بر اساس روایتهای محلی، این تعزیه برای نخستینبار به همت شیخ غافل آلکثیر، پس از بازگشت از سفر کربلا، پایهگذاری شده است. باوجود این قدمت تاریخی، تعزیه شهر حر برخلاف نمونههای دیگر تعزیه در استان خوزستان، هنوز به ثبت ملی نرسیده است؛ امری که میتوان آن را مصداق بارز محو آیینهای حاشیهای در حافظه رسمی قلمداد کرد، موضوعی که ادوارد سعید آن را به نقد نگاه مرکزگرایانه شرقشناسانه تحت عنوان «نادیده گرفتن حاشیههای بومی» تعمیم داده است.
از منظر جامعهشناسی دین، به ویژه با اتکا بر نظریات امیل دورکیم، مناسک دینی را میتوان به عنوان کنشهای جمعی بازتولید انسجام اجتماعی تلقی کرد. تعزیه شهر حر، از این منظر، تنها یک روایت تاریخی از شهادت نیست، بلکه بستر تجربه جمعی و بازتولید هویت دینی و قومی است. مشارکت گسترده هزاران تماشاگر، بدنهای ایستاده در تابستان سوزان و نذرهای خالصانه، همه گواهی بر بازتجدید پیمان با هویت شیعی-خوزستانی است.
بازنمایی نمادین و فضای عاطفی کربلا
یکی از شاخصههای برجسته این تعزیه، بازنمایی نمادین کاروان اهلبیت از طریق شترها و محملهای تزئینشده است که با ایجاد فضایی عاطفی و معنوی، خاطره مسیر دشوار اهلبیت در کربلا را زنده نگه میدارد. حضور پرشمار مردم، بهویژه زنان و کودکان، در صفوف نزدیک این نمادها، نشان از مشارکت مردمی گسترده در این آیین است. این مشارکت، مصداقی از مفهوم communita آیینی است که ویکتور ترنر به عنوان مرحلهای از مناسک توصیف میکند که در آن مرزهای معمول اجتماعی و فردی کمرنگ شده و همبستگی جمعی شکل میگیرد.
نقش زنان و مشارکت اجتماعی
حضور پررنگ زنان و دختران جوان در تعزیه شهر حر یکی از ویژگیهای متمایز این آیین است. زنان نه تنها به عنوان عزادار و شرکتکننده حضور دارند، بلکه در صفوف نزدیک به نمادهای مرکزی نظیر شترها جای میگیرند و نقش فعالی در مناسک ایفا میکنند. این مشارکت، از منظر نظریه مناسک، بخشی از «communita» آیینی است که پیوندهای عاطفی و اجتماعی را تقویت میکند.
علاوه بر این، دختران جوان با بهرهگیری از فناوریهای نوین ارتباطی، همچون ضبط و انتشار تصاویر و ویدئوهای تعزیه در شبکههای اجتماعی، به بازتولید و گسترش این مناسک سنتی کمک میکنند. این فعالیتها نقش زنان را در استمرار و تطور فرهنگی-اجتماعی آیین برجسته میسازد و نشانگر پیوند میان سنت و مدرنیته در فضای دینی و فرهنگی منطقه است.
لیمنالیته و اجتماعوارگی
از منظر ویکتور ترنر، مناسک دارای مرحلهای به نام liminality یا «آستانهبودگی» هستند؛ مرحلهای گذار که در آن مرزهای زندگی روزمره معلق شده و تجربهای فراواقعی شکل میگیرد. تعزیه شهر حر با شروع از سپیدهدم، حرکت نمادین کاروانها و ورود به فضای میدان امام حسین، دقیقاً چنین فضایی را ایجاد میکند؛ جایی که میدان بدل به کربلا و زبان تبدیل به ابزار قدسی میشود و بدنها در تجربهای معنوی و فراگیر مشارکت میکنند.
لباسها و زبان بصری تعزیه
لباسهای نمادین رنگی، شامل سیاه (نماد سوگواری)، قرمز (نماد سپاه یزید) و زرد (نشانه نقشهای ویژهای مانند حضرت علیاکبر و حضرت قاسم)، نقش مهمی در بازنمایی مفاهیم آیینی ایفا میکنند. این رنگها، به مثابه زبان بصری، روایت عاشورا را به شکلی ملموستر برای مخاطبان بازگو میکنند.
هویت قومیـمذهبی و پوشش عربی
پوشش عربی برخی شرکتکنندگان، مانند چفیه و عبایه، ریشههای قومی و دینی آیین را در خوزستان عربنشین برجسته ساخته و استمرار هویت فرهنگی و دینی منطقه را بازتاب میدهد.
فضای آیینی و بدنهای مقاوم
میدان امام حسین در روز عاشورا به مثابه فضایی مقدس بازسازیشده عمل میکند. بدنهایی که در گرمای طاقتفرسای ظهر تابستان، در سکوت و حضور جمعی شهادت را تجربه میکنند، به عنوان ابزارهای آیینی ایفای نقش میکنند که از طریق آن، سوگواری، مشارکت و تطهیر جمعی تحقق مییابد.
اقتصاد نذری و معنویت در ضیافت
پذیرایی گسترده از میهمانان با غذاهای محلی همچون قیمه، شلهزرد، خرما و یخمک، جلوهای از اقتصاد نذری است که تعهد دینی و اجتماعی را در بستر مناسک بازنمایی میکند. به گفته دورکیم، این گونه فعالیتها بخش جداییناپذیر دین به عنوان واقعیت اجتماعی است.
***
تعزیه شهر حر تنها بازنمایی تاریخی واقعه کربلا نیست؛ بلکه تجربهای زنده و پویا از دین، هویت قومی، زبان، بدن و خاطره جمعی است که در بستری خوزستانی متجلی شده است. این آیین به عنوان نمونهای منحصر به فرد از مناسک دینی-مردمی جنوب ایران، شایسته ثبت رسمی، دیده شدن و پژوهشهای میانرشتهای عمیقتر است.
لازم به یادآوری است خانم کریمه آل کثیر، کارشناس علوم اجتماعی؛ مسئولیت جمعآوری دادههای میدانی این پژوهش را بر عهده داشته است.
نظر شما