به گزارش قدس آنلاین، داستان وسترن لین از جایی شروع میشود که همه چیز تمام شده. همه چیز برای خانوادهای که مادرش را از دست داده به پایان رسیده و حالا سه دختر نوجوان ماندهاند و پدرشان. هیچکدام از این چهار نفر توان آن را ندارد که سهتای باقیمانده را از جایشان بلند کند یا شاید عبارت بهتر این باشد که هیچکدامشان بلد نیست فرمان زندگی را دستش بگیرد. دلیلش هم خیلی ساده است: چون این چهار نفر تابحال چنین شرایطی را تجربه نکردهاند. دنیا دارد طبق معمول مسیر خودش را طی میکند و این چهار نفر ماندهاند و زندگی.
وسترن لین اثر بزرگی است. بزرگ نه به آن خاطر که مثل در جستجوی زمان از دسترفتهی پروست شرح مفصلی است بر رویدادهای زندگی راوی، نه به آن خاطر که مثل هملت و مکبث شکسپیر روایت پادشاهان و شاهزادگان و نجیبزادگان است، بلکه به این دلیل که خوانندهاش را با شخصیتهایی مواجه میسازد که با چالشی بزرگ دستوپنجه نرم میکنند؛ تنهایی.
تنهایی آدمهای وسترن لین شاید از تنهایی آنتوان روکانتن در تهوع سارتر هم عمیقتر و غریبتر باشد چون آنجا آنتوان میگوید که «من تنها هستم در میان این صداهای شاد و پر از منطق. تمام این موجودات زمانشان را صرف توضیح دادن میکنند و در نهایت شادمان نتیجهگیری میکنند که با یکدیگر موافقند.» در وسترن لین حتی کسی نیست که زمانش را صرف توضیح دادن کند چون هر یک از اعضای این خانواده گلیم خودش را نیز نمیتواند از آب بیرون بکشد چه برسد به آنکه تسلی خاطر دیگران باشد؛ یک تنهایی جمعی.
چتنا مارو عناصر مختلف را به بهترین شکل کنار هم گذاشته تا به فضای موردنظرش دست یابد. اولین قدم انتخاب اسکواش به عنوان ورزشی است که قهرمان داستان با آن سر و کار دارد. اسکواش در فضایی بسته انجام میشود جایی که وقتی واردش میشوی خودت هستی و افکارت، و البته توپی که با هر برخورد به دیوار به سمتت میآید و باید بدانی کجا بایستی و چطور واکنش نشان دهی که دوام بیاوری – درست مثل زندگی. در ابتدای داستان راوی صدای برخورد توپ با دیوار را که یک لحظه است و پژواکش را که تا مدتی بعد ادامه پیدا میکند، به زیبایی استعارهای میسازد برای تجربه کردن مرگ عزیزان که لحظهای بیشتر طول نمیکشد اما اثراتش تا مدتها یا شاید تا همیشه در زندگی باقی میمانند.
وسترن لین نمونهی بسیار خوبی از «کشمکش» داستانی است. در تعریف کلی، کشمکش در آثار ادبی به دو نوع درونی و بیرونی تقسیم میشود: کشمکش شخصیت با خودش و تقابل او با دیگران (سایر شخصیتها، جامعه، طبیعت، سرنوشت و ...). سه دختر داستان در حال گذراندن دوران نوجوانی و بلوغ هستند، دنیا را از دریچهی تازهای میبینند، احساسات جدیدی را تجربه میکنند و در ذهنشان با هزاران سؤال درگیرند. پدر، ناتوان و بیحوصله است و نمیتواند بار زندگی را به تنهایی به دوش بکشد. ارتباط این چهار نفر با هم قاعدتاً باید پر از تنش و درگیری باشد، باید مدام با یکدیگر در جنگ و جدال باشند، اما عنصر مسلط بر ارتباطات آنها، سکوت است. تعداد مکالمات وسترن لین در مقایسه با رمانهای دیگر به شکل قابلملاحظهای کمتر است. شخصیتها نمیتوانند با هم حرف بزنند، نمیتوانند با هم مکالمه بسازند، گفتگوها کوتاه هستند و بینتیجه و نه تنها به شخصیتها حس نزدیک شدن به یکدیگر را نمیدهند بلکه آنها را از هم دورتر میکنند. البته در همین ارتباطها یا بهتر بگویم عدم ارتباطهاست که صحنههای درخشانی در رمان خلق میشوند، از جمله جایی که راوی از پدرش میخواهد دیگر با روح مادرشان در پذیرایی خانه حرف نزند و پدر به صندلی خالی مادر نگاه میکند و میگوید: «نمیتونم.» راوی در ادامه میگوید نمیدانم منظورش این بود که نمیتوانم حرف نزنم یا به مادر گفت که دیگر نمیتوانم ادامه دهم. یک لحظهی بینظیر روایی با استفاده از حداقل تعداد کلمات.
به تمام این کشمکشها باید تقابل شخصیتها با محیط اطراف را نیز اضافه کرد. خانوادهای با اصالت هندی که در انگلستان زندگی میکنند. نه دخترها از بند اعتقادات پوسیدهی کشور آبا و اجدادیشان رهایی کامل یافتهاند و نه پدر میتواند از گزند نگاههایی در امان باشد که نمیگذارند قدمی فراتر از چارچوبی که برایش تعریف شده بردارد. از طرفی جامعه جدید نیز آنها را به شکل «دیگری» میبیند و تمام عیار نمیپذیرد.
وقتی دهها نکته ظریف دیگر را کنار هم میگذاریم، به این نتیجه میرسیم که وسترن لین یک شاهکار است. مگر غیر از این است که یک شاهکار ادبی باید داستان آدمهای سادهای باشد مثل خودمان، روایتی باشد که بدون اینکه خودش را به در و دیوار بزند تا احساساتی را به زور در ما برانگیزد، در خودش غرقمان کند طوری که وقتی آخرین جمله را میخوانیم متوجه نشویم زمان چطور گذشته است؟
وسترن لِین رمانی است دربارۀ یک زندگی معمولی که نویسنده آن را به زیباترین شکل ممکن روایت میکند؛ داستانی دربارۀ معصومیت کودکانه، ارتباطات خانوادگی پس از مرگ یکی از اعضا و راههای عجیبی که ما از طریق آنها خودمان و دیگران را میشناسیم.
این رمان نامزد نهایی بوکر 2023 ، نامزد فهرست اولیۀ جایزۀ ادبی زنان، کتاب برجستۀ سال به انتخاب نیویورک تایمز و کتاب برگزیدۀ گاردین، انپیآر و کِرکِس بوده است.
نظراتی درباره کتاب
«ظریف و دلفریب ... روایت وسترن لین لایهلایه و آرام قلب را فرا میگیرد و به مرور در قالب حرکات، سکوت و پچپچهای شبانه نمایی کامل از احساسات را ترسیم میکند. رمان اول مارو که نوید ظهور نویسندهای بزرگ را میدهد.»
کِرکِس ریویو
«داستانی که همچون یک شعر لطیف و صمیمی آغاز میشود، به تدریج گسترش مییابد و به اثری وسیع، ژرف و پرطنین همچون یک سمفونی باشکوه تبدیل میگردد. به بیان دیگر، این اثر درخشان است. آدم دلش میخواهد بارها و بارها این رمان را بخواند.»
آراویند آدیگا
«وسترن لین ترکیبی است از دقت و کارآمدی یک ورزشکار با رمزآلودگی فقدانها و خاطرات کودکی. رمانی که بعد از خواندن هر جملهاش باید ایستاد و فکر کرد و از تکتک مشاهدات ظریفش لذت برد. چتنا مارو عجیب نویسندۀ بااستعدادی است.»
یییون لی
گفتنیست «وسترن لِین» نوشته چتنا مارو با ترجمه محمدرضا جوانیان در با 136 صفحه و قیمت 199 هزار تومان توسط نشر نون در بازار کتاب موجود است.
نظر شما