این نشست با حضور و ارائه اعضای حلقۀ فقه السیاسه مدرسۀ عالی فقاهت عالم آل محمد (ص)، وابسته به سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی و باهدف بررسی نظریات حضرت امام خمینی (ره) پیرامون فقه سیاسی، تشکیل شد.
حجتالاسلام حسین سلیمی، در این نشست پیرامون «بررسی فقهی متولی اجرا و اقامۀ شریعت از دیدگاه امام خمینی (ره)» مباحثی را، مطرح کرد.
طلبه و پژوهشگر مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (ص)، با بیان اینکه ضرورت دارد این بحث در دو مقام مطرح شود، اظهار داشت: مقام اول ضرورت تشکیل حکومت است که بحث ما نیست، اما باید به آن پرداخته شود؛ زیرا فقیه برای اقامهکردن فقه، نیاز به ظرف حکومت اسلامی دارد.
بنابراین حکومت و حاکم دو اصل مهم در حکومت اسلامی هستند و منظور از حاکم، همان ولیفقیه است.
وی به مقام دوم پرداخت و گفت: مقام دوم همان است که میگوییم؛ ولیفقیه، همان حاکم اسلامی است که باید عالم و عادل باشد.
منبع این سخنان روایاتی است که از اهلبیت (ع) به ما رسیده است.
ضرورت تشکیل حکومت اسلامی
سلیمی با اشاره به مقام اول، اظهار داشت: دربارۀ مقام اول یعنی ضرورت تشکیل حکومت و وجود حاکم، استدلالهایی وجود دارد. نکتۀ اول این است که احکام دین اسلام، تمام شئون انسان در ساحت فردی و اجتماعی را در نظر دارد و پیرامون مسائلی اقتصادی، سیاسی، حقوقی و... احکامی، ارائه داده است.
وی اضافه کرد: این احکام شامل همۀ زمانها و مکانها میشود و برای اینکه در امر دین اهمال پیش نیاید، همۀ آنها بهویژه جزئیات، نیاز به اقامه دارد.
این پژوهشگر، ادامه داد: این احکام تنها مختص زمان حضرت رسول (ص) و چهار سال حکومت حضرت علی (ع) نبوده که فقط که فقط در آن دوران اقامه و پس از آن تعطیل شود.
درقرونی که حضرات معصومین (ع) حاضر نیستند و امکان دسترسی به امام زمان (عج) نیز وجود ندارد، این سؤال پیش میآید که چه کسی باید احکام دین را اقامه کند؛ زیرا اگر احکام اقامه نشود، یعنی حکومت اسلامی نباشد، اهمال در دین پیش میآید و شارع قطعاً و یقیناً حاضر به این اهمال نیست؛ زیرا شارح حکیم است و عبس، در کارش، راه ندارد.
حفظ نظام اسلامی از واجبات اکید است
پژوهشگر مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ص)، با تأکید بر اینکه حفظ نظام اسلامی از واجبات اکید است و نیاز به تحقق دارد و در مقابل آن اختلال و هرج و مرج در نظام از امور مبغوضه است که باید جلوی آن گرفته شود، خاطرنشان کرد: برای تحقق حفظ نظام و برای جلوگیری از هرج و مرج و اختلال در امور مسلمین و نیز حفظ حدود و ثغور مرزهای اسلامی، باید حکومت اسلامی تشکیل شود که این حکومت، لاجرم نیاز به حاکم دارد.
وی با اشاره به اینکه همۀ نیازهای بشر در کتاب و سنت بیان شده است و چه نیازی مهمتر و فراتر از اینکه امور امت اسلامی باید تدبیر شود، تصریح کرد: امام خمینی (ره) بر ضرورت تشکیل حکومت تأکید دارد و میفرماید: «هر آنچه بر ضرورت امامت و امام دلالت دارد، همان به عینه بر لزوم تشکیل حکومت و حاکم دلالت دارد.»
از مجموع نکاتی که به دلالت عقلی وشرعی گفته شد و نیز روایات بر میآید که، تشکیل حکومت اسلامی یک ضرورت است.
حجتالاسلام سلیمی با اشاره به مقام دوم عنوان کرد: مسئله این است که اگر در دوران غیبت، حکومت اسلامی برای اقامۀ احکام تشکیل نشود، نقض غرض و اهمال در دین پیش میآید. در زمانی که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) حضور ندارند، به یک والی نیاز است تا امور را پیش ببرد و احکام را اقامه کند.
طبق روایات فراوانی که وجود دارد، منظور از والی، همان فقیه عادل است.
دژ بودن فقها برای اسلام
سلیمی با استناد به روایتی از امام کاظم(ع) در این زمینه، تاکید کرد: روایتی مهم از امام کاظم (ع) وجود دارد که میفرماید: «إذا ماتَ المؤمنُ بَکَت علَیهِ الملائکةُ و بِقاعُ الأرضِ التی کانَ یَعبُدُ اللّه َ علَیها، و أبوابُ السماءِ التی کانَ یُصعَدُ بأعمالِهِ فیها. و ثُلِمَ فی الاسلام ثلمة لایسدها شئ؛ لأن المومنین الفقهاء حصون الاسلام، کحصن سور المدینة لها، یعنی هرگاه مؤمن وفات کند، فرشتگان و جاهایی که در آن جا خدا را عبادت میکرده و درهای آسمان که اعمالش از آنها بالا می رفته است، بر وی بگریند و در اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هیچ چیز آن را ترمیم نمیکند، زیرا فقهای مؤمن، دژهای اسلاماند و برای اسلام، نقش حصار را برای شهر دارند.»این پژوهشگر با اشاره به اینکه، حصار بودن فقها زمانی محقق میشود که دین را، در بستر تشکیل حکومت اسلامی، اقامه کنند، تصریح کرد: این امر از دو کس برمیآید، یکی فردی که عالم به احکام باشد که همان فقیه عادل است که از روایات دیگر برمیآید.
اگر احکام اقامه شود، بساط فساد جمع میشود و در هیچ زمینهای دشمن نمیتواند بلاد اسلامی را مورد هجوم قرار دهد و این به معنای دژ بودن فقها برای اسلام است که، در بستر حکومت اسلامی، تحقق پیدا میکند.
دومین روایتی که سلیمی به آن اشاره کرد، روایتی از حضرت علی (ع) است که از رسول اعظم (ص) نقل کرده که میفرماید: اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی وَ یَرْوُونَ عَنِّی أَحَادِیثِی وَ سُنَّتِی فَیُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِی»، یعنی، خدایا، جانشینان مرا رحمت کن، پیامبر این سخن را سه بار تکرار فرمود. پرسیده شد که ای پیغمبر خدا، جانشینانت چه کسانی هستند. فرمود: کسانی که بعد از من میآیند، حدیث و سنت مرا نقل میکنند و آن را پس از من، به مردم میآموزند.
وی دربارۀ سند این روایت، گفت: این روایت از شیخ صدوق از چهار طریق ذکر شده که سه طریق آن مسند و یک طریق آن مرسل است که در روایت مرسل، قسمت آخر، وجود ندارد.
سلیمی به تحلیل بخش آخر روایت پرداخت و یادآور شد: در باب معنی یُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ دو حالت بیشتر وجود ندارد؛ حالت اول کسانی هستند که میدانند و تعلیم میدهند؛ یعنی فردی که با احکام و آیات و روایات آشناست و این جز فقیه نمیتواند باشد.
قرینۀ یعلمونها الناس، دلالت بر این میکند که منظور تنها راوی حدیث نیست، بلکه مراد، فقیه است.
وی با اشاره به این که اگر سند مرسل را مد نظر قرار دهیم که بخش آخر روایت در آن نیست، باز هم اخلالی به معنای حدیث وارد نمیشود، تأکید کرد: از آن جهت که حضرت رسول (ص) به خلفای بعد از خود اشاره میکند، منظورش فقیه است که، بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و تنها راوی رامنظور نظر ندارد.
از آن رو که در زمان حضرت رسول (ص)، خلیفه به معنای عرفی رایج بوده، همه میدانستند، خلیفه تمام شئونات کسی را دارد که میخواهد جانشین او شود.
به همین دلیل است که آن فرد از حضرت رسول(ص) میپرسد خلیفه کیست و نمیپرسد خلیفه چیست.
سلیمی در پایان، خاطرنشان کرد: منظور از والی در حکومت اسلامی شخص ولی فقیه است که عالم به احکام و عادل باشد.
از آنجا که غرض از احکام شریعت، عدالت محوری و اقادمۀ دین است، مجموعۀ این روایات و ادله نشان میدهد که ولی فقیه باید در حکومت اسلامی محور قرار بگیرد تا، غرض شریعت، حاصل شود و اهمال در دین، پیش نیاید.
نظر شما