به گزارش قدس آنلاین، پیش از آن همه چیز عادی بود، مثل هر شب دیگری در این شهر. موقع غروب آفتاب عدهای از مردم مانند روزهای گذشته، از سر کار برمیگشتند و عدهای دیگر تازه از خانه بیرون میآمدند تا از اندک گزینههای موجود برای تفریح که بیشتر شامل دور زدن در خیابان بود استفاده کنند. آنها در مسیرهایشان از کنار مجموعههای ورزشی اصلی شهر رد میشدند و دوباره با حسرت به آنها نگاه میکردند. مردم رهگذر به سختی فکر میکردند تا یادشان بیاید آخرین باری که نورافکنهای استادیوم امام رضا(ع)، تختی و ثامن برای دیداری بزرگ و رسمی فوتبال روشن شده، یا درِ سالنهای مهران و شهید بهشتی برای یک مسابقه ناب والیبال، بسکتبال یا کشتی باز بوده به کی برمیگردد. مردم مشهد پنجشنبه شب مانند هر شب دیگری از کنار این استادیومها و سالنهای متروکه میگذشتند و مطمئن بودند باید برای پیدا کردن منبع شادی و انرژی گرفتن خود، برخلاف بسیاری از مردم شهرهای بزرگ جهان و ایران به دنبال هر راه دیگری به جز جیغ و فریاد کشیدن لذتبخش در یک رویداد ورزشی بزرگ بگردند.
این شبها برای قشر خبرنگاران و روزنامهنگاران ورزشی مشهد دو چندان سخت میگذرد. کسانی که همیشه خود را در سطح کیفی خبرنگاران ورزشی شهرهایی مانند تهران، اصفهان و تبریز نگه داشتهاند، بهترین چیزی که این روزها گیرشان میآید شاید یک مسابقه فوتبال با ۱۰ نفر تماشاگر در دسته سوم یا بازیهای دورهمی جام رمضان باشد. اما آنها در پنجشنبه شب به یک رویداد متفاوت دعوت شدند. وقتی عنوان دعوتنامه را میخواندند که در آن نوشته شده بود: «تلاش برای ثبت رکورد یک ورزشکار در گینس»، آنچنان وسوسه نشدند، اما با خود فکر میکردند در این برهوتِ بیرویدادی این شهر، تلاش سعید شقایی فلاح برای شکستن رکورد ۱۵۹ ضربه با پا به «میت» در حالی که وزنههای ۵ کیلوگرمی به دور پاها بسته شده باشد و در سال ۲۰۱۸ توسط ورزشکار پاکستانی به گینس راه یافته، هم غنیمت است. آنها در محیطی متفاوت از رویدادهای ورزشی که در «گذشته دور» در آن حضور پیدا میکردند، در سالن یک هتل وسایل خود را آماده میکردند تا به ثبت و ضبط این داستان بپردازند. آنها در آنجا با ورزشکاری چهل و پنج ساله آشنا شدند که پیش از این او را ندیدهاند، اما وقتی تلاش و اراده وصف نشدنی، زمین خوردن و دوباره بلند شدن او در راه ۲۰۰ ضربه و شکستن رکورد گینس را در سه دقیقه نفسگیر میبینند چیزی درونشان دوباره شعلهور میشود. خبرنگاران این شهر وقتی نوار رنگیهایی که بالای سر سعید شقایی میریزد را تماشا میکنند، پیش خود میگویند: چقدر دلمان برای یک رویداد ورزشی هیجانانگیز تنگ شده بود.
وقتی مسئولان تمام تلاش خود را کردهاند تا تیشه به ریشه ورزش قهرمانی این شهر و استان بزنند! خبرنگاران ورزشی مشهد پنجشنبه شب از جایی که انتظارش را نداشتند شور و نشاطی گرفتند که مدتها آن را گم کرده بودند. آنها شاهد بودند که یک ورزشکار، با شور و علاقه و البته هزینه شخصی محدود خود چگونه توانست شب آنها را بسازد. این ۱۰، ۱۵ خبرنگار چقدر حسرت خوردند که چگونه با وجود این همه سرمایه و استعداد، از ۴ میلیون نفر مردم این شهر چنین لذتی دزدیده شده است.
نظر شما