و نادرست را تشخیص بدهد؟
آیا با وجود عقل به دین هم نیاز داریم؟
پاسخ:
پاسخ منفی است. عقل مدرِک مفاهیم کلی است و در اکثر موارد از درک جزئیات و مصادیق امور مختلف ناتوان است.
عقل خوبی و بدی برخی از موضوعات، نه همه آنها را درک میکند و در همین موارد محدود هم از درک مصادیق آنها معمولاً عاجز است؛ برای مثال عقل حسن عدالت و قبح ظلم را به طور کلی درک میکند اما مصادیق آنها را متوجه نمیشود و باید از دین بپرسد.
برای نمونه عقل چطور میتواند بفهمد تعدد زوجات مصداق ظلم است یا خیر؟ عقل چطور میتواند بفهمد رباخواری عادلانه است یا نه؟
مثال دیگر اینکه عقل میتواند زشتی دروغ و خوب بودن صداقت را بفهمد اما مصادیق آندو را متوجه نمیشود. مانند اینکه دروغ گفتن در جنگ خوب است یا بد؟
نکته مهم دیگر این است که عقل با اینکه وجود خدا، ضرورت معاد، ضرورت نبوت را اثبات میکند اما از جزئیات آنها کلاً بیخبر است.
عقل از آنجا که مصالح و مفاسد دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، و روحی و جسمی را به طور کامل و دقیق نمیتواند تشخیص دهد در مورد جزییات و مصادیق بسیاری از امور ساکت است. اگر دین بسیاری از احکام فقهی و اخلاقی و اعتقادی را به ما یاد نمیداد ما هیچگاه بر آنها آگاه نمیشدیم بخصوص آنچه مربوط به آخرت است.
عقل اثبات میکند که عالم هستی خالقی دارد که علیم و حکیم است؛ از این رو عالم هستی و از جمله انسان را بیهدف و پوچ نیافریده است.
بنابراین انسان هم مانند تمام جهان هستی به سوی هدفی رهسپار است و غایتی دارد. اما عقل نمیداند که هدف انسان چیست و به کجا میرود آخر؛ لذا میگوید نیاز به دین دارم تا بدانم انسان چه هدفی دارد و به کجا میرود.
داود اسفندیاری؛ دکترای کلام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
نظر شما