روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ همواره پیچیده و پر از تحولات بوده است. از دوران امپراتوری عثمانی تا به امروز، این دو کشور همسایه نه تنها در مسائل سیاسی و اقتصادی، بلکه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز در تعامل بودهاند. هرچند در مقاطعی از تاریخ، از جمله جنگ جهانی اول، تنشهایی در مرزهای شمال غربی ایران به وقوع پیوست، اما در مجموع تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، روابط آنها نسبتا بدون درگیریهای جدی باقی ماند. دوران پهلوی اول و دوم شاهد روابط نزدیکتر این دو کشور بود، بهویژه در دوران رضاشاه که با تأسیس جمهوری ترکیه و تغییرات بنیادین در آنکارا، رویکردهای سیاسی جدیدی در ایران نیز شکل گرفت. با این حال، انقلاب اسلامی ایران، این رابطه را وارد مرحلهای جدید کرد. خروج ایران از بلوک غرب و تغییر جهت سیاسی آن، منجر به پیدایش اختلافات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی میان ایران و ترکیه شد.پس از این تحولات، در دورههای مختلف، بهویژه با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، رابطه دو کشور وارد دوران جدیدی از رقابت و تفاوتهای استراتژیک شد. بحران سوریه و مسائل منطقهای دیگر، همچون بحران یمن و عراق، این رقابتها را بیشتر نمایان ساخت. با افزایش تمایلات نوعثمانیگرایانه اردوغان و نگرشهای متفاوت ایران در عرصه بینالمللی، دو کشور بیشتر به رقبای منطقهای بدل شدند تا همپیمانان.
رقابت پنهان در دل بحرانهای منطقهای
دکتر رضا عابدی گناباد کارشناس مسائل ترکیه در گفت و گو با قدس، با اشاره به تحولات پیچیده و مهم روابط ایران و ترکیه ضمن تحلیل نقش ترکیه در تحولات اخیر منطقه و اجرای پروژه های ضد ایرانی آنکارا، گفت: در چند ماه گذشته، با توجه به برکناری بشار اسد و تحرکات رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، ترکیه به عنوان یکی از عوامل اجرایی این طرحها قرار گرفته است. ترکیه در حال تلاش است تا حکومتی دستنشانده در سوریه روی کار آورد و در این مسیر، به دنبال به هم ریختن معادلات جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا است.
وی تصریح کرد: ترکیه، علاوه بر تلاش برای تغییر معادلات سیاسی در سوریه، به دنبال سرکوب کردها در شمال سوریه و ایجاد تغییرات در ساختار اقتصادی این کشور است تا اجازه ندهد جمهوری اسلامی ایران از مسیرهای کریدوری منطقه در زمینه صادرات و تجارت استفاده نماید. آنکارا قصد دارد که تمامی پروژههای اقتصادی سوریه را برای خود حفظ کند و همچنین کریدورهای انرژی و دریایی در این منطقه را تحت کنترل خود درآورد.
این کارشناس مسائل ترکیه به تنشهای اخیر بین ایران و ترکیه گریزی زد و افزود: ترکیه همواره سعی داشته است تا در بین آذریزبانان ایران نفوذ پیدا کند. همچنین نوع برخورد ترکیه با کردها در دهههای اخیر موجب بروز حساسیتهایی در ایران شده است.
وی اظهار داشت: در دوره پهلوی اول، ترکیه و ایران با تأسیس جمهوری ترکیه تحت رهبری آتاتورک، روابط فرهنگی و سیاسی گستردهای داشتند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، روند روابط به طور چشمگیری تغییر کرد. ایران به سمت جنبش عدم تعهد حرکت کرد و در مقابل، ترکیه همچنان به سیاستهای لائیک و غربگرایانه خود ادامه داد.
دکتر عابدی گناباد با اشاره به دوره پس از ۲۰۰۲ و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه وابط این کشور با ایران، گفت: در سالهای اولیه ریاستجمهوری احمدینژاد، روابط ایران و ترکیه بهطور نسبی خوب بود. با این حال، با اتخاذ رویکرد نوسانی اردوغان در سیاست خارجی و نگرش نوعثمانیگرایانه وی، رقابتهای منطقهای میان دو کشور شدت گرفت.
وی تصریح کرد: با آغاز بحران سوریه و خیزشهای عربی، ایران و ترکیه در بسیاری از مسائل منطقهای در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. حمایت ترکیه از سعودیها در بحران یمن و بحرین، و همچنین اختلافات شدید در مورد سوریه، روابط دو کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داد.
او همچنین ضمن پرداختن به تغییرات استراتژیک در سیاستهای ترکیه در طی دو دهه گذشته در برابر جمهوری اسلامی ایران، معتقد است: ترکیه، دهه ها تحت نفوذ قدرتهای غربی بوده و ماهیت غرب گرا دارد و به دنبال تغییر جهتگیریهای خود در سیاستهای منطقهای به خصوص در برابر جمهوری اسلام یایران بوده است . این تغییرات بهویژه در رفتار ترکیه در مسائل ضد ایرانی در ماه های گذشته قابل مشاهده است.
نظر شما