روزنامه جوان طی یادداشتی نوشت: در پی وقوع ۲ حادثه خشونتآمیز علیه دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی در دو مدرسه مختلف – یکی در شهرری تهران و دیگری در روستایی از سنندج – نگرانی جدی در سطح جامعه ایجاد شده است. این حوادث شامل تعرض و شکنجه بدنی دانشآموزان بودهاند که تصاویر آن در فضای مجازی منتشر شده و واکنشهای زیادی در پی داشته است. چنین وقایعی نیازمند ورود جدی نهادهای نظارتی، به ویژه مجلس، برای صیانت از سلامت روانی و جسمی دانشآموزان است.
خانوادهها در شرایطی ناچارند فرزندان خود را با نگرانی روانه مدرسه کنند، در حالی که انتظار میرود سیستم آموزشی و نظارتی کشور با دقت بیشتری از وقوع چنین فجایعی پیشگیری کند. نمونهای دیگر از این بیمبالاتی، حادثه واژگونی اتوبوس در اردوی دانشآموزان دختر کرمانی در بهمن ماه سال گذشته است که منجر به مرگ چهار دانشآموز نخبه شد. همه این اتفاقات از سهلانگاری شروع میشوند و در صورت بیتوجهی میتوانند به بحرانهای اجتماعی تبدیل شوند.
سؤال اساسی این است که چرا سیستم نظارتی آموزش و پرورش نمیتواند به موقع نسبت به چنین خطراتی واکنش نشان دهد؟ اینکه در مدرسه شهرری چطور مدیری و ناظمانی متوجه تعرض به دانشآموزان نشدهاند، مسئلهای جدی است. بدتر آنکه به جای عذرخواهی رسمی، آموزش و پرورش در تلاش برای تبیین تفاوت میان «تعرض» و «تجاوز» برآمده است، در حالی که تأثیرات روانی حتی یک تعرض ساده نیز میتواند سالها قربانی را آزار دهد.
این اتفاقات ضرورت بازنگری در فرآیندهای نظارت، استخدام و ارزیابی کادر آموزشی را پررنگتر میکند. نظام آموزشی باید به صیانت از روان و جسم دانشآموزان بیش از پیش توجه کند و از ظرفیت مشاوران و متخصصان سلامت روان در مدارس بهره بگیرد. با توجه به فراگیری آموزش و پرورش و درگیری مستقیم میلیونها خانواده با این نظام، سلامت روانی و صلاحیت رفتاری معلمان و کارکنان مدارس باید به طور دقیق و منظم بررسی و احراز شود.
تداوم بیتوجهی به این مسائل میتواند فضای آموزشی کشور را با بحرانهای گستردهتری روبهرو کند. مجلس و سایر نهادهای مسئول نباید اجازه دهند این حوادث به رویدادهایی عادی در حافظه اجتماعی تبدیل شوند. پیشگیری از چنین فجایعی نیازمند سازوکارهای قاطع، شفاف و پاسخگو در نظام آموزش و پرورش است.
نظر شما