تاجفیروز دیروز سرانجام پس از مدتها جنگ تن به تن با حاشیه، با خواستنها و نخواستنها و با بودنها و نبودنها زره از تن درآورد و مقر فرماندهی خود در ساختمان سه طبقه اداره کل را به «الهام میرزایی» بهعنوان سرپرست داد تا عملاً یکی از مهمترین نهادهای توسعهای استان، وارد دورهای از تعلیق و انتظار شود؛ وضعیتی که اگر بهسرعت تعیینتکلیف نشود، پیامدهایی فراتر از آنچه بهظاهر دیده میشود، برای ورزش استان در پی خواهد داشت.
حال که پایان شاهنامه تاجفیروز در بولوار فردوسی خوش تمام نشده است آیا میتوان انتظار داشت فرمانده بعدی ورزش خراسان کبیر بتواند سر از تن اژدهای هفت سر ناکامی و حاشیه جدا کند؟ برای پاسخ به این پرسش البته که باید به نکته مهم دیگری پیش از آن توجه و تأکید کرد. از نگاه علم مدیریت، سرپرستیهای طولانیمدت نهتنها موجب صرفهجویی در زمان یا حفظ تعادل نمیشوند، بلکه سبب کندشدن فرایند تصمیمگیری، تعویق در اجرای برنامهها و تقلیل انگیزه در بدنه اجرایی سازمان میشوند. سرپرست در بیشتر موارد، فاقد اختیارات کامل قانونی، دست باز در برنامهریزی بلندمدت و قدرت مانور سیاسی یا سازمانی است. بنابراین، عملاً سازمان را در وضعیت «حداقلی» نگه میدارد؛ حال آنکه ورزش بیجان خطه خورشید نیازمند شرایط «تحولی» سریع است. حالا که برای نخستین بار سکان هدایت کشتی شکسته ورزش خراسان رضوی در دستان یک خانم قرار گرفته باید یادآور شد در سالهای اخیر، این ورزش بیدایه با چالشهای متعددی ازجمله افت جایگاه در سطح ملی در حوزه قهرمانی، کندی در توسعه زیرساختهای ورزشی، ضعف در جذب منابع مالی پایدار، بیثباتی مدیریتی در هیئتها و باشگاهها و عدم انسجام در میان نهادهای تصمیمگیر و مجری روبهرو بوده است.
در چنین شرایطی، بلاتکلیفی مدیریتی تنها موجب تعمیق بحرانها میشود. استمرار وضعیت سرپرستی، سرمایه اجتماعی را فرسوده کرده، انگیزه سرمایهگذاران را کاهش داده و امکان برنامهریزی مؤثر را از هیئتها و فعالان ورزشی میگیرد.
اکنون که وزارت ورزش و مسئولان استانی در حال بررسی گزینههای نهایی برای تصدی این جایگاه مهم هستند، لازم است تأکید شود ورزش خراسان، بیش از هر چیز، به یک مدیر تحولگرا، آشنا با جغرافیای ورزشی استان و برخوردار از مشروعیت حرفهای در میان اهالی ورزش نیاز دارد.
مدیری که دانش و تجربه تخصصی در مدیریت ورزشی داشته و توان جذب مشارکتهای بینبخشی (دولتی، خصوصی و مردمی) را دارا باشد.
از شفافیت در عمل و ارتباط مؤثر با رسانهها برخوردار باشد. نگاهی توسعهمحور به ورزش بانوان، ورزش همگانی و مناطق کمبرخوردار داشته باشد و بتواند چالشهای مدیریتی مزمن استان را با تصمیمگیریهای شجاعانه حلوفصل کند.
ورزش خراسان رضوی، امروز ظرفیت فرصتسوزی ندارد. نیازمند مدیری است که نهتنها از دلِ ساختار، بلکه از متنِ میدان و تجربه آمده باشد و آنچه بیش از همه ضروری است، تسریع در پایان دادن به دوره سرپرستی و آغاز یک مسیر روشن مدیریتی بدون جدال بر سر نامها و نشانهاست.
این نه یک توصیه که یک ضرورت راهبردی برای نجات ورزش استان است.
نظر شما