حالا که تب تعرض رژیم صهیونیستی به کشورمان فروکش کرده بی‌تردید فرصت آسیب‌شناسی در بخش‌های مختلف است و شاید بتوان گفت پس از حوزه امنیتی و نظامی مهم‌ترین حوزه‌ای که باید اولویت ویژه مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد حوزه اقتصاد در دو بخش کلان و خرد است.

آتش بس به بازار نرسید!
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به‌گزارش قدس آنلاین، هرچند مباحث اقتصاد کلان شالوده اصلی پایه‌گذاری‌های اقتصادی محسوب می‌شوند و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما موضوع این نوشته نگاهی به موضوعات ریزتر در حوزه اقتصاد و بازار است؛ چراکه اثرات تصمیم‌های اتخاذی در موضوعات کلان اقتصادی معمولاً در بازه‌های زمانی طولانی‌تری قابل درک است ولی تغییرات و تصمیم‌هایی که در بخش‌های مرتبط با اقتصاد و بازار گرفته می‌شود تقریباً بلافاصله شاهد بروز اثرات آن در جامعه هستیم و به همین دلیل جنبه حفظ آرامش روانی جامعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چراکه برهم خوردن آرامش روانی شهروندان می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات دیگری در بخش‌های اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی شود.

فرصت‌طلبی زیر بمباران

بر همین اساس می‌خواهیم با بیان یک مصداق عینی نگاهی به شیوه مدیریت فضای بازار در روزهای جنگ ۱۲ روزه داشته باشیم و بی‌شک اولین نمونه بارزی که به ذهن هر مخاطبی می‌رسد افزایش قیمت بی‌دلیل برنج در دومین روز بود هرچند رفتار هیجانی شهروندان در هجوم به فروشگاه‌ها در چند روز اول جنگ عامل اصلی واکنش‌های بعدی بازار بود، اما اینکه عده‌ زیادی از بنکداران بزرگ کالاهای اساسی و ازجمله برنج، شلیک چند موشک را بهانه افزایش قیمت قرار دادند یا از عرضه برنج در همین روزهای پرتقاضا خودداری کردند چیزی جز فرصت‌طلبی نبود.

ذکر این نکته نیز قابل تأمل است که در روزهای بعد و پس از تثبیت قیمت‌های افزایش‌یافته این افراد و حتی برخی از مدیران دستگاه‌های متولی دلیل گرانی برنج را تغییرات صورت گرفته در پروسه واردات، تخصیص ارز و موضوعاتی از این دست اعلام کردند، اما آنچه مسلم است برنج‌های موجود در انبارها و سطح بازار بی‌تردید برنج‌هایی بودند و هستند که شاید چند ماه و احتمالاً زمستان سال گذشته وارد ایران شده‌اند و برنج‌های مد نظر دوستان احتمالاً هنوز اگر نگوییم در بنادر کشور مبدأ هستند بی‌شک وارد بازار ایران نشده‌اند که به هر بهانه‌ای قیمت بالاتری داشته باشند.هرچه بود به جز تهران و چند نقطه کشور که درگیر جنگ نظامی بودند، سایر نقاط کشور حتی دورترین روستاها درگیر جنگی تحمیلی از نوع گرانی بی‌دلیل شد و بسیاری از صاحبان ثروت از موج غیرمعمول نگرانی‌های ایجادشده میان شهروندان بیشترین بهره‌برداری را کردند (که البته رفتارهای اجتماعی ما از منظر چرایی فراموشی حس نوع‌دوستی در شرایط خاص در جای خود بحث مفصلی دارد).

غافلگیری تکراری ممنوع

اما روی دیگر این سکه هم نقش خوشایندی ندارد جایی که دستگاه‌های عریض و طویل نظارتی قرار دارند و گویی وجود خارجی ندارند و همواره پس از آنکه اتفاق قابل پیش‌بینی از سوی شهروندان رخ می‌دهد و شرایط به نقطه بی‌بازگشت می‌رسد این دستگاه‌ها وارد می‌شوند و مثلاً اوضاع را کنترل می‌کنند.

به طور مثال تمام کسانی که به نوعی با موضوعات بازار و رفتارهای اجتماعی شهروندان در شرایط بحرانی سروکار دارند به روشنی می‌دانند با بروز هر چالشی که می‌تواند جو روانی عمومی در جامعه ایجاد کند بسته به تقاضای ایجاد در همان حوزه، اولین واکنش بازار گران کردن اقلام یا خدمات مورد نظر شهروندان است و گویی همه منتظر این اتفاق هستند، اما در کمال تعجب و ناباوری هیچ‌گاه شاهد پیش‌دستی دستگاه‌های نظارتی و کنترلی نبودیم و همواره شاهد نوعی غافلگیری تکراری این دستگاه‌ها هستیم و قرار نیست این چرخه اشتباه اصلاح شود.بی‌هیچ اما و اگری و به استناد چند نمونه عینی تجربه شده می‌توان با قطعیت ادعا کرد اگر دستگاه‌های متولی در امر نظارت و پایش بازار همان روز اول در هر شهری چند تیم نظارت و برخورد با گران‌فروشی و احتکار را فعال می‌کردند و بر اساس موجودی انبارهای بنکداران بزرگ که اصولاً اسناد آن دردسترس این دستگاه‌ها قرار دارد، با التهاب کاذب بازار برخورد می‌شد بی‌شک شاهد افزایش قیمت غیرمنطقی برنج در عرض دو روز نبودیم و آرام‌آرام تشویش ایجاد شده فروکش می‌کرد و شهروندان از خریدهای غیرضروری اجتناب می‌کردند .

چرا همیشه گرانی رسوب می‌کند ؟

اما سؤال جدی‌تر دیگر اینکه چرا در موارد اینچنینی که به دنبال بروز یک اتفاق مقطعی قیمت برخی از کالاها افزایش می‌یابد با رفع بهانه گرانی، قیمت‌ها دیگر به حالت سابق برنمی‌گردد و هرچند متولیان دولتی براساس همان چرخه باطل همیشگی درنهایت با ادعای کنترل بازار وارد می‌شوند، اما در بهترین حالت اندکی از قیمت افزایش‌یافته کاهش می‌یابد و بخشی از قیمت تحمیلی رسوب می‌کند و هیچ دستگاه متولی نسبت به آن حساسیت نشان نمی‌دهد مثلاً در همین مورد اخیر که برنج کیسه‌ای یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی به یک میلیون ۷۰۰ رسید پس از ورود وزارت جهاد و سایر دستگاه‌ها چند هزار تومان درنهایت کاهش یافت، اما کسی دیگر پیگیر قیمت مصوب پیش از گرانی‌ها نیست و بنکداران، تاجران و در ادامه بازار را ملزم به رعایت آن نمی‌کنند.با تمام این اوصاف اگر بخواهیم به زبان عامیانه این اتفاق‌ها را مورد نقد قرار دهیم بهترین جمله این است که مردم هزینه کم‌کاری یا حتی ترک فعل برخی از مدیران و دستگاه‌های دولتی و مجموعه‌های غیردولتی ناظر بر بازار را می‌دهند و این دور باطل مدام در حال تکرار شدن است.

جای خالی فرهنگ‌سازی، تشویق و تنبیه

در کنار موارد ذکر شده نباید سهم شهروندان را در شکل‌گیری چنین رفتارهایی در جامعه فراموش کرد و همان‌گونه که اشاره شد خریدهای غیر ضرور و متأسفانه نامتعارف برخی از شهروندان هم در تشدید اوضاع حاکم بر بازار در این روزها اثرگذار بود و نشان داد باوجود تمام کارهای خوب ریز و درشتی که در روزهای بحرانی انجام دادند، اما آنچه مشهود بود اینکه جای فرهنگ‌سازی و حتی آموزش‌های آرام آرام در طول سالیان گذشته خالی بوده و لازم است از هم اکنون در دستور کار متولیان حوزه فرهنگ اجتماعی قرار گیرد.

از سوی دیگر اگر دستگاه‌های نظارتی بالادستی نظیر بازرسی کل کشور به صورت ویژه بر عملکرد دستگاه‌های متولی بازار در ایام خاص نظارت کرده و دوایر اجرایی کم‌کار را معرفی کند و از دوایری که خوب عمل کرده‌اند قدردانی کند بی‌شک مدیران متولی حوزه بازار در بخش‌های مختلف تلاش بیشتری خواهند کرد تا از بروز مشکل در حوزه نظارتی خود پیشگیری کنند و بی‌شک در آن صورت دیگر شاهد بی‌تفاوتی این دستگاه‌ها در روزهای ابتدایی شکل‌گیری مشکلات در سطح بازار نخواهیم بود و کارشناسان باتجربه بازار زودتر از آنکه بنکداری تصمیم به عرضه قطره چکانی اقلام مورد نظر به بازار در روزهای بحرانی بگیرد، به استناد اسناد گمرکی و نیز موجودی انبارهای محدوده نظارتی خود به وی اخطار دهند که در صورت بروز هرگونه اختلالی در فرایند عرضه، موجودی آن‌ها به قیمت مصوب در بازار توزیع خواهد شد.

در نهایت ۱۲ روز جنگ نشان داد ایجاد حس یکپارچگی ملی امری چندوجهی بوده و برخی از رفتارها می‌تواند اثرات مثبت یا منفی بیشتری بر این باور و حس داشته باشد و با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه پس‌لرزه‌های موضوعات مرتبط با اقتصاد خانوار بسیار شدیدتر خواهد بود و لازم است دولت به عنوان متولی اصلی تمام امور جامعه، راهبردی اساسی برای اصلاح فرایندهای اشتباه گذشته و اجرای اقدام‌های سریع در جهت ایجاد اعتماد عمومی نسبت به توانایی دولت در کنترل بازار در شرایط بحرانی در دستور کار قرار دهد تا در صورت هرگونه مخاطرات بیرونی دیگر توان خود را صرف کنترل بازار و موضوعاتی نظیر برنج و روغن نکند و توجهش معطوف به حوزه‌های استراتژیک‌تر باشد.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha