میگویند مدینه پس از امام حسین(ع) شهر غمگینی بود که اوضاع مردم در آن بسامان نبود. اما در دوران امام محمدباقر(ع) در کنار رونق علمی شهر، جانی تازه در حوزه کار و تلاش نیز پیدا کرد، زیرا آن امام بزرگوار علاوه بر اجتهاد در علم، تلاش در اصلاح امور مالی مردم را نیز محترم و مبارک میدانست. به همین خاطر در روزگار ایشان مدینه نه تنها شهر علم که شهر آباد و امیدوار شد. به گفته روایتگران، امام محمدباقر(ع) برای بهبود وضعیت معیشت مردم هم به کار و تلاش میپرداخت و آن را میستود و هم برای کمک به محرومان اهمیت بسیاری قائل بود. به همین دلیل روایتهای متعددی در این باره از ایشان به یادگار مانده است. در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
دوستداشتنیتر از 70 حج
آمده است که امام باقر(ع) در طول حیات مبارکشان علاوه بر انجام عبادات واجب و مستحبی و نیز پرورش شاگردان ممتاز و صالح، به سر و سامان دادن زندگی مردمان فرودست هم اهمیت میداد؛ بهطوری که خود میفرماید: «... ولأن أعول اهل بیت من المسلمین أسدّ جوعتهم و أکسو عورتهم فأکفّ وجوههم عن النّاس أحبّ الیّ من أن أحجّ حجّة و حجّة - انتهی الی... سبعین -؛ ...هرگاه متکفل یک خانواده از مسلمانان شوم، از گرسنگی نجاتشان دهم، بدن آنها را بپوشانم و آبرویشان را از مردم حفظ کنم، این کارها را بیشتر دوست میدارم از اینکه یک حج [مستحبّی ] یا دو تا... و حتی 70حج را انجام دهم». (مراة العقول، ج 9، ص 108 و 109 و غیره)
حضرت انباشت ثروت را بدون خدمت به خلق، شایسته نمیدانست و در این باره میفرمود: «همانا بقای مسلمانان و اسلام در این است که گردش ثروت در نزد کسانی باشد که حق اموال و وظیفه خود را نسبت به آن میشناسند و به معروف عمل میکنند و متقابلاً یکی از عوامل نابودی مسلمانان و اسلام، این است که سرمایه پولی در دست افرادی به گردش در آید که حق ثروت و مسئولیت خود را نسبت به آن نشناخته و با آن، کار پسندیدهای انجام نمیدهند». (مستدرک الوسائل، ج2، ص393)
به دست خدا میرسد
یکی از بزرگانی که درباره سیره امام محمدباقر(ع) نکات ارزشمندی را نقل کرده، فرزند ایشان امام صادق(ع) است. حضرت در خصوص توجه پدر گرامیشان به افراد فرودست چنین نقل میکند: «و کان أبی اذا تصدّق بشیء...؛ پدرم هرگاه صدقه میداد و پولی را در دست فقیری مینهاد، از او پس میگرفت، میبوسید و میبویید، دومرتبه آن را در کف دست سائل میگذاشت و حکمت این کارش را چنین بیان میفرمود: «و ذلک انّها تقع فی ید الله...؛ صدقه پیش از آنکه در دست مستمند قرار بگیرد، به دست خدا میرسد. لذا دوست دارم چیزی را که در دست خداوند نهاده و مورد قبولش واقع شده است، ببوسم و ببویم». (آثار و برکات صدقه، محمود جویباری، ص85)
از رسیدگی به مردم خسته نمیشد
امام محمدباقر(ع) چنانکه آمده است، نه تنها به خانواده خود و همچنین خاندان بنیهاشم توجه داشت که به معیشت مردم بهخصوص شیعیان حساس بود و به همین خاطر درِ منزل ایشان روی افرادی که گرفتار بودند، همیشه باز بود. امام از آنها به شایستگی پذیرایی میکرد، بهگونهای که راویان و سیرهنگاران به سخاوت و میهماننوازی حضرت اذعان کردهاند. در این باره دو نمونه را ذکر میکنیم. سلیمان بن قرم روایت میکند: «آن حضرت به ما 500، 600 تا هزار درهم هدیه میداد و هیچگاه از کمک به برادران دینیاش، پاسخ به نیاز ارباب رجوع و رسیدگی به حال محرومان، افسرده و خسته نمیشد». (الارشاد، ج2، ص164 و 165) و از شیخ مفید آمده است: «و کان مع ما وصفناه من الفضل فی العلم...؛ آن بزرگوار گذشته از برتری در علم و صرفنظر از سیادت و بزرگواری و امامت، جود و سخاوتش در میان شیعه و سنی زبانزد همگان بود... با اینکه نانخور آن جناب، بسیار و وضع زندگی و درآمدش متوسط بود». (الارشاد، ج2، ص 164)
شاید باور این امر برای ما که با عقل دو دو تا چهارتا زندگی میکنیم قدری دشوار باشد، اما اگر نگاهی به سخنان این امام داشته باشیم، علت این میزان توجه و اهتمام ایشان را به نیکوکاری درخواهیم یافت. بهطور مثال از ایشان میخوانیم: «هرکس دنیا را به خاطر بینیازی از مردم، توسعه زندگی خانواده و احسان و نیکی به همسایهاش طلب کند، روز قیامت در حالی که چهرهاش همانند ماه شب چهاردهم میدرخشد، خداوند متعال را دیدار میکند». (مراة العقول، ج19، ص23)
آزاده خلیلی
نظر شما