«سلام» در زیارت عاشورا، مفهومی ژرف و چندلایه است که در بستر قرآن، سنت و فرهنگ شیعی، بار سیاسی، معرفتی و فرهنگی خاصی یافته است. این واژه، در کنار تکرارشوندهترین عناصر زیارت عاشورا، حامل پیامی است از امنیت، وفاداری، بیعت و تجدید عهد با امام معصوم؛ پیامی که از عمق تاریخ تا افق آینده امتداد یافته و نسبت انسان مؤمن را با جبهه حق و ولایت ترسیم میکند. بررسی ریشهها، معانی و کارکردهای «سلام» در این زیارتنامه فاخر، ما را به درکی تازه از نقش واژگان در معماری هویت شیعی و تداوم تاریخ مقاومت میرساند.
در منظومه معرفتی اسلام، واژگان هرگز صرفاً ابزار بیان نیستند؛ حامل مفاهیمی عمیق، هویتساز و تمدنسازند. یکی از این واژگان بنیادین، «سلام» است؛ واژهای که هم از منظر زبانشناسی قرآنی و هم در لایههای فقهی، اجتماعی و حتی سیاسی، حامل بار معنایی گستردهای است و در زیارت عاشورا، بهمثابه یک پیوند کلامی-معنوی با ساحت اهل بیت (ع)، بهویژه سیدالشهدا (ع)، برجسته میشود.
حجتالاسلام زینالعابدین دستداده، مدیر بنیاد پیمان غدیر، در تحلیل خود از «سلام» در زیارت عاشورا، این واژه را از سطح عبارات روزمره، به سطحی از تعهد، وفاداری و بیعت معرفتی ارتقا میدهد.
او «سلام» را از ریشه «سَلَم» به معنای سلامت، امنیت و صلح دانسته و با رجوع به آیات قرآن، نشان میدهد که این واژه، جایگاهی عمیق در ساختار هستیشناسی و حیات معنوی مؤمن دارد؛ از «دارالسلام» که سرزمین ظهور موعود است، تا سلام ملائک در لحظه مرگ مؤمن و تجلی آن در شب قدر تا صبحِ قیامِ قائم آل محمد (عج).
قرآن و هندسه معنایی «سلام»
در نگرش تفسیری او، «سلام» علاوه بر یک لفظ شرعی، یک «تعهد زبانی» است؛ مؤمن با گفتن سلام، امنیت خویش را برای دیگری تضمین میکند. در نتیجه، سلام نوعی بیانیه صلح در مناسبات انسانی و اجتماعی تلقی میشود. از این منظر، سلام آداب ورود به خانه یا آغاز گفتوگو را شکل میدهد و هم مرزی میان خصومت و اخوت ترسیم میکند. آیات صریحی همچون آیه ۲۷ سوره نور، این معنا را در بستر اجتماعی-اخلاقی تقویت میکنند.
در ادامه، حجتالاسلام دستداده به ابعاد فقهی سلام نیز میپردازد. از منظر فقه اسلامی، پاسخ سلام واجب است، حتی بر کسی که در حال نماز است. روایاتی از پیامبر اسلام (ص)، همچون «السَّلَامُ تَطَوُّعٌ و الرَّدُّ فَریضَةٌ» نیز موید این تأکیدند.
ابعاد اجتماعی و تمدنی سلام در آموزههای نبوی
همچنین، سلام بهعنوان کلید ورود به خانه، نماد ادب، طلب رخصت و آغازی برای تعمیق روابط انسانی و الهی تلقی میشود. پیامبر اکرم (ص) آن را اسبابی برای برکت و مغفرت معرفی کردهاند: «أفشِ السلامَ یَکثُر خَیرُ بَیتِکَ» و نیز «إنَّ مِن مُوجِباتِ المَغفِرَةِ بَذلَ السلامِ و حُسنَ الکلامِ».
زیارت عاشورا؛ بازسازی پیمان عالم ذر در قالب کلام
اما نقطه اوج تحلیل، آنگاه پدیدار میشود که سلام در زیارت عاشورا، بهمثابه یک ابزار بازسازی میثاق تاریخی-ماورایی با اهل بیت (ع) تلقی میشود. حجتالاسلام دستداده در بازخوانی روایتی از امام صادق (ع)، سلام به امام حسین (ع) را یادآور عهد پیشینیان، یعنی همان عهد عالم ذر با پیامبر (ص) و اوصیای او میداند. این سلام، نوعی تجدید بیعت است، با بار سیاسی، معرفتی و ایمانی.
از این منظر، هر بار که زائر عاشورا، با آگاهی و نیت، سلام بر حسین بن علی (ع) و یاران وفادارش میفرستد، در واقع، چند لایه از مفاهیم را احیا میکند: اطمینان به امام از سلامت خویش؛ اذن ورود به حریم قدسی ایشان؛ و اعلام وفاداری به عهد دیرین با ایشان و با ولایت تا قیام مهدی (عج).
حضرت عباس (ع)؛ تجسم عینی مفهوم «سلام»
تحلیل دستداده در پایان، به شهیدان کربلا، بهویژه حضرت عباس (ع) میرسد؛ کسانی که هم سلام گفتند و هم خود «سلام» شدند. تمام وجود آنان، ضمانت امنیت و وفاداری به امام زمان خویش بود؛ تا جایی که امام حسین (ع)، وعده رجعت و مشارکت آنان را در دولت جهانی امام عصر (عج) داد.
این وعده، تأیید الهی بر تعهد آنان به مفهوم سلام بود و نشانهای از رسیدن آنان به «دارالسلام» ی که سرانجام بشریت، در سایه قیام موعود است.
زیارت عاشورا؛ بیانیه تمدنساز در عصر انتظار
در نگاهی کلانتر، بازخوانی این مؤلفه بنیادین در زیارت عاشورا، فراتر از مناسک فردی، بهمثابه یک راهبرد فرهنگی-تمدنی قابل بررسی است. «سلام» در این چارچوب، تبدیل به سنگبنای روابط اجتماعی، الگوی تعهد سیاسی و مدل امنیت اخلاقی در جامعه مؤمنان میشود. از این رو، زیارت عاشورا علاوه بر ذکر مصیبت، بیانیهای عمیق در بازسازی تمدن علوی در عصر انتظار است.
نظر شما