در سده هجدهم آشفتگی و هرج و مرج در جامعه امپراتوری بزرگ تیموریان باعث بروز حکومت های محلی شیعی و غیر شیعی دراین منطقه شد .

تاریخچه حکومت های شیعی در هند/علل نابودی تیموریان سده هجدهم
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

حمید اسدی-خبرنگار تحریریه جوان قدس : امپراتوری تیموریان در هند ، صفویان در ایران و همچنین عثمانی سه امپراتوری بزرگی بودند ، که در سده شانزدهم میلادی هرکدام داعیه دار و پرچمدار اسلام بر اساس مذهب شیعه و یا سنی بوده اند . بیشتر نقاط جهان اسلام در سده هجدهم میلادی شاهد آشفتگی های نظام سیاسی و پیدایش دولت های جانشینی بود که ریشه این کشمکش ها به دو قرن قبل برمی گردد . امپراتوری عثمانی در مواجهه با دولت های اروپایی با توالی و تناوب شکست های نظامی را دریافت می کرد . همین موضوع در خاک عثمانی باعث ایجاد نشانه های از استقلال مناطقی ، همچون مصر و عراق در نیمه سده هجدهم شده بود .

در ایران نیز قبایل افغان به سپاه صفویان یورش می بردند و به آنها شکست هایی را تحمیل می کردند . این شکست ها نادر شاه افشار را بر آن داشت تا برای جبران شکست ها و پایان دادن به هرج و مرج ها به مهاجمان حمله برد که در نهایت ایران را دوباره متحد ، و عراق عثمانی را ضمیمه خاک ایران کرد و حتی تا هند نیز لشکرکشی انجام داد .

دلایل تضعیف و فروپاشی تیموریان

یورش نادرشاه افشار به دهلی هند مرکز حکومت تیموریان باعث تضعیف بیش از پیش این حکومت شد و به نحوی بود که هرگز قدرت سیاسی گذشته اش را بازنیافت . تضعیف حکومت تیموریان سنی مذهب هند به چند دلیل می باشد . یورش نادرشاه افشار به هند که پیش تر به آن اشاره شد ، تهاجم قبایل افغان به مناطقی از هند ، حمله سپاهیان ماراتای به جنوب هند و هجوم کمپانی هند شرقی از جمله مهم ترین دلایلی هستند که باعث تضعیف شدید تیموریان هند شده بود .

تضعیف و نابودی تدریجی حکومت تیموری دلایل دیگری نیز داشت . از جمله آنها ، مشکلات اقتصادی بود که حکومت هند را بر آن داشت تا مالیات بیشتری را از عامه مردم بگیرد . عرفان حبیب مورخ هندی چنین استدلال می کند که " اشراف تیموری به تدریج مالیات گزافی بر کشاورزان بستند ؛ این امر موجب تحریک شورش هایی در سده هجدهم شده بود که هزینه های گزافی را برای سرکوب آنچه که به تضعیف دائمی نظامی منجر می شد تحمیل می کرد " . ضمن اینکه " ام اطهر علی " می گوید ، پدیده های اقتصاد کلان به مانند سرازیری نقره ی جدید جهانی وکاهش ارزش پول رایج ، ممکن است به توصیف تضعیف هم زمان سیاسی تیموریان ، صفویان و عثمانی ها کمک کند .

افول سیاسی ، اقتصادی و نظامی این سه امپراتوری را نمی توان به صورت تک عاملی درنظر گرفت ؛ چرا که فشار های اقتصادی را صرفا می توان بخشی از فرآیند نابودی تدریجی ، امپراتوری های ذکر شده سده شانزدهم تا هجدهم به شمار آورد . به عقیده " اون" افول سیاسی لزوما به معنای این نیست که رکود اقتصادی مطلق در مقایسه با عقب ماندگی نسبی از اروپا رخ داده باشد . چرا که با زوال تجارت ابریشم ایران در سده هجدهم ، حکومت مرکزی توانست از نظر سیاسی خود را بازیابی کند .

مصر که جزیی از خاک امپراتوری عثمانی بود درسده هجدهم شاهد بروز تفکرات نخبگانی با تفکری مستقل بود که این موضوع محصول افزایش ثروت از راه تجارت قهوه و دیگر فعالیت های اقتصادی بزرگان و علمای مصری بوده است . به اعتقاد " بارنت" با برآمدن حکومت های جانشین تیموریان هند ، نفع بیشتری به مردمان محلی در ایالت های مختلف هند رسید . حکومت های جانشین بیشتر مواقع امنیت لازم را برای تجارت با مناطق دور دست و رشد صنعت زراعت محلی ایجاد می کردند . این موضوع باعث ایجاد تصویر منطقه ای و شکل محدودی از افول تمام عیار حکومت تیموری در سده هجدهم شمال را نشان می دهد ، حتی مورخان عصر تیموری ساکن دهلی و اروپاییان هم دوره آنان نیز به این ماجرا اشاره کرده اند .

حکومت های محلی جانشین تیموریان هند

چندین حکومت جانشین و جایگزین تیموریان شدند .حکومت بنگال که به طور فزاینده ای مستقل شد و تا زمانی که توسط نوابانش در سال 1757 تسلیم بریتانیا شد در اختیار نخبگان شیعه مذهب بود . حکومت درانی های افغان تبار یکی دیگر از حکومت های جانشین تیموریان هند بودند که بیشتر بر بخش هایی از کابل ، پنجاب و کشمیر سیطره پیدا کردند . ایالت قدیمی تیموری اود ، در جنوب شرقی دهلی و شمال غرب بنگال همراه با دامنه های هیمالیا و رودخانه یمونا به عنوان مرزهای طبیعی به شکل یک پایگاه منطقه ای برای خاندان قدرتمند نیشاپوری تبدیل شده بود . اما منطقه حیدرآباد واقع در جنوب هند ، قلمروی خودمختار حکومت تیموری تبدیل شده بود و اتحادیه هندوی ماراتا بر بیشتر مناطق دکن سیطره یافتند .

افول امپراتوری تیموری مستقر در دهلی و پیدایش جامعه نخبگانی در منطقه اود هند بیشتر محصول تغییرات در منابع و ذخایر مادی آنجا بوده است . چرا که مراکز شهری غرب رودخانه یمونا در مناطق نزدیک به مرکز قدرت تیموری جمعیت خود را طی سده هجدهم از دست دادند که به موجب آن در ناحیه شرقی رودخانه( اود) به شهر نشینی بیشتر روی آوردند . حتی شهر های آگرا و یا لاهور هر کدام با کاهش جمعیتی حدود 400 هزار نفری در سال 1700 میلادی به 100 هزار نفر در سال 1800 میلادی رسیدند . یکی از علت های آن به دلیل پیدایش سریع شهر های لکهنو بنارس درمنطقه اود بوده است که با افزایش 200 هزار نفری یا بیشتر در 1800 میلادی جبران شده است . جمعیت شهر های شمالی هند از سال 1730 تا 1800 میلادی ثابت باقی ماند ؛ ضمن اینکه بیش از 60 شهر با جمعیت بیشتر از 10 هزار نفری در سده هجدهم منطق شمالی هند وجود داشته است . همچنین مراکز مسکونی و شهری زیادی در این سده توسعه یافت .

لازم به ذکر است شکل گیری بسیاری از حکومت های محلی جانشین تیموریان سنی مذهب در هند متضمن ائتلافی جدید ، از حاکمان محلی و منطقه ای برای ترویج فرهنگ خودشان بوده است . در منطقه اود خاندان ایرانی تباری که حاکم بودند و بسیاری از امرای علاقه مند به فقه دوازده امامی شیعه در همکاری و همیاری با حاکمیت درآمدند . خاندان حاکم شبیه یک ولایت محلی سریعا خودمختار شدند و حکمرانان شیعه مذهب آزادانه از عالمان شیعه و نهاد های جماعت مذهبی شان پشتیبانی می کردند . نخبگان رو به زوال اهل تسنن در دهلی ، هم جامعه نوابی در منطقه اود و هم مذهب تشییع  را به شکل یک مظهری از انحطاط گرایی می دیدند . انگار که در واقعیت دگرگونی اساسی و اصولی در این مناطق رخ داده باشد . 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha