اما پشت پرده طرح این مفهوم چیست؟ ماجرا از این قرار است که پس از تجاوز غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی و هدف قرار دادن مراکز هستهای کشورمان که تحت نظارت شفاف آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داشت، حال این مطالبه در تهران شکل گرفته که در مقام پاسخ و به جای همکاری، با در پیش گرفتن استراتژی ابهام، از ارائه جزئیات پرونده هستهای به طرف مقابل خودداری شود. اخراج بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، راهاندازی دوباره سایتهای هستهای مورد حمله واقع شده اما این بار بدون دوربین و حضور ناظران بینالمللی و پنهانسازی اطلاعات درباره ذخایر اورانیوم غنی شده موجود در این مقوله دیده میشود. با این حال در پیش گرفتن چنین سیاستی مانند تیغ دولبه است و اگرچه میتواند برنامه هستهای ایران را از نظارتها و سنگ اندازیهای مدام بینالمللی خلاص کند ولی به دلیل اینکه روی دیگر آن ایجاد اجماع جامعه جهانی علیه برنامه هستهای ایران خواهد بود میتواند برای ما چالشهای جدی ایجاد کند. اما اینکه سیاست ابهام یا شفافیت هستهای، کدام یک در این مقطع برای ما مفید و راهگشاست را در گفتوگو با کارشناسان به بحث گذاشتهایم که در ادامه میخوانید.
شفافیت برنامه هستهای ما برای آمریکا مهم نیست
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در این باره معتقد است: در حال حاضر و تحت تأثیر اقدامهای تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی با یک وضعیت بینابینی در زمینه اتخاذ سیاست ابهام یا شفافیت هستهای در کشور روبهرو هستیم، حالتی تلفیقی که نهفقط برای ناظران خارجی بلکه حتی برای مسئولان داخلی نیز روشن نیست. وی تصریح کرد: حملاتی به مراکز هستهای ما صورت گرفته و خساراتی نیز وارد شده که باید بررسی شود. اما اینکه ایران بخواهد به صورت واقعی یا نمایشی وارد سیاست ابهام هستهای شود، مسئله اینجاست که خود ما هم هنوز اطلاعات دقیقی از آنچه مثلاً در فردو گذشته نداریم. در چنین فضایی، نمیتوان از یک سیاست قطعی سخن گفت؛ ابهام به صورت بالفعل وجود دارد. این کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: البته مشکل واقعی آمریکا با ایران، نبود شفافیت هستهای نیست. مسئله این است که ایران از آمریکا تبعیت میکند یا نه. اگر ایران سیاستهای آمریکا را بپذیرد، برنامه هستهای آن مانند عربستان و امارات مورد حمایت قرار میگیرد؛ اما اگر تبعیت نکند، حتی اگر بیشترین دوربینهای نظارتی روی تأسیسات هستهای خود نصب کرده و حتی وسط میدان آزادی برنامه هستهای خود را بنا کند باز هم متهم به عدم شفافیت خواهد شد!
ضرورت شفافیت و پذیرش واقعیتهای جدید
رضا نصری، حقوقدان بینالمللی و کارشناس سیاست خارجی اما ضمن نفی سیاست ابهام هستهای معتقد است: چنین رویکردی نه تنها کمکی به پیشبرد منافع ایران نمیکند، بلکه موجب تقویت اجماع بینالمللی علیه کشور شده و دقیقاً شرایطی فراهم میکند که تروئیکای اروپایی با سهولت بیشتری بتوانند از مکانیسم موسوم به ماشه برای فشار بر تهران استفاده کنند. وی تصریح کرد: راهبرد «ابهام» شاید در نگاه نخست بهعنوان اهرمی برای ارعاب طرفهای مقابل یا ایجاد فضای عدم قطعیت مطرح شود؛ اما در عمل، پیامدهای معکوسی به دنبال داشته و زمینهساز شکلگیری اجماع و اقدامهای هماهنگ علیه ایران شده و موجب افزایش تهدیدها علیه کشور میشود.
نصری عنوان کرد: در مقابل، راهبرد شفافیت و بیان واقعیتها، به ایران این امکان را میدهد که خود را همچنان بهعنوان قربانی تجاوز معرفی کند و مشروعیت حقوقی و سیاسی اقدام تروئیکای اروپایی برای فعالسازی مکانیسم ماشه را به چالش بکشد. پیشگیری از اجماع منفی جدید علیه ایران، افزایش ضریب امنیت و کاهش احتمال درگیری از دیگر نتایج این رویکرد خواهد بود.
بحث بقای نظام مطرح است
سید محمدتقی آقایان، تحلیلگر مسائل راهبردی و سیاسی ولی اصل پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی را بر هر چیز مقدم دانسته و در تشریح ضرورت قدرت بازدارندگی با در پیش گرفتن سیاست ابهام هستهای، گفت: برای رسیدن به قدرت بازدارندگی باید توانمندیهای دفاعی داشت تا در باشگاه قدرتمندان نظامی جهان قرار گرفت که این میتواند از طریق موشک، اقتصاد قوی یا توانمندی هستهای حاصل شود. وی با اشاره به وضعیت منطقهای افزود: در اطراف ایران کشورهایی چون هند، پاکستان و رژیم صهیونیستی سلاح هستهای دارند و نظام جمهوری اسلامی باید با توجه به حساسیت شرایط، تصمیمهای راهبردی درستی اتخاذ کند که یک گام به جلو باشد. آقایان در خصوص اهمیت بقای نظام جمهوری اسلامی اظهار کرد: امروز بحث فقط مذاکرات یا میانجیگری نیست، بلکه بحث بقای نظام است. دشمنان ایران مشکلشان با قدرت جمهوری اسلامی است و نه صرفاً موضوع هستهای. آنها نمیخواهند کشوری مانند ایران باشد که در کنار اسرائیل موشکهایی با برد ۳هزار کیلومتر و پهپادهایی با برد ۴هزار کیلومتر دارد. اگر ایران اعلام کند هستهای نمیخواهد، فردا به سراغ توان موشکی و دیگر توانمندیها خواهند رفت. آنها توان دیدن پیشرفت ایران را ندارند و مسئله این است.
باید با دیپلماسی مسائل را مدیریت کرد
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه اما برخلاف آقایان با اشاره به شرایط حساس منطقه و فضای بینالمللی پیرامون ایران، در گفتوگو با قدس، تأکید کرد: مشکلات ایران با غرب تنها به موضوع هستهای محدود نمیشود. این یکی از مجموعه موارد اختلافی است ولی با وجود همه چالشها، تصمیمگیران کشور باید برای رفع خطرات پیچیده کنونی دیپلماسی و مذاکره را بر هر چیزی ارجح بدانند؛ چراکه حتی ممکن است ورود به حوزه سلاح هستهای، امنیت ملی و تمامیت سرزمین کشور را با تهدیدهای بیشتری مواجه کند. بنابراین به جای تشدید رویارویی، باید به سمت حلوفصل سیاسی با طرفهای مقابل حرکت کرد.این کارشناس مسائل بینالملل افزود: امروز ایران در میانه یک جنگ قرار دارد؛ جنگی که پایان نیافته بلکه صرفاً یک وقفه در آن ایجاد شده است. در چنین شرایطی، با یک تصمیم اشتباه، ممکن است کشور دوباره به ورطه نزاع کشیده و خسارتهای جبرانناپذیری به ایران وارد شود. در این محیط باید بیش از هر زمان دیگر مراقب منافع ملی بود از این رو به اعتقاد من با در پیش گرفتن سیاست ابهام، طرف مقابل هم سیاست تهاجمی خود را جدیتر پیگیری خواهد کرد و این به نفع کشور نیست. باید ریشههای تجاوز و دشمنی را از طریق راهکارهای سیاسی و دیپلماتیک از بین برد؛ چراکه هزینههای جنگ بسیار سنگین است.
ابهام هستهای درباره ایران بیمعناست
دکتر رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل اما با اشاره به برخی تحلیلها درباره سیاست هستهای ایران و به کارگیری واژه ابهام هستهای در رسانههای غربی، این واژه را در مورد جمهوری اسلامی نادرست و گمراهکننده دانست. وی گفت: واژه ابهام هستهای در ادبیات کنترل تسلیحاتی به کشورهایی اطلاق میشود که دارای سلاح هستهای هستند اما وجود آن را انکار میکنند. مصداق بارز چنین وضعیتی، رژیم صهیونیستی است. اما در مورد ایران که طبق همه گزارشها و نظارتهای آژانس، فاقد سلاح هستهای است و تاکنون نیز از پیمان انپیتی خارج نشده، اساساً بهکارگیری واژه ابهام هستهای اشتباه و بیمبناست. این استاد دانشگاه، اظهار کرد: بحث اصلی درباره ایران، نه وجود یا عدم وجود سلاح هستهای، بلکه میزان و سطح همکاری با آژانس است. برخی معتقدند باید همکاریها را حفظ کنیم و برخی دیگر میگویند باید سطح همکاریها محدود شود. در چنین شرایطی، باید در سطح ملی تصمیم بگیریم. اما وقتی میگویید کشوری در وضعیت ابهام هستهای است، معنایش این است که آن کشور سلاح دارد ولی وجودش را انکار میکند. نه اینکه بگویید آیا میخواهد در آینده سلاح بسازد یا نه. ایران با توجه به عضویت در انپیتی، اساساً نمیتواند مشمول این واژه باشد.
نکته مهم ادامه رویکرد تخاصمی غرب است
سیدجلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلستان اما در تحلیل شرایط جاری درباره پرونده هستهای ایران، با زیر سؤال بردن رفتار بیضابطه آمریکا در عرصه بینالمللی به ویژه در موضوع برجام ، گفت: حمله به تأسیسات هستهای ما هم در شرایطی صورت گرفت که ایران عضو برجام و همچنین عضو انپیتی بوده و بر همگان روشن است که کشورمان برای مصارف صلحآمیز هستهای غنیسازی انجام میدهد.
وی با بیان اینکه آمریکا با قلدری و زورگویی رفتار میکند و همین سبب شده تهران در مقابل بر موضوع غنیسازی خود طبق ضوابط قانونی و ملی تأکید کند، تصریح کرد: آنچه بر دامنه ابهام در پرونده هستهای ایران افزوده نه رفتار ایران بلکه عملکرد دولت ترامپ است. اروپاییها هم با همین شیوه پیش میروند. اگرچه قرار است مذاکراتی میان ایران و نمایندگان اتحادیه اروپا برگزار شود، اما اروپاییها تهدید به فعالسازی مکانیسم اسنپبک کردهاند و این یعنی تداوم مسیر تخاصم. ساداتیان با اشاره به تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، گفت: رژیم صهیونیستی در حال آمادهسازی حملات مخرب دیگری علیه ایران است تا کشورمان را بترساند اما ایران بر اصول خود پایبند است و زیر بار فشار و زور نخواهد رفت. اروپا نیز نه تنها به تعهدات خود عمل نکرده بلکه تحریمهای بیشتری علیه کشورمان وضع کرده است.
نظر شما