بهگزارش قدس آنلاین، اینها توصیههای یک زن کارآفرین پیشرو با دو دهه تجربه فعالیت آن هم در حوزه «سخت» معدن، صنایع معدنی، فراوری و صادرات محصولات معدنی است و باور دارد اینکه «همه لزوماً باید کارآفرین شوند»، تلهای بود که در گذشته جامعه ایران در آن افتاد و امروز نباید در این تله بیفتیم.
فاطمه دانشور در حوالی سی سالگی به این حوزه وارد شد و طی سالهای گذشته یکی از کارآفرینان موفق کشور در عرصه کارآفرینی اقتصادی و اجتماعی بود که برای اثبات تواناییهای زنان در حوزه کسبوکار، حذف نگاه جنسیتی به آنان و نهادینه کردن مسئولیت اجتماعی برای شرکتها تلاشهای زیادی از خود نشان داد اما به گفته خودش در سالهای اخیر بنا به تصمیم شخصی در رسانهها حضور کمتری داشته است.او در گفتوگو با قدس از سختیهای کسبوکار اقتصادی در کسوت یک زن معدنکار، اولین زن این حوزه در تاریخ اتاق بازرگانی و یک مادر ایرانی که همواره دغدغه مسئولیت اجتماعی دارد، میگوید.
حتی اجازه ورود به اسکله و گشایش اعتبار اسنادی نداشتم
دانشور از نقطه شروع فعالیت اقتصادی خود این گونه یاد میکند: برای تحقق اهداف بزرگم به شغل و درآمد نیاز داشتم و مرحوم پدربزرگم هم میگفت: برای پول درآوردن یا تجارت کن یا زراعت یا قناعت که من تجارت را انتخاب و با شکستهای سخت در حین کار، تجربه کسب کردم و توانستم به حوزه معدن، استخراج مواد معدنی و فراوری و صادرات وارد شوم.
به اتفاق همسرم یک شرکت خانوادگی تأسیس کردیم و بخش زیادی از عمرمان در اوایل جوانی دوشادوش هم در سفر و جادهها سپری شد. البته پیش از ازدواج سه سال در عرصه کارآفرینی بودم اما من و همسرم به زوجی موفق و مثالزدنی در عرصه معدن کشور تبدیل شدیم و وقتی به موفقیت در حوزه معدن رسیدم با همراهی همسرم یک چهارم درآمدم را به تأسیس مؤسسه خیریه اختصاص دادم که امروز پس از دو دهه یکی از بزرگترین خیریههای کشور است و بیش از ۳۴هزار نفر بهویژه کودکان بدسرپرست را حمایت کرده و من به نوعی به عرصه کارآفرینی اجتماعی هم وارد شدم.
وی ادامه میدهد: در ابتدای فعالیت اقتصادیام، انجمن زنان کارآفرین تازه شکل گرفته و موانع زیادی در مسیر کارآفرینی زنان بود و برای رفتن به اسکله بندرعباس به خاطر زن بودن مانعم میشدند. بسیاری مواقع پنهان میشدم و در صندلی عقب خودرو روی خودم پتو میکشیدم تا بتوانم به عرشه کشتی بروم. آن زمان نامهنگاریها برای دادن مجوز ورود من به عنوان یک خانم به اسکله دو سه روز طول میکشید، اما آقایان چنین محدودیتی نداشتند! چندین بار هم در ورود به فضاهای فولادی مانند فولاد مبارکه با محدودیت ورود مواجه شدم که همان موقع عضو انجمن زنان کارآفرین شدم. یک بار هم برای گشایش اعتبار اسنادی به بانک رفتم اما به من اجازه حرف زدن ندادند و گفتند برو و بگو همسرت بیاید!
دانشور اضافه میکند: برای حذف نگاه جنسیتی به زنان تلاش زیادی کردم و دلسرد نشدم. همیشه به دنبال اثبات کردن خودم بودم و اینکه میتوانم مانند مردان موفق باشم و مذاکره کنم. به مرور و با بزرگتر شدن شرکتها و خیریه، من مدیرعاملی هر دو بخش را به عهده داشتم. کار سختی بود و پشتکار و وقت زیادی میطلبید. سپس تصمیم گرفتم فعالیتهای اجتماعیام را در حوزه اقتصادی گسترش دهم و از بخش معدن نامزد شدم و به عنوان نخستین زن از این حوزه در تاریخ اتاق بازرگانی، وارد اتاق شدم. در آنجا به خاطر دغدغههای اجتماعیام کمیسیون اخلاق کسبوکار و حاکمیت شرکتی و مسئولیتپذیری اجتماعی را پایهگذاری کردم و ۶ سال رئیس این کمیسیون بودم و در مجموع با هشت سال حضورم در آنجا، توانستم این مفهوم را در اقتصاد کشور نهادینه کنم.
دوره چهارم وارد شورای شهر تهران شدم. آنجا رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر شدم و آنجا هم بحث مسئولیت اجتماعی را مطرح کردم و به صورت مصوبه درآوردم.
نصیحت و تحقیر، مانع فعالیت زنان کارآفرین نیست
وی میگوید: همزمان با انجام این فعالیتها چهار فرزند به دنیا آوردم و بارداریهایم بهخصوص دو پسر دوقلویم هم موجب نشدند از فعالیت اقتصادی و اجتماعی دور شوم.
چون نماینده بخش معدن در اتاق بازرگانی بودم برخی رقبا در انتخابات داخلی اتاق که برای شکلگیری کمیسیونها برگزار میشد، بخش زنانه هویت من را نشانه میگرفتند و میگفتند: با بارداری باز میخواهی سر جلسات و کار بیایی! بهتر نیست کنارهگیری کنی، به خانه بروی و به فکر خانه و خانواده و استراحت باشی؟! آنها در واقع هم نصیحتم میکردند و هم به نوعی با لحن تحقیرآمیز میخواستند من را تحت فشار روانی بگذارند تا عرصه را خالی کنم در حالی که تا ماههای آخر بارداری هم وظایفم را انجام میدادم.
این زن معدنکار میگوید: با حضور در انجمنها و تشکلهای متعدد، ترسم ریخت و اعتماد به نفسم بالا رفت و با افراد آشنا شدم. واقعیت این است که ما بخش زیادی از ثروتمان را مرهون همین تعاملات هستیم و گاهی ممکن است فردی پول نداشته باشد اما با اعتبارش کار کند و تعبیر من این است که واژه پنج حرفی «تجارت» ترکیبی از تخصص، جسارت، اعتبار، روابط عمومی گسترده و تجربه است و باور دارم «دیگران» نداشتههایمان را مشروط به تعامل سازنده به ما میدهند. البته خوشبختانه امروز فضای کار برای حضور زنان خیلی بهتر شده و انجمنها و آموزشهای تخصصی مختلفی ارائه میشود که حضور زنان را در عرصه کسبوکار تسهیل میکند.
دانشور درخصوص آمار اشتغالزایی اقتصادی و اجتماعی خود میگوید: این سالها از حیطه صادرات به داخل کشور تغییر مسیر دادهام و بیش از صادرات، در حوزه صنایع معدنی و فراوری مواد معدنی در داخل کشور فعال هستم. در حوزه کارآفرینی اقتصادی به طور مستقیم برای ۱۶۰ نفر اشتغالزایی کردهام و در کارآفرینی اجتماعی هم مؤسسه خیریه ما ۳۱۶ پرسنل موظف و حقوقبگیر دارد که بیشتر در حوزه مددکاری اجتماعی و روانشناسی کودک کار میکنند.
وی با تأکید بر اینکه فعالیت اقتصادی و اجتماعی، جنسیت نمیشناسد، خاطرنشان میکند: مهم این است که قدرت اندیشه و مهارت حل مسئله داشته باشیم و استعداد ذاتی خود را بشناسیم و پرورش دهیم که خوشبختانه امروز آکادمیهای زیادی در این زمینه شکل گرفته است.
کارآفرین «اندیشه» است نه «قلک» دولت!
دانشور خطاب به مسئولان دولتی و سیاستگذاران اقتصادی کشور میگوید: توقع داریم بخش خصوصی را جدیتر بگیرید. بخش خصوصی بسیار زیاد به عقب رانده شده است و امروز باید ظرفیت کارآفرینان کشور بهدرستی دیده و به کار گرفته شود. همه دیدیم که در آمریکا و با بازگشت ترامپ، از کارآفرینان مشورت میگیرند و به آنها میدان میدهند و پا به پایشان حرکت میکنند. متأسفانه ما این گونه نیستیم و مسئولان فقط وقتی به بخش خصوصی نیاز دارند، سراغشان میروند.
وی تأکید میکند: دولت نباید کارآفرین را شبیه «قلک» ببیند بلکه باید ذهن و اندیشه کارآفرینان را درگیر تصمیمگیریهای خود کند. یک کارآفرین هوش، قوه تحلیل، پشتکار و فهم بالایی دارد و در تصمیمگیریها میتواند مشاور خوبی برای سیاسیون باشد پس نباید این قدرت بالای مشورتی را به حاشیه ببرند.
نظر شما