«ربیون» از جمله معدود تشکلهایی بود که با آمادگی کامل، کنشگری در جنگ تحمیلی را آغاز کرد و با توجه به سابقه فعالیت تبلیغی پس از طوفانالاقصی، در سنگر تبیین به انجام وظیفه پرداخت.
در گفتوگو با مسئول تشکل طلبگی ربیون، فعالیتهای ستاد جنگ این تشکل فکریتبلیغی در سنگر مبارزه با اسرائیل را مرور کردیم.
خالص در مکتب امام(ره)
حجتالاسلام احمد قوی میگوید: راهاندازی تشکل ربیون با توجه به گفتمان و مکتب امام و رهبر معظم انقلاب بود و تلاش کردیم در بقای تشکل و ادامه راهش نیز به این گفتمان توجه داشته باشیم و تلاش کنیم روز به روز بیشتر بفهمیم و بیشتر عمل کنیم.
او معتقد است: مکتب امام(ره) صرفاً یک اندیشه سیاسی به معنای رایجش نیست؛ بلکه ابعاد و لایههایی دارد که از عمیقترین لایههای انسانشناختی و مباحث توحیدی آغاز میشود تا به اندیشههای اجتماعی و مباحث سیاسی راهبردی میرسد که این مباحث سیاسی درواقع امتداد همان اندیشه توحیدی و تجلی همان نگاه است.
بنابراین تلاش کردیم همه فعالیتهای ما؛ چه فکری، چه فرهنگی و چه تبلیغی و حتی سیاسی و اجتماعی از منظر اندیشه و مکتب حضرت امام(ره) باشد.
جنگی که مهر ۱۴۰۲ آغاز شد و ادامه دارد
به نظر مسئول تشکل ربیون، جنگ جاری از ۲۳ خرداد آغاز نشده، بلکه درواقع از مهرماه ۱۴۰۲ و پس از طوفانالاقصی و حمله اسرائیل به محور مقاومت آغاز شده است.
بنابراین از ابتدا تلاش کردند نسبتشان را با طوفانالاقصی برقرار کنند و بررسی اتفاقات و تحلیل روند تحولات در دایره رصد آنها قرار گرفت: «از همان ابتدای طوفانالاقصی سعی کردیم کنشی هرچند حداقلی تعریف کنیم، بیتفاوت عبور نکنیم و صرفاً کانالهای خبری را بالا و پایین نکنیم».
از نظر تحلیلی هم خطی مطمئنتر از خط تحلیلی رهبر معظم انقلاب وجود نداشت؛ همان خط را پی گرفتند و در پی تبیین آن برای خود و سپس مردم بودند.
کنشگری از ابتدای طوفانالاقصی
از همان ماه اول طوفانالاقصی و جنگ در غزه، ایده تبیین را در قالب گفتوگوی خیابانی با عموم مردم در مشهد شروع کردند. باید به این پرسشها پاسخ میدادند که چرا جنگ غزه مهم است؟ چرا فقط مسئله مردم فلسطین نیست؟ چرا مسئله ما هم هست؟ چرا به پیشرفت و آینده ایران هم مربوط میشود؟ چرا اگر غزه را هم رها کنیم، آنها ما را رها نخواهند کرد؟
با مردم مینشستند، میگفتند، میشنیدند، کلیپهای صوتی و تصویری پخش میکردند تا این خط در فضای عمومی تبیین شود که جنگ آغاز شده و نباید تماشاچی باشیم.
طریقالنصر سیدحسن
با همکاری سازمان تبلیغات و مرکز امور مساجد سعی کردند اعزام سخنران و مبلغ تبیینی و بصیرتی را که قبلاً هم داشتند، جهتدهی کنند و با موضوع جنگ با اسرائیل ادامه دهند. اینگونه بود که فضای تبلیغیتبیینی پس از طوفانالاقصی در رمضان، فاطمیه، محرم و... تا حدی رنگوبوی مقاومت در برابر اسرائیل گرفت.
اما پس از شهادت سیدحسن نصرالله، فضای کنشگری جدیتر شد. این بود که پویش طریقالنصر را راهاندازی کردند تا در فاصله چهلم شهادت سید، دهها مسجد، حسینیه و هیئت را برای تبیین وضعیت جنگ و تشریح موضع جبهه مقاومت هماهنگ کنند. حالا باید در مقابل خط انحرافی پررنگی میایستادند که همسرنوشتی ما با غزه و لبنان را انکار میکرد، آمریکا را از اسرائیل جدا میپنداشت، نقشآفرینی ایران را تله جنگ مینامید و... .
علاوه بر طلاب مبلغ ربیون، فهرستی از نخبگان حوزوی و غیرحوزوی مشهد را شناسایی و از آن طرف هم مساجد و کانونهای شاخص مخاطبدار را مشخص کرده بودند که در مناسبتهای تبیینی، این دو طیف را به هم متصل کنند. حتی با برخی شهرستانها هم ارتباط گرفته بودند و اعزامهایی هم انجام شد.
تشکلی که غافلگیر نشد
حمله مستقیم اسرائیل به ایران در ۲۳ خرداد معادلات را دگرگون کرد. حالا جنگ به خانه رسیده بود و احساس میکردند اقدامات قبلی کفایت نمیکند و عملکردشان باید تفاوت معناداری داشته باشد.
ربیون برخلاف بسیاری از نهادها و تشکلها با وقوع جنگ غافلگیر نشد؛ وضعیت جنگی را از پاییز ۱۴۰۲ آغاز کرده بود و با آمادگی قبلیای که داشت، ستاد جنگ را عصر همان جمعه روز اول جنگ ایجاد کرد. در روز شنبه برنامهریزیهای لازم برای افزایش حجم کار را انجام داد تا از فردا کار تماموقتی را برای جنگ آغاز کند.
«با اینکه صبغه فعالیت میدانی ما کمتر از صبغه فکری و اندیشهای است، ولی نیاز فوری جنگ را در کار تبلیغی و اعزام مبلغ دیدیم؛ بنابراین روی نقطه تکثیر اعزام ایستادیم و با سازمان تبلیغات وارد همکاری شدیم و قرار شد ضلع اعزام مبلغ سازمان را برعهده بگیریم».
علاوه بر سازمان تبلیغات، با مرکز امور مساجد هم وارد تعامل شدند تا امور اعزام مبلغ مساجد سه منطقه شهر را به دست بگیرند.
محرم مقاومتی
با آغاز ماه محرم، جنگ ظاهراً تمام شده بود؛ در حالیکه در سایه و به صورت شناختی ادامه دارد و احتمال غافلگیری دوباره وجود دارد. «علاوه بر مردم عادی، متأسفانه خیلی از فعالان هم کارشان را رها کردند و دغدغهها کمتر شد. این نشان میدهد خیلی زود آب به آب میشویم و دشمن را فراموش میکنیم».
در محرم اعزامهای صرفا تبیینی کمتر شد؛ چون آتشبس شده بود و مساجد و هیئتها هم سخنران خود را داشتند. ولی مبلغان ربیون از همان فضای تبلیغی خود در محرم استفاده کردند و همین موضوع جنگ را در دستور کار تبلیغی قرار دادند.
علاوه بر این، در دهه اول محرم از فرصت موکبها و ایستگاههای صلواتی استفاده کردند و در چند نقطه پاتوق گفتوگو برگزار شد. طلبههایی که وارد فضای تبلیغ و منبر نشده بودند با مردم گفتوگو میکردند.
منتورینگ در مسجد
ربیون تلاش میکرد اعزامهایش کیفی باشد. مبلغانش صرفاً به بحث بصیرتی و تبیینی اکتفا نمیکردند بلکه تلاش داشتند مخاطب را به کنشگری و فعالیت دعوت کنند: «در سخنرانیها حالت منتورینگ هم داشتیم؛ ایدههایی را برای اجرا در مساجد و تشکلها مطرح میکردیم و متناسب با مخاطب و فضا برای اجرای ایدهها مشورت میدادیم. حتی یک نفر از تیم عملیاتی خودمان را هم معرفی میکردیم که در اجرای ایدهها کمکشان کرده و ارتباطات لازم را برقرار کند».
مسئول تشکل ربیون معتقد است اولویت و مخاطب تبیین تا حد زیادی خود قشر مذهبی و انقلابی هستند؛ چون میتوانند کنشگر و اثرگذار باشند و اگر فعال شوند به همین فعالیتها ضریب بیشتری میدهند.
ستاد تبلیغات جنگ شهید نصرالله
در روزهای جنگ با ۱۴۰ مسجد و امام جماعتشان ارتباطگیری و با استفاده از ظرفیتهای مرتبط با ستاد، دهها جلسه تبیینی برگزار شد.
با برقراری آتشبس و شروع محرم، این جلسات در قالب منبرهای محرم ادامه یافت که تعداد آن در دهه اول محرم به بیش از ۲۰۰ جلسه منبر تبیینی بصیرتی به همراه روضه در نقاط مختلف شهر رسید. جلساتی که بهصورتهای مختلف تکجلسه، پنج روزه و یک دههای برقرار بود.
در این مدت از مساجد، حسینیهها، هیئتها و روضههای خانگی تا بوستانهای شهری و کمپهای ترک اعتیاد در نقاط مختلف، از احمدآباد و وکیلآباد تا پنجراه، طبرسی، تلگرد و روستاهای اطراف مشهد میزبان طلبههای ربیون بودند تا جنگ را روایت کنند.
پاتوقهای گفتوگو هم در میدان فلسطین، بوستان ملت، میدان بسیج و خیمةالانتظار فعال بود تا طلبههای ربیون دهها ساعت را با مردم بگذرانند و پای حرف مردم بنشینند و بگویند و بشنوند.
خط راهبردی در «جنگ ما»
برای منبرها و سخنرانیها کارهای محتوایی زیادی انجام شده بود و همیشه با دست پر به سراغ تبیین و تبلیغ میرفتند. ولی در طول جنگ صحنه دائم در حال تغییر بود و سرعت تحولات بهگونهای شده بود که دائم باید بهروز میشدند. «خط تبیینی رهبر معظم انقلاب را دنبال میکردیم و تلاش داشتیم آن را بهروز کنیم تا از نگاه رهبری عقب نمانیم».
این بود که سلسله گفتوگوهای راهبردی در ستاد تبلیغات جنگ به راه افتاد تا با همراهی تعدادی از نخبگان انقلابی، نوعی جمعاندیشی برای توصیف و تبیین جنگ تحمیلی صهیونیستیآمریکایی و دفاع مقدس ملت ایران صورت بگیرد. جلساتی که در طول جنگ بهصورت روزانه برگزار شد و پس از آتشبس بهصورت هفتگی ادامه یافت. در این نشستها فضای جنگ رصد شده و بر اساس آن، محتواهایی به صورت متنی، صوتی و تصویری تولید و عرضه شد.
روایت مردم از هویت ملی تا هویت امتی، محور وحدتبخش ملت ایران، از جنگ تحمیلی تا صلح تحمیلی، مذاکرات پساجنگ با آمریکا و تبیین پیامها و سخنان رهبر معظم انقلاب ازجمله عناوین این مباحث بود که زیر عنوان «جنگ ما» منتشر میشود.
برکات جنگ
احمد قوی یکی از برکات جنگ را افزایش تمایل مردم به گفتن و شنیدن از مباحث اسلام و انقلاب میداند. مباحث تبیینی و بصیرتی در منابر و مجالس مذهبی شنیده میشود و بسیاری از مساجد، هیئتها و روضههای خانگی خواستار طرح مسائل روز، بهویژه موضوعات مربوط به دفاع مقدس در برابر اسرائیل هستند.
«هیچ وقت گمان نمیکردیم جمع زیادی از کنشگران انقلابی را در روضههای خانگی شناسایی کنیم. برای مثال در جلسات سراج که با موضوع مباحثه بیانات رهبر معظم انقلاب برگزار میکنیم، بهتازگی خواهری را دیدیم که با سه فرزند کوچک در جلسه شرکت کرده بود. متوجه شدیم او در ایام جنگ با ستاد مرتبط شده و از این طریق با سایر برنامههای تبیینی نیز آشنا شده است. او همانجا ابراز تمایل کرد جلساتی برای تحلیل و تبیین بیانات رهبر معظم انقلاب در منزلش برگزار شود تا در فضای خانوادگی و محلی خود اثرگذار باشد».
نظر شما