۲۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۰
کد خبر: ۱۰۹۰۰۰۷

حقابه‌ها پشت سد دیپلماسی

دکتر علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی

مسئله حقابه هیرمند سال‌هاست به معضلی تکراری اما پرهزینه برای ایران تبدیل شده است. افغانستان امروز با توجیه خشکسالی شدید ـ که بخشی از آن درست است ـ آب را پشت سدهایی که با کمک چینی‌ها ساخته‌ نگه داشته و حق قانونی ایران را قطع کرده است.

حقابه‌ها پشت سد دیپلماسی
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

این در حالی است که در قرارداد ۱۳۵۲ به صراحت سهم ایران از هیرمند به رسمیت شناخته شده است، اما «اشرف غنی» رئیس‌جمهور سابق افغانستان در دوران ریاست ‌جمهوری خود بی‌پرده اعلام کرد: «شما نفت دارید، ما آب داریم» و عملاً قرارداد را یک‌طرفه لغو کرد.
امروز هم کابل با ادعای خشکسالی شدید، آبی را که حقابه مشهد و خراسان است قطع کرده؛ اقدامی که به ‌روشنی می‌توان از آن به عنوان یک بازی دیپلماتیک یاد کرد. در تهران اما به نظر می‌رسد همیشه منتظریم دیگری تصمیم بگیرد و ما نسبت به آن واکنش نشان دهیم! این همان اتفاق تکراری است که هم در پرونده چابهار رخ داد و هم در مسیر سرمایه‌گذاری‌های آسیای مرکزی.
واقعیت آن است که کابل مسئله آب را به ابزاری دیپلماتیک تبدیل کرده، اما تهران همچنان در موضع واکنش باقی مانده است. ما منتظر می‌نشینیم تا طرف مقابل تصمیم بگیرد و کنشی داشته باشد تا ما سپس واکنش نشان ‌دهیم؛ رویکردی که نه در سیاست خارجی پذیرفتنی است و نه در مدیریت منابع حیاتی.
در این میان نباید نقش چین را هم نادیده گرفت. کشوری که در تهران به عنوان شریک راهبردی شناخته می‌شود اما در عمل در حوزه آبی افغانستان بیش از ما حضور دارد. سدی که پکن برای کابل می‌سازد، مانع بزرگی بر سر راه حقابه ایران است و نشان می‌دهد روابط راهبردی وقتی با کنش‌های مناسب همراه نباشد، کارایی چندانی نخواهد داشت.
مسائل دیگری هم هست که مسئله دریافت حقابه‌های ایران را از همسایه شرقی پیچیده کرده است؛ اقدام ایران در بازگرداندن گسترده اتباع غیرمجاز به افغانستان به جای آنکه در چارچوب یک سیاست منسجم منطقه‌ای درک و دریافت شود، بیشتر واکنشی احساسی دانسته شد که در فضایی احساسی بروز کرده است. همین موضوع دست کابل را در بازی با کارت حقابه بازتر کرد.
شاید برای برخی باورکردنی نباشد، اما حقیقت تلخ این است که افغانستان در تنظیم روابط راهبردی خود با کشور همسایه، از طرف ایرانی منظم‌تر و منسجم‌ترعمل کرده است. کابل با انسجام مشخص در حوزه راه‌آهن، نفت، سرمایه‌گذاری و ترانزیت فعال شده است؛ در حالی که ما در تهران گاه دچار بلاتکلیفی مزمن هستیم. نمونه روشن آن پروژه چابهار است: مسیری که می‌توانست افغانستان و آسیای مرکزی را به خلیج فارس متصل کند با میلیاردها هزینه نیمه‌کاره رها شد و امروز عملاً بدون استفاده مانده است. کمتر تحلیلگری ممکن است مشارکت ایران با هند در چابهار را یک تجربه موفق همکاری برشمارد. با گذشت حدود ۱۰سال از انعقاد موافقت‌نامه سه‌جانبه بندر، سرمایه‌گذاری بهره‌بردار هندی در این بندر تنها به اندازه انتقال چند جرثقیل بوده و رونق کنونی بندر نیز بیشتر متأثر از هدایت بار توسط ایران است.
حرف روشن اینجاست:
بی‌عملی در دیپلماسی خطرناک‌تر از خشکسالی است. اگر برای «دیپلماسی آب» و سایر حوزه‌های حیاتی، استراتژی واحد و منسجمی تدوین نشود، فردا نه ‌تنها آب، بلکه انرژی، ترانزیت و حتی امنیت ملی ما هم پشت سد دیپلماسی گرفتار خواهد آمد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha