پنجره - وحید عماد: هنگامی که «شمیل زوماتف» برای تهیه گزارشی از مسابقات شکار عقاب طلایی به مکان برگزاری این مسابقات رفته بود با موضوع عجیبی روبه رو شد.

 «برکوچی» به وکالت هم می اندیشد!
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

 

او در میان مردان بسیاری که با عقابهای تعلیم دیده شان شرکت کرده بودند با بانویی مصمم وتوانا روبرو شد که سالها تنها زن شرکت کننده در این مسابقات است و بارها فاتح این مسابقات شده است.
شکار حیوانات با عقاب طلایی، از ورزشهای سنتی در آسیای مرکزی است که از دیرباز به مردان اختصاص داشته است، اما« مَکپال اَبدرازاکوا» دختر قزاق 25 ساله ای است که این رویه را تغییر داده است. بسیاری او را زنی غیر عادی می دانند.

خانه ای باصفا و سنتی

هنگامی که «شمیل» برای گرفتن عکسهایی از او و عقابش به روستای آکسوآیولی رفت ، مکپال برای شرکت در این مسابقات آماده می شد. خانه آنها نمونه بسیار خوبی از خانه های سنتی قزاقستان بود که رسم و رسوم پذیرایی از میهمان بخوبی در آن به عمل می آمد. آنها حتی از کار و قصد ما قبل از اینکه با شام گرمی از ما پذیرایی نکردند ، هیچ پرسشی به میان نیاوردند !
تلاش ما برای رفتن به هتل یا مهمان خانه ای در آن اطراف هم بی نتیجه بود و ما باید شب را هم در همان جا مهمان می بودیم!
روز اول به مصاحبه با او گذشت و او قول داد در روز دوم ، چگونگی کار و آموزش عقابش را در خارج از روستا به ما نشان دهد. او در میان سخنانش به ما گفت چگونه یک «برکوچی» شده است. «برکوچی» واژه ای است که قزاقها برای شکارچیانی که با عقاب به شکار می روند به کار می برند.
او مجبور بود برای شرکت در این مسابقات به جنوب کشور سفر کند. برف سنگینی راه ها و جاده ها را پوشانده بود . بسیاری از راه ها به سبب برفهای شدید، ساعتها بسته می شود و مقامات اجازه عبور و مرور از آنجا را به کسی نمی دهند. به محض اینکه این محدودیت برداشته شد، به راه افتادیم و پس از نزدیک به 10 ساعت به مکان برگزاری مسابقات رسیدیم.

شکار یا ورزشی دشوار؟

«مکپال» که استعداد و مهارت شگفت آوری در نگهداری از پرنده های شکاری دارد، اکنون ده سال است که در مسابقات شکار حیوانات با عقاب طلایی پیروز می شود. این دختر قزاق می گوید: از آن جاکه دخترم، خیلی ها می پرسند، آیا این ورزش برایم دشوار نیست. من هم به این پرسش عادت کرده ام.
اکنون 10 سال است شکار را شروع کرده ام و آن زمان سیزده سال داشتم. هنگامی که پدرم عقابها را غذا می داد به نظاره می ایستادم، اما زیاد جلو نمی رفتم !
پس از مدتی ابتدا سوار اسب شدم، سپس یاد گرفتم که چگونه عقاب را کنترل کنم و بعد هم واردِ رقابتها شدم. بیشتر کسانی که مرا می شناسند، شکارچی عقاب طلایی صدایم می زنند.
امیدوارم که در آینده شکارچیان زنِ بیشتری با عقاب طلایی وجود داشته باشند. رقابتهای شکار با عقاب طلایی از چندین بخش تشکیل شده است و نزدیکی پرنده شکاری به صاحبش، یکی از معیارهای پیروزی است. پیوند میان پرنده شکاری و صاحب آن، رمز موفقیت در مسابقه است. پرنده «مکپال» نیز هر زمان که غریبه ها آزادش می کنند، نزد این دختر قزاق باز می گردد.
«مکپال» می گوید: پدرم بود که هنر شکار با عقاب طلایی را بنیان گذاشت. پدرم اکنون بیست سال است که پرنده های شکاری پرورش می دهد. اوایل، زمانی که پدرم خانه نبود به عقاب طلایی غذا می دادم. سپس اسب سواری آموختم و زمانی که مسابقات شروع شد، در مسابقات شرکت کردم.
«مکپال» قصد دارد که پس از مدتی دفتر وکالتش را بگشاید بسیاری از او می پرسند آیا شکار با عقاب مانعی برای کارهای وکالتش نیست. او با خنده می گوید : به هیچ وجه. من مطمئنم از عهده انجام هر دو کار در کنار هم بخوبی برمی آیم!
منبع : رویترز

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha