به همت خواهران کفشدار خدمه، دوخت پوش ضریح حضرت رقیه(س) در حال انجام است. گلدوزی اولیه آن در اصفهان انجام و ادامه کار به ما سپرده شده و چند ماهی است که خواهران خدمه کارهای سرمه‌دوزی، سنگ‌دوزی، جواهردوزی، مرواریددوزی و... را روی آن انجام می‌دهند.

از حرم ثامن‌الحجج(ع) برای دردانه اباعبدالله(ع)
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

در راهرو دفتر خدمه خواهران حرم مطهر رضوی هستم. اینجا از زائران خبری نیست. همه کسانی که اینجا در رفت‌وآمد هستند، لباس سبز خادمی حضرت(ع) را به تن دارند. چند نفر در حال صحبت در مورد شیفت‌بندی بعدی‌اند، چند نفر در حال تحویل چوب‌پرهایشان و چند نفر هم در اتاقی که درش باز است، مشغول استراحت‌اند. در یکی از اتاق‌ها را می‌زنم. یک نفر در را باز می‌کند، پرده جلو در را کنار می‌زند و به داخل راهنمایی‌ام می‌کند. 12-10 خدمه سبزپوش سرشان را بالا می‌آورند و با نگاه و سلام خوش‌آمد می‌گویند. فضای اینجا با بقیه اتاق‌ها فرق می‌کند. اینجا پر از منجوق و مادام و پولک و مروارید و البته شور و شوق است. شور و شوقی از سر عشق به دردانه اباعبدالله(ع).

پوشی که فکر دوختش از سوریه آمد

پیش از رفتن به کارگاه دوخت پوش ضریح حضرت رقیه(س) به اتاق سیده معصومه حسینی، مسئول بخش خواهران خدمه حرم مطهر سر می‌زنم تا در مورد این کار ارزشمند و ماندگار سؤالاتی کنم.

خانم حسینی توضیحاتش را این‌طور آغاز می‌کند: «به همت خواهران کفشدار خدمه، دوخت پوش ضریح حضرت رقیه(س) در حال انجام است. گلدوزی اولیه آن در اصفهان انجام و ادامه کار به ما سپرده شده است. چند ماهی است که خواهران خدمه کارهای سرمه‌دوزی، سنگ‌دوزی، جواهردوزی، مرواریددوزی و... را روی آن انجام می‌دهند. اوایل کار حدود ۶ تا ۸ نفر از خدام هر شیفت روزهای زوج برای دوخت می‌آمدند اما حالا هر روز مشغول کار هستند. همکاران ما شبانه‌روزی در حال تلاش‌اند تا به امید خدا کار برای تولد حضرت زینب(س) آماده شود؛ اگر هم این تاریخ نرسیدیم ان‌شاءالله تا تولد حضرت رقیه(س) به سوریه ارسال خواهد شد».

او روی کیفیت کار تأکید زیادی دارد: «پیش از شروع، از تمام آن‌ها تست گرفته شده تا کار به نحو احسن انجام شود. یکی از اساتید این حوزه که از اصفهان آمده بود، از کار بازدید کرد و گفت فوق العاده کار کردید. این مدل دوخت را با این کیفیت فقط در هند و تایلند دیدم».

اما داستان شروع دوخت این پوش به زیارت حرمین سوریه او برمی‌گردد: «سال گذشته قسمت شد و همراه گروه گل‌آرایی اعتاب مقدسه راهی سوریه شدیم. در طول یک هفته‌ای که آنجا ماندیم میان حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) در رفت‌وآمد بودیم. در غبارروبی حرم حضرت زینب(س) شرکت کردیم و پس از پایان گل‌آرایی آنجا برای گل‌آرایی به حرم حضرت رقیه(س) رفتیم. در واقع من برای آموزش خدمه این دو حرم مطهر دعوت شده بودم تا نحوه تکریم و برخورد با زائر، نحوه غبارروبی حرم و... را آموزش دهم؛ اما سعادت غبارروبی هم نصیبم شد».

مسئول بخش خواهران خدمه حرم مطهر از فرصت خاص زیارتی که برایش پیش آمده تعریف می‌کند: «زمانی که در سوریه بودیم حرم حضرت رقیه(س) در حال بازسازی بود. نماز مغرب به بعد حرم بسته می‌شد و فقط معدود خانم‌هایی که آنجا بودیم در حرم می‌ماندیم. دور ضریح و فضای آن پارتیشن‌بندی شده بود چون در حال مرمت و تعمیرات بود. گهگاهی از لابه‌لای درزهای پارتیشن‌ها سرک می‌کشیدیم و نگاه می‌انداختیم اما چیز زیادی نمی‌دیدیم. یک شب زمزمه‌هایی شد که انگار قرار است خبری‌هایی شود. روز بعد به من و سایر خانم‌هایی که آنجا بودیم اعلام شد اجازه داریم ضریح را از نزدیک ببینیم. به آنجا که رسیدیم به ما گفتند اجازه دارید وارد ضریح شوید. چنان ذوق داشتیم که می‌خواستیم مرقد مبارک را در آغوش بگیریم. یک دل سیر زیارت کردیم».

خانم حسینی با ذوق فراوانی که در چشمانش کاملاً مشهود است، خاطره‌ این سفر را ادامه می‌دهد: «همان‌جا بود که جرقه دوخت پوش برای مضجع مبارک ایشان در ذهنم زده شد. در دلم گفتم چه خوب می‌شد اگر می‌توانستیم پوشی برای ضریح مطهر خانم بدوزیم. از سوریه که برگشتیم دنبال کار را گرفتیم تا هرچه سریع‌تر اندازه‌ها را بدست آوریم و شروع کنیم. به ما خبر دادند پوشی در اصفهان در حال آماده‌سازی است و گلدوزی اولیه آن انجام شده اما به درخواست ما آن را برای ادامه کار به مشهد ارسال کردند».

 مرواریدی به دست؛ مرواریدی روی گونه

وقتی وارد این کارگاه می‌شوم، با روی خوش از من استقبال می‌کنند. فضای اینجا متفاوت از بیرون اتاق است. مداحی دلنشین و سنگینی در حال پخش است. چند نفر آرام آرام نوای آن را زیر لب زمزمه می‌کنند. یکی از خدامی که در گوشه‌ای نشسته، یک ریسه مروارید به دست گرفته و در حال شمارش است تا هفت دانه از آن را برای دوخت جدا کند. مرواریدها را سوا می‌کند و یواشکی چشمانش‌تر شده و مروارید دیگری از چشمش بر گونه‌اش می‌غلتد.

مرضیه حسنی یکی از مسئولان این طرح است. او روزی که برای کار روی این پوش دعوت شده را به‌خوبی به خاطر دارد: «یک روز که کشیک حرم بودم، خانم حسینی با من تماس گرفتند و گفتند پوش مضجع شریف یکی از ائمه(ع) برای ما ارسال شده و مسئولیت دوخت و جواهردوزی‌اش با ماست. هنوز معلوم نبود پوش برای کدام حرم مطهر است. تا اینکه چند روز بعد مشخص شد قرار است پوش ضریح حضرت رقیه(س) را آماده کنیم. خیلی خوشحال بودیم. اصلاً حالمان را نمی‌توانم توصیف کنم. به‌خصوص وقتی تصاویر حرم و ضریح ایشان هم برای ما پخش شد و آن را روی مضجع مبارک مجسم کردیم».

جمعشان دوستانه و صمیمی است. گهگاهی با هم شوخی می‌کنند و می‌خندند. گاهی هم زیارتی را همصدا با هم می‌خوانند. همگی‌ با وضو پای کار می‌نشینند و نگین‌ها و مرواریدهای کوچک و بزرگ را به نیتی می‌دوزند. هرکدامشان در دل خواسته و حاجتی دارند و امیدوارند این بانو با دستان کوچکش گره‌های بزرگ را باز کند.

از حرم ثامن‌الحجج(ع) برای دردانه اباعبدالله(ع)

مرضیه خانم همان‌طور که با من صحبت می‌کند، کوکی هم به پارچه سبزرنگ زمینه پوش می‌زند و حواسش به کار بقیه هم هست تا دانه دانه این منجوق و مادام و نگین‌ها دقیقاً سرجایشان بنشینند؛ «یادم هست پیش از دهه کرامت بود. گروه ۱۶ نفره‌ای را تشکیل دادیم و چند روز بعد شروع کردیم. مدتی روی آن کار کردیم اما چند ماهی کار متوقف شد، چون باید اول پوش ضریح و مضجع و کتیبه دور ضریح آقا(ع) را آماده می‌کردیم. همزمان با شهادت حضرت رقیه(س) دوباره کار را از سر گرفتیم. ما حساسیت زیادی روی کار داریم و روی تمام جزئیات دقت می‌کنیم. مثلاً برای هر کدام از این نگین‌ها چندین بار به بازار رفتیم و آمدیم و تک‌تک این‌ها را با وسواس زیاد انتخاب کرده‌ایم».

دخترانه و زیباست

نگاهم با بالا و پایین رفتن سوزن جابه‌جا می‌شود. هر دانه منجوق و مادام را با دقت و وسواس و البته سلیقه زیاد کنار هم می‌دوزند. روزی که این پوش به اینجا آمده پارچه‌ سبز رنگی بوده که نقش کوچکی از گل و برگ و پرنده روی آن گلدوزی شده بوده؛ اما حالایش را باید از نزدیک ببینید. زمین تا آسمان فرق کرده است. گلدوزی آن کامل شده، انبوه منجوق و مادام و ملیله، پولک و مروارید، سِرمه و نگین با هنرمندی و خوش‌سلیقگی خواهران خدمه روی آن نشسته و پوشی را ساخته که بی‌اغراق حالا خودش یک اثر هنری است. نه اینکه کار برای دردانه امام حسین(ع) است، برای همین حسابی روی زیبایی و ظرافت آن وقت گذاشته‌اند و هر کوکش را با عشق زده‌اند. رنگ‌ها و طرح‌های شاد و دخترانه‌ای که در آن استفاده شده، چشم هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند.

 مریم باروئی که یکی دیگر از مسئولان طرح است، دعوتم می‌کند که کنارشان بنشینم. از شب تولد امام رضا(ع) می‌گوید که برای ملحق شدن به گروه دعوت شده است: «شب تولد آقا(ع) در مراسم گلباران حرم مطهر شرکت کردم. از باب‌الرضا(ع) که وارد شدیم خانم حسینی از ما استقبال کردند و همان‌جا گفتند از فردا شما هم به گروه دوخت پوش حضرت رقیه(س) بپیوندید».

از مریم خانم می‌پرسم دوست داری همراه این پوش راهی زیارت سوریه شوی؟ او جوابم را این‌طور می‌دهد: «همه ما این را از خدا می‌خواهیم اما اگر نشد هم همگی دل‌هایمان را به این پوش گره زده‌ایم و دل‌هایمان را از حرم حضرت رضا(ع) به حرم حضرت رقیه(س) روانه می‌کنیم».

یکی‌ از سبزپوشان می‌گوید: «شما نمی‌خواهی چند کوک بزنی؟» من هم از خدا خواسته کنارش می‌روم. آموزشم می‌دهد که چه باید بکنم و چه نباید. از کجا شروع کنم و به کجا برسم. خدا وکیلی کار قشنگی است اما آسان نیست. باید خیلی دقت داشته باشی. شروع می‌کنم به دوخت. ظاهراً از پس کار برآمده‌ام. خوب هم انجام داده‌ام و از کارم راضی است. هم‌سن و سال خودم است و به شوخی می‌گوید: «تو هم باید به تیم ما ملحق شوی».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha