آنچه میخوانید، مقدمه استاد عبدالله حاجی صادقی بر کتاب «وعده صادق ۳» به قلم دکتر مجتبی انصاری مقدم است.
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ، وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ﴾ (انفال: ۴۵-۴۶)
انقلاب اسلامی، تولدی دوباره برای اسلام ناب و نقطه آغازین شکلگیری نظام ولایی و حکمرانی الهی بود؛ انقلابی که سلطه و حاکمیت مستکبران و ظالمان را نفی کرد و بازگشتی به نرمافزار و حقیقت بعثت به شمار میآید؛ همان مأموریتی که همه پیامبران الهی بدان مبعوث شدند: ﴿وَلَقَد بَعَثنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أنِ اعبُدُوا اللَّهَ واجتَنِبُوا الطّاغوتَ﴾ (نحل: ۳۶)، و لذا از همان آغاز، این انقلاب با ماهیتی دینی و اسلامی، آماج انواع تهاجمها، فتنهها، توطئهها و دشمنیهای جبهه استکبار و جریان سلطه قرار گرفت؛ دشمنانی که هر آنچه در توان داشتند برای نابودی و متوقف ساختن آن به کار بستند. آنان از درون و بیرون کوشیدند الگوی نوین حکمرانی و نظام ولایی برخاسته از انقلاب اسلامی را از میان بردارند یا دستکم متوقف سازند. لکن علیرغم خواست جبهه دشمن و همه جنگهای ترکیبی آنان، انقلاب و نظام ولایی به برکت الطاف و نصرت الهی، در پرتو رهبری حکیمانه و فرزانه انقلاب، و به یاری بصیرت، مقاومت و روحیه جهادی مردم، هرگز متوقف نگردید؛ بلکه در مسیر خود زنده و بالنده باقی ماند. افزون بر این، تهدیدها و تهاجمها به فرصتهایی تبدیل شد که حرکت انقلاب را شتابندهتر و بنیان آن را استوارتر ساخت، و روحیه امید، مقاومت و مبارزه را در میان ملتها ـ بهویژه مسلمانان ـ شکوفاتر و انگیزهها را پویاتر کرد. بیتردید، مرور آنچه جبهه استکبار در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد ـ و ناکامیها، بلکه شکستهای پیدرپی او در تهاجمهای آشکار و پنهان و فتنههای فراوان ـ خود مجالی گسترده میطلبد؛ خدای متعال میفرماید: ﴿یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ﴾ (صف: ۸).
آخرین تلاش و طراحی جبهه استکبار برای توقف انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت، در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ رقم خورد. آنان با اتکا به محاسبات نادرست ـ که بارها به صراحت بر آن تأکید داشتند ـ این اقدام را «تیر خلاص» بر انقلاب اسلامی میپنداشتند. تحلیل آنان بر چند پایه بود:
نخست، پس از چند دهه فشارهای اقتصادی و تحریمهای گسترده، تاب و توان مقاومت مردم و انگیزههای جبهه انقلاب فرسوده شده است.
دوم، در عرصه تهاجم فکری و فرهنگی توانستهاند ذائقه فرهنگی و گرایش نسل جوان و نوجوان را تغییر دهند؛ به گونهای که به جای روحیه جهادی و بسیجی، به دنبال رفاهطلبی و لذتهای مادی سوق داده شوند و از ﴿مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ﴾ به ﴿مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا﴾ کشیده شوند.
سوم، تصور میکردند که نفوذ و اثرگذاری فوقالعاده رهبری و ولایت فقیه تحلیل رفته و عنصر محوری ولایتمداری در جامعه تضعیف شده است.
چهارم، بر این باور بودند که جبهه مقاومت در منطقه ـ بهویژه در سوریه و لبنان ـ ضربات سخت و آسیبهای جدی دیده و در موضع ضعف قرار دارد.
افزون بر این، با مجموعه اقدامات دیگر خود چنین میپنداشتند که مردم ایران در انتظار یک شوک بزرگ هستند تا از انقلاب و نظام اسلامی عبور کرده و به پذیرش سیاستهای جهانی استکبار و تسلیم در برابر اراده آنان تن دهند. از نگاه دشمنان، این شوک باید به گونهای طراحی میشد که نه حاکمیت توان مدیریت و عبور از آن را داشته باشد و نه نهادهای پاسدار انقلاب ـ بهویژه نیروهای مسلح، سپاه پاسداران و بسیج ـ فرصت و امکان مقابله پیدا کنند. در مقابل، دستنشاندهها و منافقان داخلی بتوانند با بهرهگیری از این آشفتگی، حرکت پنهانی خود برای براندازی را به مرحله اجرا برسانند.
با تکیه بر چنین تحلیلها و محاسبات مادی، دشمن تهاجمی دفعی و همهجانبه را علیه مراکز قدرت و اقتدار آغاز کرد. آنان هم فرماندهان بزرگ و اثرگذار را در عملیات شبانه به شهادت رساندند و هم مراکز حیاتی قدرت نظام ـ همچون تأسیسات هستهای و توان موشکی ـ را مورد هجوم قرار دادند. سپس با صراحت اعلام کردند: «ما مأموریت خود را انجام دادیم و اکنون نوبت مردم ایران است که گام بعدی را بردارند و نظام اسلامی را از میان بردارند». اما غافل از آن بودند که انقلاب اسلامی و نظام ولایی بر پایه نصرت و حمایت الهی استوار است. آنان در شناخت مردم ایران دچار خطای جدی شدند و کارآمدی رهبری حکیمانه و آمادگی و توان نیروهای مسلح را بهدرستی تحلیل نکردند. بدینسان، برخلاف محاسبات آنان، حقیقتی شگفت و معجزهآسا رخ نمود.
رهبر حکیم و الهی انقلاب، حضرت امام خامنهای (مدّظلّهالعالی)، در تبیین برنامه دشمن چنین میفرمایند:
«نقشه کشیده بودند ـ که وقتی به ایران حمله کردیم، به مراکز حسّاس ایران حمله کردیم، یک تعدادی شخصیّتها را از دست حکومت ایران، نظام اسلامی گرفتیم، طبعاً نظام ضعیف خواهد شد، اینجا است که هستههای خفتهی منافق و سلطنتطلب و مزدور و اراذل و اوباش و مانند اینها، فعّال خواهند شد. او با خودش اینجور حساب کرد که آن کسانی که دلار میگیرند تا ماشین هممیهن خودشان را آتش بزنند، فعّال خواهند شد. [این افراد] هستند دیگر، در جامعه وجود دارند، منتها وقتی یک دستگاه قدرتمندانه مشغول کار است، اینها خاموشند؛ وقتی به خیال طرف مقابل، دستگاه ضعیف شد، اینها فعّال میشوند و میآیند وسط جامعه، مردم را تحریک میکنند و تا آنجایی که بتوانند افراد را میکشانند به خیابانها و خلاصه مسئلهی نظام را تمام میکنند و حل میکنند. این خواب خوشی بود که این حضرات دیده بودند.» (ر. ک: بیانات ۲۵/۴/۱۴۰۴)
اما جبهه استکبار غافل است از اینکه خداوند متعال همواره بندگان مؤمن و جبهه حق را نصرت و یاری میدهد. جریان سلطه در تحلیل توان، اقتدار و حکمت رهبری الهی و ولایت فقیه، و نیز در شناخت مردم ایران و آمادگی نیروهای مسلح، همواره عاجز بوده و هست. از این رو، با وجود همه طراحیها و اقدامات دشمنان، معجزهای بزرگ تحقق یافت و این بار «وعده صادق ۳» نه تنها در عرصه تهاجم موشکی، پهپادی و نظامی، بلکه در میدان قیام مردمی و خشم مقدس همه اقشار جلوه کرد و شکوه و عظمتی کمنظیر آفرید.
تهدید و تهاجم اخیر، برخلاف خواست دشمن، به فرصتی تازه بدل شد؛ شوکی که آنان میخواستند مردم را در برابر نظام قرار دهد، رخ داد، اما مردم را منسجمتر، باانگیزهتر و مقاومتر در برابر متجاوزان به انقلاب و ایران سامان داد. این رویداد نه تنها دشمن را در تجاوز اخیر ناکام و مغلوب ساخت، بلکه همه تلاشها و زمینهسازیهای چند دهه گذشته آنان را نیز با شکست مواجه کرد. حقیقتاً «وعده صادق ۳» چه در بُعد نظامی و چه در عرصه مردمی و اجتماعی، صرفاً پیروزی در یک حمله مقطعی نبود، بلکه پیروزیای تاریخی در برابر چندین دهه تهدید، فتنه و طراحی جبهه استکبار بود؛ پیروزی بزرگی که نمونههای آن در تاریخ کمتر مشاهده شده است.
حضرت امام خامنهای (مدّظلّهالعالی)، در ادامه فرمایشات فوق می فرماید:
«واقعیّت چه شد؟ واقعیّت عکس این شد، درست نقطهی مقابل این شد؛ حملهی دشمن نشان داد که خیلی از محاسباتی که بعضیها، چه در زمینههای سیاسی و امثال اینها انجام میدهند، محاسبات درستی نیست. چهرهی دشمن آشکار شد، هدفهای پنهان دشمن که هیچ وقت نمیگذارند در اظهاراتشان ظاهر بشود، تا حدود زیادی روشن شد؛ هشت ماه، نُه ماه، مینشینند نقشه میکشند برای یک اقدام، برای یک حرکت نظامی، و افراد خیال میکنند که نه، خبری نیست و چیزی نیست؛ آحاد مردم فهمیدند اینجوری نیست. خداوند نقشهی آنها را باطل کرد، این نقشه را خدای متعال باطل کرد؛ مردم را به پشتیبانی دولت، به پشتیبانی نظام وارد میدان کرد. مردم وارد میدان شدند امّا درست در نقطهی مقابل آن جهتی که دشمن محاسبه کرده بود و نقشه کشیده بود.» (ر. ک: بیانات ۲۵/۴/۱۴۰۴)
اما آنچه پس از این عملیات بزرگ باید مورد توجه قرار گیرد، دو نکته اساسی است: نخست آنکه اجازه ندهیم دشمن شکستخورده با تحریف واقعیتها، شکست خود را به روایت پیروزی بدل سازد؛ و دوم آنکه دستاوردهای این «دفاع مقدس» را پاس بداریم. مهمترین این دستآوردها عبارتند از:
۱. بزرگترین دستآورد عملیات «وعده صادق ۳» تقویت شگفتآور عامل ماندگاری انقلاب، یعنی اراده، روحیه مقاومت، فرهنگ انقلابی و عاشورایی و ولایتمداری بود. در «جنگ ارادهها»، دشمن شکستی سخت خورد، خشم مقدس و گفتمان دفاع از انقلاب و کشور و تبری از دشمنان به اوج رسید.
۲. با وجود همه تلاشهای دشمن، فرهنگ اتحاد و انسجام در میان اقشار مختلف مردم و طیفهای گوناگون سیاسی تقویت شد. یکپارچگی مردم و مسئولان، و همراهی مسئولان سیاسی و دیپلماسی با مجاهدان میدان، جلوهای روشن از کارآمدی این همافزایی را آشکار ساخت.
۳. توانمندی نظامی و موشکی نیروهای مسلح و هوافضای سپاه پاسداران جلوههای تازهای از اقتدار خود را نشان داد. رژیم صهیونیستی، که مأموریت میدانی حمله به ایران را برعهده داشت، ضرباتی سنگین متحمل شد که در تاریخ آن رژیم بیسابقه بود؛ و این تنها بخشی از توان رزمی سپاه است، زیرا بخشهای مهمتری همچنان در صورت شرارت دشمن آشکار خواهد شد.
۴. کارآمدی و قدرت رهبری الهی و ولایت فقیه بهروشنی در صحنه آشکار شد. حضرت آقا در کوتاهترین زمان، هم فرماندهان را منصوب کردند و هم با مدیریت و فرماندهی آنان، عملیات سریع را ـ با وجود شهادت فرماندهان بزرگ ـ سامان بخشیدند. از سوی دیگر، با آرامشبخشی به مردم و هدایت قوای سهگانه، چنان سرعت و قوتی در تدبیر نشان داده شد که جهانیان را متحیر ساخت و اندیشمندان بسیاری را به تأمل درباره این الگوی نوین حکمرانی دینی واداشت.
۵. ناتوانی جبهه استکبار در برابر ایمان، اراده و حضور مردم مؤمن و میهندوست، آشکارتر از همیشه شد و در نتیجه، جبهه مقاومت در منطقه و حتی در جهان، قدرت و انگیزهای مضاعف یافت.
۶. نیروهای مسلح با حضور میدانی، تجربهای بزرگ و در حکم رزمایشی واقعی به دست آوردند. این عملیات آنان را از جنبههای گوناگون آمادهتر و نسبت به آسیبها هوشیارتر ساخت. ازاینرو، با اطمینان میتوان گفت اگر دشمن بر اساس محاسبات غلط، بار دیگر دست به اقدام بزند، فرماندهان و رزمندگان ما پاسخی سختتر و کوبندهتر خواهند داد.
۷. انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت نشان دادند که جنگطلب نیستند؛ امّا در برابر تجاوز و جنگ تحمیلی، مرد میدان جهاد و دفاعاند. همانگونه که صلح تحمیلی و از موضع ضعف را نمیپذیرند، در برابر جنگ تحمیلی نیز منفعل و دستبسته نخواهند ماند.
اینها تنها بخشی از دستآوردهای عملیات «وعده صادق ۳» است. تبیین و پاسداشت کامل این دستآوردها بر عهده فرهیختگان و عالمان حوزه و دانشگاه است که باید با تولید صدها اثر علمی و فرهنگی، عمق و ابعاد این پیروزی بزرگ را روشن سازند.
در پایان، جا دارد از اقدام خوب و احساس مسئولیت همراه با روحیه انقلابی و جهادی برادر فاضل و توانمند، جناب آقای دکتر مجتبی انصاری مقدم، که با رویکرد قرآنی، این جنگ تحمیلی و دستآوردهای مقاومت مردم و جبهه انقلاب را برحق در کوتاهترین زمان تهیه و در اختیار عموم قرار دادهاند، تشکر و سپاسگزاری کنم و همگان را به مطالعه و بهرهگیری از هدایتهای قرآنی این اثر ارزشمند توصیه میکنم و برای نویسنده محترم، آرزوی قبولی عبادت بزرگ و عاقبتبخیری مینمایم.
نظر شما