در روزهای اخیر، تحرکات دیپلماتیک مثبت و رو به رشد میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان بار دیگر مورد توجه محافل رسانهای و سیاسی قرار گرفته است؛ از سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع سعودی به تهران و دیدار وی با رهبر معظم انقلاب اسلامی، تا انتشار توییتی معنادار از سوی حسابی منتسب به جریان نزدیک به ولیعهد سعودی که در آن با دو زبان فارسی و عربی، رژیم صهیونیستی را به احترام به حاکمیت ایران فرا میخواند. روز گذشته نیز وحید جلالزاده، معاون کنسولی، مجلس و ایرانیان وزارت امور خارجه ایران، به منظور برگزاری گفتوگوهای کنسولی وارد عربستان شد و با ولید بن عبدالکریم الخریجی، قائممقام وزارت خارجه این کشور، دیدار و رایزنی کرد. اما در تحلیل این رفتوآمدهای آشکار و پنهان، چند نکته اساسی را نمیتوان نادیده گرفت:
نخست آنکه؛ عربستان سعودی را نمیتوان تنها بهعنوان یک دولت عربی یا صرفاً یک کشور وابسته به آمریکا تحلیل کرد. واقعیت این است که ریاض، در معادلات پیچیده منطقهای، بهعنوان بازیگری چندوجهی ظاهر شده است. از یکسو، در اردوگاه غرب تعریف میشود و در روابط خود با آمریکا و متحدان غربیاش، همواره در نقش یک مهره وابسته ظاهر شده است، و از سوی دیگر، تحت تأثیر جریانات افراطی وهابیت و جریانات سلفی – تکفیری قرار دارد. در همین راستا، رقابت جدی با ترکیه، نگرانیهای ایدئولوژیک از نفوذ جریان اخوانالمسلمین، و حرکت خزنده در مسیر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، بخشی از تناقضات سیاست خارجی عربستان را بهنمایش میگذارد. این کشور، هم از اخوان دوری میجوید و هم در مسیر نزدیکی به تلآویو گام برمیدارد. در نتیجه، بازیگری ریاض را نمیتوان به راحتی قابل پیشبینی دانست.
دوم آنکه؛ برخلاف تصور رایج، ساختار اجتماعی عربستان با آنچه در ویترین رسانههای غربی نمایش داده میشود فاصله بسیاری دارد. مردم این کشور، بهویژه در لایههای پایینتر جامعه، با مشکلاتی در حوزه معیشت، رفاه و عدالت اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. نارضایتیهای پنهان در بدنه جامعه و اختلافات درونخاندانی در میان شاهزادگان سعودی، همواره بهعنوان یک عامل بیثباتکننده در روند تصمیمسازی ریاض مطرح بوده است. همین وضعیت، عربستان را به بازیگری محتاط، پرتناقض و البته قابل تأثیرگذاری در روابط دوجانبه با ایران تبدیل کرده است. هرچند پیوند تهران-ریاض در شرایط کنونی آسان به نظر نمیرسد، اما با مدیریت هوشمندانه، قابل تحقق خواهد بود.
در این میان، آنچه اهمیت دارد، هوشیاری در برابر تلاشهای بیگانگان برای تخریب این روند و همچنین پرهیز از خوشبینی سادهلوحانه به رفتوآمدهای دیپلماتیک است. سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره بر پایه عزت، حکمت و مصلحت بوده و خواهد بود؛ و در این چارچوب، هرگونه تعامل با کشورهای منطقه، از جمله عربستان، باید با در نظر گرفتن واقعیتهای میدانی و تاریخی صورت گیرد.
سناریوی آرامسازی منطقه یا فشار دیپلماتیک بر تهران؟
به هر حال ؛ سفر اخیر وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران و توئیت معنی شاهزاده سعودی که همزمان با دور جدیدی از مذاکرات غیرمستقیم هستهای میان ایران و آمریکا انجام شد، از منظر ناظران سیاسی دارای ابعاد راهبردی و قابل تأمل است.
دکتر ناصر ترابی، کارشناس مسائل منطقه، در گفتوگو با قدس با اشاره به اهمیت این تحرکات دیپلماتیک، معتقد است: منطقه در آستانه تحولات حساسی قرار دارد و هرگونه دیدار و گفتوگوی مستقیم میان بازیگران مؤثر منطقه، در صورت هدایت درست، میتواند به تقویت ثبات و کاهش تنشها کمک کند؛ هرچند این روند نیازمند دقت و هوشیاری همهجانبه است.
وی تصریح کرد: سفر وزیر دفاع عربستان به تهران، همزمان با مذاکرات هستهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، موضوعی نیست که بهراحتی بتوان از کنار آن گذشت. اگر این دو روند را در کنار یکدیگر قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که منطقه آبستن تحولات جدی است. دیدار چهرههای تأثیرگذار در منطقه میتواند آرامشآفرین باشد، اما مشروط به آنکه این دیدارها صرفاً ظاهری و تاکتیکی نباشند . وی با اشاره به نگرانیهای سعودیها اظهار داشت: عربستان یک ترس اساسی دارد و آن احتمال شعلهور شدن جنگ در منطقه است. طبیعی است که در صورت وقوع جنگ، این کشور یکی از اهداف اصلی خواهد بود.
این کارشناس مسائل منطقه با گریزی به ظرفیت کشورهای عربی برای ایفای نقش در معادلات منطقهای، افزود: ایران میتواند کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان، قطر، امارات، کویت و بحرین را بهعنوان ابزاری دیپلماتیک در برابر آمریکا بهکار گیرد. این کشورها میتوانند پیام ایران را به واشنگتن منتقل کنند؛ پیامی روشن مبنی بر اینکه اگر جنگی در منطقه دربگیرد، بازنده آن تنها ایران نخواهد بود، بلکه تمام کشورهای منطقه و حتی فرامنطقهای درگیر و متضرر خواهند شد. ترابی تاکید کرد: دولت آمریکا، بهویژه در شرایط داخلی کنونی، توان پرداخت هزینههای سنگین یک بحران جدید را ندارد. این نکتهای است که باید با جدیت از سوی دیپلماسی ایران به آن پرداخته شود
وی با بیان اینکه دستگاه دیپلماسی ایران باید مراقب سوءاستفاده احتمالی سعودیها از روند نزدیکی به تهران باشد، هشدار داد و معتقد است: این دیدارها نباید به گونهای تفسیر شود که گویی جمهوری اسلامی قصد دارد از مواضع خود در محور مقاومت کوتاه بیاید. هرگونه نزدیکی با ریاض نباید به بستن دست ایران در حمایت از جبهه مقاومت، بهویژه در موضوع یمن، منجر شود. این سعودیها و صهیونیستها هستند که باید بفهمند قدرت انصارالله و جبهه مقاومت برگشتپذیر نیست.
او همچنین بر لزوم فعالسازی توافقات انجامشده با عربستان تأکید کرد و گفت: تفاهمنامهای که با میانجیگری چینیها میان تهران و ریاض امضا شد، هنوز بهطور کامل عملیاتی نشده است. این ظرفیت وجود دارد که با یک سفر دیپلماتیک حسابشده به عربستان، آن توافقات را وارد فاز اجرایی کنیم. این کارشناس مسائل غرب آسیا اظهار داشت: عربستان میتواند نقش پیامرسان منطقهای میان ایران و آمریکا را ایفا کند. اما آنچه اهمیت دارد، داشتن اراده واقعی از سوی سعودیهاست. اگرچه سطح تنش رسانهای میان دو کشور کاهش یافته، اما نباید فراموش کرد که شبکههایی مانند العربیه همچنان در کنار صهیونیستها و علیه مردم فلسطین و مقاومت غزه موضعگیری میکنند. این دوگانگی، نیازمند رصد دقیق و پاسخ هوشمندانه است.
خبرنگار: سیدحسین حسینی
نظر شما