در شرایطی که دکتر مسعود پزشکیان به منظور پیگیری مسائل منطقه‌ای و دوجانبه به ارمنستان سفر کرده  و سپس به بلاروس خواهد رفت، به بهانه این رویداد دیپلماتیک، یادآوری چند نکته و اینکه تهران برای کسب منافع حداکثری در قفقاز چه باید بکند خالی از لطف نیست.

بایسته‌های دیپلماسی ایرانی در قفقاز جنوبی
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

۱- ساده‌انگاری نکنیم: مرور مواضع مقامات ارشد کشورمان درباره تحولات مرزهای شمال غربی به ویژه اقدام‌های یک‌جانبه جمهوری آذربایجان با هدف راه‌اندازی کریدور زنگزور حساسیت‌برانگیز شده است. از ادعای پزشکیان که رسانه‌ها را به بزرگ‌نمایی مشکلات در این باره متهم و مدعی شد منافع ایران در این ارتباط رعایت شده تا سخنان دو روز پیش سیدعباس عراقچی و اینکه به تعبیر او ارمنستان اعلام کرده تمام خط قرمزهای ایران را در توافق رعایت کرده است! در خور توجه است. از همه جالب‌تر اقدام فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت بود که با نمایش یک نقشه و ادعای اینکه گذرگاه زنگزور ربطی به از دست رفتن مرزهای ایران ندارد و در منطقه‌ای که به سر ایران معروف است دعوا تنها بر سر یک بند انگشت جا هست همه را شگفت‌زده کرد.
رویکرد دولت در مدیریت تنش‌های منطقه از کانال‌های دیپلماتیک جای تحسین دارد اما برخی مقامات در حالی رسانه‌ها را به دشمن‌تراشی متهم می‌کنند و حساسیت آن‌ها درباره تحولات قفقاز را زیر سؤال می‌برند که نباید فراموش کرد عرصه سیاست خارجی جای اشتباه و ساده‌انگاری نیست؛ چرا که یک اتفاق و عملکرد نامناسب می‌تواند سبب از دست رفتن منافع بلندمدت و نسل آینده جامعه ایرانی شود همان گونه که هبه منطقه کوچک قره‌سو از سوی رضاشاه به ترکیه زمینه‌ساز مشکلات کنونی در شمال غربی شده است. البته که گفت‌وگوی دو روز پیش علی لاریجانی؛ دبیر شورای عالی امنیت ملی با آرمن گریگوریان همتای ارمنی، دیدار کمال خرازی؛ رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با واهان گوستانیان؛ معاون وزیر خارجه ارمنستان و در نهایت سفر رئیس جمهور پزشکیان به ارمنستان نشان از درک این موضوع و البته جدیت تهران در پیگیری منافعش در قفقاز دارد.

۲- وسط گود باشیم نه در حاشیه: به اعتقاد برخی تحلیلگران، بخشی از ماجرای شکل گرفته جاری در قفقاز جنوبی به تحولات پس از سال ۲۰۲۰ و عدم حضور فعال تهران در مسیر صلح‌سازی پس از جنگ بازمی‌گردد. به زعم این افراد با پایان جنگ ایران می‌بایست به عنوان یک کشور دارای پیشینه تاریخی فعال در قفقاز بسیار جدی‌تر وارد میدان شده و در روند ترسیم سیمای پس از جنگ در قفقاز مشارکت داشته باشد اما در نبود تهران خروجی توافق صلح سه‌جانبه میان روسیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان – البته با بازیگری فعال ترکیه به نفع باکو- سبب شد باکو با استناد به ماده ۹ توافق‌نامه آتش‌بس بهانه لازم برای طرح مفهوم دالان زنگزور را بیابد. ایران اکنون هم باید ابتکار عمل را به دست گرفته و با فعال کردن ابزارهای خود در این حوزه اثرگذار شود. تهران علاوه بر پیگیری منافع خود در قالب پلتفرم ۳+۳، باید رایزنی مستقیم با کشورهای ذی‌نفع از جمله روسیه، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان را به جد در دستور کار قرار داده و به آن‌ها تفهیم کند در صورت تأمین نشدن منافع بلندمدت ایران، هیچ چشم‌انداز مثبتی برای سیاست‌های جاری وجود نخواهد داشت. به ویژه در این حوزه رایزنی با ترکیه به عنوان بازیگر پشت پرده و حامی باکو و هشدار درباره تأثیرات منفی تکروی‌ها و همچنین تعامل و هدف‌گذاری مشترک با روسیه با عنوان دیگر طرفی که از این تحولات متضرر خواهد شد بسیار ضروری و مهم است.

۳- زنگزور جای پای ناتو در مرزهای شمالی: به اعتقاد بسیاری ناتو در قالب پیش بردن دالان زنگزور عملاً در حال درست‌ کردن جای پای خود در منطقه قفقاز جنوبی است و این جای پا می‌تواند در آینده به لجستیک تجزیه‌طلبی قومی در مرز شمال ایران تبدیل شود. دکتر احمد کاظمی، تحلیلگر مسائل قفقاز در این باره می‌نویسد: زنگزور یک طرح ۳۴ساله آمریکایی- صهیونیستی است که ژئوپلیتیک منطقه را با حضور آمریکا در منطقه قفقاز به هم خواهد ریخت زیرا ایجاد کنسرسیوم در این منطقه خطر بزرگ ژئوپلیتیکی برای کشورمان محسوب می‌شود که به‌ راحتی از آن مرز می‌توانند اقدام خصمانه خود را علیه ما عملی کنند و دو کشور همسایه در آن شرایط پاسخگوی ما نخواهند شد و جوابشان این خواهد بود که ما نبودیم و این منطقه در اختیار کنسرسیوم است! این در حالی است که چندی پیش پایگاه تحلیلی «آکسفورد آنالیتیکا» به موضوع نوع نگرش ایران به تحولات قفقاز جنوبی پرداخته و اذعان کرد از دید تهران، این کریدور ابزاری برای افزایش نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه است.

۴- تأثیرات اثر انگشت آتاتورک هنوز پاک نشده: در نهایت اینکه تحولات اخیر در منطقه قفقاز و طرح دالان ترامپ، بار دیگر نگاه‌ها را متوجه گذشته و تصمیم‌های حساس تاریخ معاصر ایران کرده است. اینکه چگونه واگذاری «قره‌سو»، منطقه‌ای که رضاشاه به ترکیه بخشید و همین گذرگاه باریک که از آن به اثر انگشت تاریخی آتاتورک یاد می‌شود زمینه مداخلات امروزی آنکارا در این جغرافیا را فراهم کرد. کارشناسان معتقدند اگر کوه‌های آرارات همچنان در دست ایران بود، وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه به ‌طور قطع متفاوت بود. اکنون هم باید حساسیت و نگرانی‌های بجای ناظران سیاسی درباره تحولات جاری در قفقاز را جدی گرفته و درک کرد. در رویدادهایی این گونه فارغ از مناسبات سیاسی و مصلحت‌اندیشی‌ها، باید منافع بلندمدت دیده و لحاظ شود؛ چراکه هر گونه کوتاهی، آینده کشور را در معرض خطر قرار خواهد داد و امیدواریم سفر رئیس جمهور به ارمنستان، بازتاب‌دهنده رویکرد جدی و قاطع جمهوری اسلامی در پیگیری منافع ملی در قفقاز تعبیر و تفسیر شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha