"برای برداشتن موانع مشارکت باید شهروند در نظام حکمرانی دیده شود و حکمران تصور نکند که یک فرد متفاوت با دانش بالا و بی نیاز از شهروند است و هر تصمیمی که می گیرد تصمیم درست است."

موانع مشارکت شهروندان در اداره محلات / حکمران شهری علامه دهر نیست
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

یک جامعه شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی به قدس آنلاین می گوید: پیش از شکل گیری بلدیه (شهرداری) در شهرها تعامل بیشتری بین مردم برقرار بود و مشکلاتی را که برای محله پیش می آمد با کمک یکدیگر حل می کردند.پس از شکل گیری بلدیه، امور شهری به این سازمان رسمی واگذار شد و مردم بخشی از همراهی و همکاری خود را به این سازمان واگذار کردند و در قبال پرداخت هزینه هایی از جمله مالیات، عوارض و غیره توقع داشتند که این سازمان رسمی کارها را انجام دهد، اما بخشی از مسائل درون محلی را مردم با مشارکت هم حل می کردند.

هادی برغمدی می افزاید: به تدریج از حدود سال ۸۶ به بعد، شهرداری انجام خدمات شهری را نیز به عهده گرفت و کارهایی مانند رفت و روب، تمیزکردن معابر، عمران و غیره را نیز در دستور کار خود قرار داد و نگاه به شهرداری به مثابه یک سازمان خدمات پر رنگ تر شد.

از همان سال ها شعارهایی از طرف شهرداری مطرح شد که شهرداری نهاد مدنی و مردمی است و پس از آن مفاهیم مشارکت شهروندی رونق بیشتری پیدا کرد و اداراتی با عنوان اداره کل مشارکت های شهروندی و غیره شکل گرفت.

هدف از تشکیل اداره مشارکت شهروندی این بود که مشارکت شهروندی را ارتقا دهد. به عبارتی مردم محله از بین خود نمایندگانی را انتخاب می کنند که واسطه بین مردم محله و مدیریت محلی شوند.

بنابراین مردم مشکلات را به نماینده محله مطرح می کردند و نمایندگان نیز مسائل را به گوش شهرداری می رساندند تا شهرداری برای رفع آن اقدام کند.

این جامعه شناس ادامه می دهد: در حقیقت هنگامی که ما صحبت از مشارکت شهروندی می کنیم این مشارکت در بستر بزرگ تر یعنی در جامعه وجود دارد.

داشتن سرمایه اجتماعی، مقدماتی می خواهد که نخستین قدمش این است که شهروندان از اتفاقاتی که دارد رخ می دهد آگاه باشند.

دومین گام مؤثر در افزایش سرمایه اجتماعی این است که شهروندان احساس همبستگی کنند و باور داشته باشند جزئی از نظام برنامه ریزی و نظام اجرا هستند و خود را از ساختار مدیریت و حکمرانی شهری جدا نداند.

چنانچه این دو گام برداشته شود در گام سوم شهروند مشارکت می کند. یعنی مادامی که او نداند چه خبر است و یک هویت مشترک بین خود و مدیریت شهری برقرار نبیند امکان ندارد مشارکت عملی انجام شود.

همبستگی شهروندان در سطح ملی و محلی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی عنوان می کند: در شرایط کنونی مشارکت شهروندی دور از ذهن است چراکه هیچ یک از متغیرهای آگاهی و همبستگی شهروندان چه در سطح کلان و ملی و چه در سطح شهری و محلی وجود ندارد.

برای برداشتن موانع مشارکت باید شهروند در نظام حکمرانیدیده شود و حکمران تصور نکند که یک فرد متفاوت با دانش بالا و بی نیاز از شهروند است و هر تصمیمی که می گیرد تصمیم درست است.

تغییر تفکر در نظام حکمرانی، گام نخست در رفع موانع مشارکت محلی است. البته هیچ یک از ما و حتی نهادهای مدنی نمی توانند این مسئله را در کوتاه مدت حل کنند.

مادامی که حکمران شهری نپذیرد که علامه دهر نیست، طبیعتا هیچ سهمی برای شهروند در نظر نمی گیرد و هنگامی که شهروند متوجه شود به بازی گرفته شده و برای مثال تنها برای برگزاری رویدادی نیاز به او حضور او دارند تا رویداد را موفق نشان دهند، کم کم خود را از مشارکت های محلی کنار می کشد.

سوءاستفاده از شهروند سبب می شود او نیز پس از یکی دوبار مشارکت خود را یک ابزار ببیند که انگار بازیچه قرار گرفته و در نتیجه تن به مشارکت نمی دهد.

منافعی که در مشارکت ها به دست می آید

برغمدی معتقد است: ما انسان ها هنگامی وارد مشارکت می شویم که به منافع بیشتری نسبت به فعالیت های فردی خود برسیم. این منافع لزوما منافع مادی نیست بلکه می تواند منافع غیرمادی هم باشد.

شما هنگامی وارد مشارکت می شوید که احساس کنید برای رسیدن به یک هدف به تنهایی نمی توانید موفق شوید. برای مثال ترمیم آسفالت خیابانی در محله یا هر چیز دیگری که فکر می کنید اگر با مشارکت و هم فکری جمعی باشد محقق خواهد شد.

بنابراین اگر قرار است منافعی به شما برسد که در حالت انفرادی نمی رسد، وقتی قرار است شهروند کنار حکمران محلی قرار بگیرد و مشارکت کند باید منفعتی داشته باشد وگرنه چنانچه مشارکت تنها بر سر یک تبلیغات و معضلی از معضلات حل نشده باشد شهروند نیز خود را کنار می کشد و حاضر به مشارکت نمی شود.

همه مشکلات اعم از نارضایتی، بی اعتمادی، شرایط نامطلوب اقتصادی و فرهنگی یک شبه به وجود نیامده اند بلکه ۴۰، ۵۰ و حتی ۶۰سال طول کشیده تا مردم به حکمران شهری بی اعتماد شده اند بنابراین نمی توان نسخه ای پیچید که حکمران شهری بتواند بلافاصله مشارکت شهروندان را افزایش دهد. بلکه حداقل ۶۰ تا ۷۰ سال طول می کشد تا بتوان اعتماد از دست رفته را دوباره به جامعه برگرداند .

مشارکت در شهر و کشور ما به راحتی افزایش پیدا نمی کند مگر آن که حکمران بخواهد این اتفاق بیفتد و بابت آن هزینه بدهد، وقت بگذارد و مهم تر از همه اینکه باور داشته باشد که مشارکت شهروندان برای حکمرانی ضروری است.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha