در ایامی که عطر حماسه حسینی، جانها را معطر کرده و دلها در سودای عدالت و رهایی از ظلم میتپد، نصب فرازی از زیارت عاشورا «السلام علیک و علی الارواح التی حلّت بفنائک» بر دیوار حسینیه امام خمینی(ره)، محل دیدار روز گذشته رهبر معظم انقلاب با مسئولان قوه قضائیه، پیامی ژرف در خود نهفته دارد. این انتخاب هوشمندانه، همزمان با تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر این نکته اساسی که «همه بدانند که خدای متعال نصرت را برای ملت ایران تضمین کرده و ملت ایران حتماً پیروز خواهد شد» نشان از پیوند ناگسستنی میان آموزههای عاشورایی و امید به پیروزی نهایی دارد. به بهانه این رویداد و در راستای تبیین ابعاد پنهان و کارکردهای عمیق زیارت عاشورا با دکتر مجتبی انصاری مقدم، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستهایم تا در پرتو این زیارت نورانی، به درکی عمیقتر از عدالتخواهی، معرفت و هویت شیعی دست یابیم و با الهام از فداکاری یاران امام حسین(ع) به سوی تحقق وعده نصرت الهی گام برداریم.
با توجه به تأکید زیارت عاشورا بر «تبرّی» و سخنان رهبر معظم انقلاب درباره نصرت الهی، چگونه میتوان از آموزه تبرّی برای تقویت عدالتخواهی و مبارزه با ظلم در جامعه امروز استفاده کرد؟
زیارت عاشورا یکی از متون ممتاز در ادبیات زیارتی شیعه است که در آن «تبرّی» از دشمنان اهلبیت(ع) جایگاهی بنیادین دارد. این تأکید، ریشه در بنمایهای عمیق در الهیات شیعی دارد که ایمان را مرکّب از دو رکن اصلی میداند: تولّی (دوستی با اولیای الهی) و تبرّی (بیزاری از دشمنان آنان). در فرازهای مکرری از این زیارت، لعن به اشخاص حقیقی و جریانهای تاریخی مشخصی وارد شده است که این لعنها برخلاف تصور سطحی برخی، صرفاً ابراز نفرت نیست، بلکه نوعی موضعگیری معرفتی و کنش سیاسی-تاریخی در برابر جبهه باطل است. این متن، درواقع زائر را وارد میدان داوری میان دو جریان تاریخی میکند: جبهه حق که با امام حسین(ع) تجسم یافته و جبهه باطل که در چهره بنیامیه و عواملشان حلول کرده است. تبرّی در زیارت عاشورا نوعی پالایش عقیده و هویت دینی تلقی میشود. در این متن، تبرّی صرفاً به معنای نفی گذشته تاریخی نیست، بلکه امری زمانمند و موقعیتدار است که مخاطب را موظف میکند در هر عصر، موضعی روشن در برابر طاغوت زمان بگیرد. از همین رو است که لعن، نه به عنوان یک احساس شخصی، بلکه به مثابه یک داوری ارزشی و اعتراض به انحراف از حق در تاریخ معنا پیدا میکند. در این نگاه، تبرّی بخشی از عدالتمحوری دینی است و بازخوانی حادثه عاشورا بدون این عنصر، به تحریف معنای قیام منجر میشود. بدینسان، زیارت عاشورا تبرّی را بهمثابه یکی از ارکان ایمان و معیار تشخیص صفبندی حق و باطل در تاریخ و اجتماع بازتعریف میکند.
با توجه به اینکه زیارت عاشورا امکان زیارت از راه دور را فراهم میکند؛ این ویژگی چگونه میتواند در شرایط مختلف، بهویژه در عصر حاضر به حفظ و تقویت ارتباط قلبی و معنوی جامعه با امام حسین(ع) و آرمانهای ایشان کمک کند؟
زیارت عاشورا برخلاف بسیاری از متون زیارتی، بدون نیاز به حضور فیزیکی در مکان خاصی تلاوت میشود و این ویژگی گستره معنوی ویژهای به آن میبخشد. تأکید بر امکان زیارت از راه دور، نه از روی تساهل بلکه برآمده از درک عمیق شیعه از ارتباط روحی میان امام و مؤمن است. در این منطق، سیدالشهدا(ع) نهتنها شخصیتی تاریخی، بلکه حقیقتی زنده و جاری در هستی است که امکان اتصال به او فراتر از زمان و مکان تعریف میشود. این ارتباط، حتی بدون حضور فیزیکی میتواند تحقق پیدا کند، زیرا عامل اصلی در زیارت، معرفت و قصد قربت است، نه صرف جابهجایی جغرافیایی. در فرازهایی از زیارت عاشورا، زائر از خداوند میخواهد او را در دنیا و آخرت با امام پیوند زند و او را از جمله کسانی قرار دهد که در راه ولی خدا مجاهدت میکنند:
«...أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ...». این درخواستها که در قالب زبانی زیارتی بیان میشود، در حقیقت ناظر به نقش تربیتی زیارت از راه دور است؛ جایی که زائر با تکرار روزانه این پیوند معنوی، خود را در میدان نبرد حق و باطل مییابد. به تعبیر دیگر، زیارت عاشورا «احضار معنوی عاشورا» در جان زائر است، نه تکرار یک سوگواری تاریخی. در چنین بستری، زیارت از راه دور نوعی فراخوان دائمی برای موضعگیری ایمانی و تعهد اجتماعی به جریان حق است، بیآنکه محدود به موقعیت مکانی باشد.
رهبر معظم انقلاب پیروزی نهایی را وعده دادهاند. با توجه به این وعده و با عنایت به اینکه زیارت عاشورا تصویری روشن از عدالتخواهی ارائه میدهد، این زیارت چگونه میتواند الهامبخش و راهنمای عمل برای تحقق عدالت و پیروزی نهایی حق بر باطل در جامعه و جهان باشد؟
زیارت عاشورا با بیانی دردمندانه، ظلم تاریخی را روایت میکند اما در همان حال، افق روشنی از عدالت موعود را ترسیم میکند. در فرازهای مختلف آن، مفاهیمی چون ثار، طلب خون و ظهور امام حق بهکار رفته که نشاندهنده نوعی پیوستگی میان شهادت امام حسین(ع) و قیام نهایی عدالت است. در منطق زیارت عاشورا، عدالتخواهی نهفقط امری اخلاقی، بلکه تکلیفی عقیدتی است که ریشه در وفای به ولایت دارد. زائر از خداوند میخواهد او را در زمره کسانی قرار دهد که همراه امام مهدی(عج)، برای احقاق خون حسین بن علی(ع) و برپایی قسط الهی قیام میکنند: «وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی مَعَ إِمَامٍ هُدًی ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ».
از نگاه این زیارت، عدالت نه مفهومی انتزاعی بلکه حقیقتی مجسم در وجود ولی خداست؛ امامی که ناطق به حق، ظاهر و حاضر در صحنه اجتماعی و تاریخی است. بنابراین عدالتخواهی از منظر زیارت عاشورا با محوریت امامت معنا مییابد و هرگونه عدالتطلبی که فاقد اتصال به محور حق باشد، در نهایت به انحراف و ظلمی دیگر میانجامد. این متن با زبانی شیوا، پیام عاشورا را از یک فریاد مظلومیت به یک دعوت دائمی برای پیکار با ظلم و برپایی حق تبدیل میکند؛ پیکاری که تنها در پرتو ولایت تحقق مییابد. بدین ترتیب، عدالتخواهی در زیارت عاشورا، طرحی تمدنی برای ساختن جهان مبتنی بر توحید و کرامت انسان است.
با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب بر بصیرت و معرفت، زیارت عاشورا چه نوع معرفتی -عقلانی، عاطفی یا شهودی- را به مخاطب عرضه میکند که میتواند در راستای تحقق وعده نصرت الهی، جامعه را به سوی آگاهی و بصیرت بیشتر رهنمون سازد؟
زیارت عاشورا آمیزهای از سه سطح معرفت را در اختیار مخاطب قرار میدهد: معرفت عقلانی، معرفت قلبی و معرفت شهودی. معرفت عقلانی در تحلیل دقیق از رخداد تاریخی عاشورا متجلی است؛ جایی که زیارت، عوامل ظلم، چهرههای اصلی انحراف و ریشههای انحطاط امت را معرفی میکند. از سوی دیگر، معرفت عاطفی با لحنی اندوهناک، قلب مؤمن را به تپش درمیآورد و او را در سوگ ابدی حسین بن علی(ع) شریک میکند. تکرار اسامی اهلبیت(ع)، توصیف صحنهها و نالههای زائر، همگی عواطف دینی را در خدمت تعمیق شناخت دینی به کار میگیرند. اما آنچه زیارت عاشورا را بیمانند میکند، سطح سوم معرفت است: معرفت شهودی. در این سطح، زائر نهفقط با زبان و عقل، بلکه با حضور قلب و اشراق با حقیقت عاشورا ارتباط میگیرد. چنین معرفتی در طلب قرب، در آرزوی حضور با امام مهدی(عج) و در سیر الیالله از طریق ولایت آشکار میشود. در این منظر، زیارت عاشورا صرفاً یک تلاوت نیست، بلکه یک سیر معنوی است؛ مسیری که از شناخت تاریخی آغاز شده، به تعهد اخلاقی میرسد و در نهایت به مکاشفه قلبی و معرفت شهودی ختم میشود. این انسجام لایهها، راز پایداری زیارت عاشورا در دلهای اهل معرفت است. اما در کنار این، فرازهایی چون «یا أباعبدالله، لقد عَظُمَتِ الرَّزیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ» معرفت عاطفی را تقویت میکنند و از رهگذر اندوه، پیوند قلبی زائر با امام را عمق میبخشند. این پیوند در نهایت به سوی نوعی شهود عرفانی و مکاشفه قلبی هدایت میشود؛ چنانکه در پایان زیارت، زائر طلب میکند: «أن یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ» این معرفت حضوری، که حاصل همدلی و سلوک معنوی است، مقصد نهایی زیارت عاشوراست. بدین ترتیب، زیارت عاشورا مدرسهای چندلایه از معرفت است که هم عقل را به تأمل، هم قلب را به سوز و هم روح را به شهود فرامیخواند.
با توجه به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر ضرورت الگوگیری از عاشورا، چرا زیارت عاشورا به صورت روزانه توصیه شده است و تکرار این زیارت چه تأثیری در تقویت روحیه مقاومت، عدالتخواهی و ترویج سبک زندگی حسینی در زندگی فردی و اجتماعی دارد؟
در روایات و سیره بزرگان دین، بر قرائت روزانه زیارت عاشورا تأکید شده است. چنین توصیهای بیدلیل نیست؛ زیرا مضامین زیارت عاشورا، عناصر هویت دینی را بهصورت روزانه در جان مؤمن تثبیت میکند. در بخشی از زیارت آمده است: «اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، این دعا صرفاً تمنای زبانی نیست، بلکه تمرینی روزمره برای زیستن با معیار اهلبیت(ع) است. قرائت مداوم این زیارت، مخاطب را از روزمرگی بیرون میکشد و در یک نظام معنوی مستمر قرار میدهد.
از حیث اجتماعی نیز تکرار زیارت عاشورا نوعی تربیت سیاسی و فرهنگی پدید میآورد؛ زیرا مخاطب، هر روز خود را با خط اهلبیت(ع) و در برابر جبهه باطل بازتعریف میکند. عباراتی چون «السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی أَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی أَصْحابِ الْحُسَیْنِ» هر روز یادآور میشود حیات مؤمنانه، بر پایه وفاداری به قیام عاشورا شکل میگیرد. این زیارت علاوه بر جنبه عبادی، ابزاری تربیتی برای ساخت انسان و جامعهای مقاوم، عدالتخواه و آگاه به دشمن است. از همین رو است که تکرار آن نه تکرار الفاظ، بلکه استمرار روح مقاومت و وفاداری در عمق حیات دینی است.
نظر شما