به گزارش قدس خراسان، یکی از موضوعاتی که در طرح انتقال آب از دریای عمان مطرح میشود، این موضوع است که از این انتقال، آبی به بخش کشاورزی اختصاص نمییابد.
از آنجایی که تأمین امنیت غذایی استان نکته مهم و قابل توجهی است و در این بخش تعداد زیادی بهرهبردار وجود دارد، این پرسش مطرح میشود که آیا در نظر نگرفتن آب برای بخش کشاورزی درست است و در نهایت تکلیف افرادی که در این بخش اشتغال دارند، در صورت تأمین نشدن منابع آبی چه خواهد شد؟
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این پرسش خبرنگار ما گفت: به دلیل قیمت بالای آب انتقالی، استفاده از این آب برای کشاورزی حتی کشت گلخانهای صرفه اقتصادی ندارد. در زمینی با آب محدود و معین زندگی میکنیم که میزان آب آن هر روز در حال کاهش و در مقابل جمعیت در خراسان رضوی در حال افزایش است و طبیعتاً نیازهای زندگی شهری و اشتغال؛ چه در بخش صنعت و چه در بخش خدمات افزایش خواهد یافت.
کامران داوری در ادامه تصریح کرد: این میزان آب محدود باید از بخش کشاورزی کم و به بخشهای صنعت و خدمات اضافه شود و با سرمایهگذاری در بخش آب مصرفی کشاورزی بهرهوری آن را باید بالا ببریم. در دنیا ۸۰درصد جمعیت در کنار دریاها یا حاشیه رودخانه ساکن میشوند؛ اما به دلیل اینکه ما در ایران و استان سیاستهای جمعیتی مشخص نداریم، بدون توجه به منابع آبی در حال ایجاد شهرها یا صنایع در نقاط کم آب هستیم.
وی افزود: نگاههای بلندمدت وجود ندارد و بهجای اینکه مسائل راهبردی و کلان مدنظر باشد، در حد پروژه دیده میشود و نتیجه آن، شرایط حال حاضر است. امنیت غذایی یک مسئله ملی است؛ اما خراسان رضوی و مشهد مهاجرپذیر هستند که با انتقال آب، این مهاجرپذیری تشدید خواهد شد.
شیرینسازی آب دریا برای کشاورزی مقرون به صرفه نیست
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی نیز در طرح این موضوع در گفتوگو با خبرنگار ما عنوان کرد: اینکه آب از دریا بیاید و در اختیار بخش کشاورزی قرار بگیرد، در هیچکجای جهان نه مرسوم است، نه مقرون به صرفه و نه اکوسیستم و اکولوژی کشور اجازه چنین کاری را میدهد. تصفیه آب دریا برای حذف نمک و ناخالصیها، فرایندی هزینهبر و غیراقتصادی است. توصیه نمیشود آب دریا را شیرین کرده و وارد شبکه آبیاری کنند؛ آن هم شبکهای که ۳۰ تا ۳۵ درصد هدررفت دارد. تأمین انرژی برای تصفیه آب دریا یک ابرچالش محسوب میشود و در کشور ما به دلیل ناترازی انرژی، این موضوع حادتر است.
غلامحسین هادیزاده گفت: اگرچه استفاده از انرژی خورشیدی میتواند کمک کند و کشورهایی مانند عربستان و امارات از انرژی خورشیدی بهطور گسترده برای شیرینسازی آب دریا استفاده میکنند اما اظهارنظر قطعی و فنی این است که شیرینسازی آب دریا با هر تکنیک و تکنولوژی؛ چه گران و چه ارزان برای کشاورزی در هیچ سطح و مقیاسی مقرون به صرفه نیست و تجربههای بینالمللی هم آن را رد کردهاند.
وی با تأکید بر مقرون به صرفه نبودن آب دریا برای کشاورزی تصریح کرد: باید این داستان را کنار گذاشت که آب دریا شیرین شود و با لولههای عظیم به خراسان یا دیگر نقاط انتقال یابد تا محصولات کشاورزی تولید شود. این طرح از نظر اقتصادی و سیاستی در هیچ کجای دنیا پسندیده نیست. عربستان زمانی مدعی خودکفایی در تولید گندم بود و چاههای عمیقی با عمق بیش از هزار متر حفر و آب داغ را با دمای بالای ۴۵ درجه خنک کرد و سپس به زراعت مشغول شد. شرکتهای آمریکایی هم در این زمینه کمک کردند و گندم تولیدی کیفیت خوبی داشت؛ اما ۵/۳ برابر گرانتر از بازار بود و صرفه اقتصادی نداشت.
ضرورت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران تولید محصولات کشاورزی را بر مبنای عرضه، تقاضا و صرفه اقتصادی توصیه کرد و ادامه داد: استفاده از آبی که از عمق ۲۰۰ متر استخراج کردهایم، برای تولید در بخش کشاورزی هم مقرون به صرفه نیست. اگر هدف کمک به کشاورزی استان و کشور است، باید در این بخش سرمایهگذاری شود. وزارت نیرو میتواند با جلوگیری از حفر چاههای جدید و خریداری چاههای کمبازده برای کاهش فشار بر دشتها به بخش کشاورزی کمک کند.
هادیزاده در خصوص چالش تأمین امنیت غذایی با توجه به کمبود شدید آب عنوان کرد: باید به گزارش آمایش سرزمین شرکت فرانسوی «سیتران» اشاره کرد که پیش از انقلاب درباره ایران انجام شد. این مطالعه جامع و کامل بود؛ اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت. در آن گزارش که باید فصلالخطاب صنعت، کشاورزی و خدمات کشور به حساب میآمد، برای طرحهای توسعهای پیشنهاد شده بود که هیچ صنعت آببری در داخل کشور ایجاد نشود. همه صنایع آببر مانند فولاد، پتروشیمی، گلخانهها و... باید به حاشیه دریاها منتقل شوند.
وی با اشاره به صدمههای صنایع آببر به بخش کشاورزی استان گفت: متأسفانه به دلایل سیاسی و اقتصادی، صنایع آببری مانند کارخانه فولاد در جلگهرخ تربتحیدریه ساخته شدند؛ جایی که مرکز تولیدات کشاورزی استان است. آب آن را از جایی دیگر با شیب بسیار تند، بهنام فاضلاب انتقال دادند؛ اما باید تأکید کرد کل کشاورزی آن منطقه در آینده نابود خواهد شد. کمتر از ۱۰ سال دیگر جلگهرخی وجود نخواهد داشت. اینها تصمیمهایی است که منابع استان و کشور را نابود میکنند.
طرحهای غیر عملیاتی برای تأمین آب صنایع
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی تأکید کرد: ما به شدت مخالف چنین تصمیمهایی هستیم و هنوز هم دیر نشده است. فولاد نیشابور و کارخانههای کاشی و سرامیک استان آب زیادی مصرف میکنند. هرجا را نگاه میکنیم، صنایع آببر در استان وجود دارند. آب خاکستری حاصل از این صنایع تصفیه نمیشود تا به زمین برگردد. اگر تصفیه و دوباره وارد چرخه شود، آبخوانها تغذیه خواهند شد؛ اما در این صنایع کل آب بهصورت بخار از بین میرود.
هادیزاده ادامه داد: برای هر کیلو فولاد، ۲۳۰ لیتر آب شیرین مصرف میشود. این رقم را اگر در مقیاس تن و هزار ضرب کنیم، با اعداد فاجعهباری روبهرو میشویم. فولادیها در حال حاضر منابع آب خود را از چاهها و پشت سدها تأمین میکنند. به تازگی ادعا کردهاند که از فاضلاب شهرها استفاده میکنند؛ اما این دروغ است؛ چون هیچ سیستم سپتیک و تصفیهای ندارند. برای فولاد جلگهرخ، شرکت فولاد ادعا میکند قرارداد بسته تا فاضلاب تربتحیدریه را تصفیه و استفاده کند. فاصله تربتحیدریه تا جلگهرخ بیش از ۳۰ کیلومتر و شیب زمین در این منطقه بالای ۲۰ درصد است. با چه انرژی قرار است این فاضلاب پمپاژ شود؟ اصلاً این فاضلاب قرار است کجا تصفیه شود؟ این تصمیمها عملی نیستند و فقط در حد طرح باقی ماندهاند.
وی در حال حاضر کشاورزی استان را ناکارآمد دانست و تصریح کرد: بهرهبرداران بخش کشاورزی نمیتوانند به بخشی متکی باشند که نه ارزش افزوده دارد، نه آب و نه انرژی. تعداد کشاورزان بیش از ظرفیت اکولوژیکی و اقتصادی کشور و استان است. زمینهای کوچکمقیاس، آبیاری سنتی، هدررفت
۳۰ درصدی آب، ضایعات ۳۰درصدی محصولات تولیدی از مزرعه تا دست مصرفکننده و چاههای غیرمجاز که به سیستمهای آبیاری نوین مجهز نشدهاند، همگی نشاندهنده ضعف ساختاری در این بخش هستند. این بخش واقعاً نیازمند سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی است.
پیشنهادهایی برای ادامه حیات کشاورزی استان
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران با طرح پیشنهادهایی خاطرنشان کرد: پیشنهاد میشود در مدت پنج سال اراضی کوچکمقیاس و کمبازده تجمیع و در قالب شرکتهای سهامی زراعی مدیریت شوند. هیچ مزرعهای نباید اجازه داشته باشد غیر از آبیاری قطرهای از روش دیگری استفاده کند. تکنولوژیهای جدید با سنسورهای مشخص باید وارد شوند تا دبی آب هر گیاه مشخص و همان مقدار به گیاه داده شود. دادههای هواشناسی باید در کشت اقلام لحاظ شود. اقلامی که در استان کشت میشوند، باید مطابق با شرایط اقلیمی استان باشند. از بذرهای کمآبطلب، درختان کمآببر و عملیات صحیح خاکورزی استفاده شود. محصولاتی که در سایر مناطق کشور راندمان بالاتری دارند، باید به همان مناطق انتقال یابند. کشت چغندرقند در خراسان رضوی باید محدود و کشاورزی استان منحصر به اقلیم آن شود؛ آنچه اقلیم تعیین میکند، باید مبنای هدفگذاری باشد نه تصمیمهای رکوردگرایانه جهاد کشاورزی.
هادیزاده در پاسخ به آینده کاری کشاورزان استان اظهار کرد: طرح عبور از کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی مدرن و جایگزینی نیروی انسانی با مشاغل خدماتی و صنعتی، طرحی بوده که بارها در دانشگاهها مطالعه شده است. بالاترین ارزش افزوده در دنیا مربوط به بخش خدمات است و سپس صنعت و در نهایت کشاورزی. شاغلان بخش کشاورزی باید آموزش ببینند و وارد بخش خدمات شوند؛ کاری که دنیا انجام داده است. کشت و کار در زمین های کوچکمقیاس سبب کشاورزی معیشتی میشود و این سبک کشاورزی یعنی تولید فقر. اگر همین زمین به جای تقسیم، در اختیار یک نفر قرار گیرد و چهار نفر دیگر آموزش ببینند و وارد بخش خدمات شوند، تولید ثروت بیشتری اتفاق میافتد. پس ضرورت دارد در نزدیکی روستاها، هنرستانها و آموزشگاههای فنی و حرفهای ساخته شود تا مردم آموزشهای لازم را ببینند و جذب خدمات و صنعت شوند. به همان میزان که آبخوان استان منفی است، باید از تعداد بهرهبرداران کم شود؛ چراکه آب تعیینکننده همهچیز است.
اگرچه بهرهوری در بخش کشاورزی پایین است؛ اما راهحل حذف آن نیست؛ بلکه اصلاح ساختار، تجمیع اراضی و ورود فناوری است. در غیر این صورت فقر روستایی و مهاجرت به شهرها تشدید خواهد شد. نبود نگاه راهبردی و آمایش سرزمینی صحیح، به نابودی منابع استان خواهد انجامید که در این زمینه ضرورت وجود برنامههای الگوی کشت بیش از پیش احساس میشود.
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در پاسخ به این پرسش خبرنگار ما گفت: به دلیل قیمت بالای آب انتقالی، استفاده از این آب برای کشاورزی حتی کشت گلخانهای صرفه اقتصادی ندارد. در زمینی با آب محدود و معین زندگی میکنیم که میزان آب آن هر روز در حال کاهش و در مقابل جمعیت در خراسان رضوی در حال افزایش است و طبیعتاً نیازهای زندگی شهری و اشتغال؛ چه در بخش صنعت و چه در بخش خدمات افزایش خواهد یافت.
کامران داوری در ادامه تصریح کرد: این میزان آب محدود باید از بخش کشاورزی کم و به بخشهای صنعت و خدمات اضافه شود و با سرمایهگذاری در بخش آب مصرفی کشاورزی بهرهوری آن را باید بالا ببریم. در دنیا ۸۰درصد جمعیت در کنار دریاها یا حاشیه رودخانه ساکن میشوند؛ اما به دلیل اینکه ما در ایران و استان سیاستهای جمعیتی مشخص نداریم، بدون توجه به منابع آبی در حال ایجاد شهرها یا صنایع در نقاط کم آب هستیم.
وی افزود: نگاههای بلندمدت وجود ندارد و بهجای اینکه مسائل راهبردی و کلان مدنظر باشد، در حد پروژه دیده میشود و نتیجه آن، شرایط حال حاضر است. امنیت غذایی یک مسئله ملی است؛ اما خراسان رضوی و مشهد مهاجرپذیر هستند که با انتقال آب، این مهاجرپذیری تشدید خواهد شد.
شیرینسازی آب دریا برای کشاورزی مقرون به صرفه نیست
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی نیز در طرح این موضوع در گفتوگو با خبرنگار ما عنوان کرد: اینکه آب از دریا بیاید و در اختیار بخش کشاورزی قرار بگیرد، در هیچکجای جهان نه مرسوم است، نه مقرون به صرفه و نه اکوسیستم و اکولوژی کشور اجازه چنین کاری را میدهد. تصفیه آب دریا برای حذف نمک و ناخالصیها، فرایندی هزینهبر و غیراقتصادی است. توصیه نمیشود آب دریا را شیرین کرده و وارد شبکه آبیاری کنند؛ آن هم شبکهای که ۳۰ تا ۳۵ درصد هدررفت دارد. تأمین انرژی برای تصفیه آب دریا یک ابرچالش محسوب میشود و در کشور ما به دلیل ناترازی انرژی، این موضوع حادتر است.
غلامحسین هادیزاده گفت: اگرچه استفاده از انرژی خورشیدی میتواند کمک کند و کشورهایی مانند عربستان و امارات از انرژی خورشیدی بهطور گسترده برای شیرینسازی آب دریا استفاده میکنند اما اظهارنظر قطعی و فنی این است که شیرینسازی آب دریا با هر تکنیک و تکنولوژی؛ چه گران و چه ارزان برای کشاورزی در هیچ سطح و مقیاسی مقرون به صرفه نیست و تجربههای بینالمللی هم آن را رد کردهاند.
وی با تأکید بر مقرون به صرفه نبودن آب دریا برای کشاورزی تصریح کرد: باید این داستان را کنار گذاشت که آب دریا شیرین شود و با لولههای عظیم به خراسان یا دیگر نقاط انتقال یابد تا محصولات کشاورزی تولید شود. این طرح از نظر اقتصادی و سیاستی در هیچ کجای دنیا پسندیده نیست. عربستان زمانی مدعی خودکفایی در تولید گندم بود و چاههای عمیقی با عمق بیش از هزار متر حفر و آب داغ را با دمای بالای ۴۵ درجه خنک کرد و سپس به زراعت مشغول شد. شرکتهای آمریکایی هم در این زمینه کمک کردند و گندم تولیدی کیفیت خوبی داشت؛ اما ۵/۳ برابر گرانتر از بازار بود و صرفه اقتصادی نداشت.
ضرورت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران تولید محصولات کشاورزی را بر مبنای عرضه، تقاضا و صرفه اقتصادی توصیه کرد و ادامه داد: استفاده از آبی که از عمق ۲۰۰ متر استخراج کردهایم، برای تولید در بخش کشاورزی هم مقرون به صرفه نیست. اگر هدف کمک به کشاورزی استان و کشور است، باید در این بخش سرمایهگذاری شود. وزارت نیرو میتواند با جلوگیری از حفر چاههای جدید و خریداری چاههای کمبازده برای کاهش فشار بر دشتها به بخش کشاورزی کمک کند.
هادیزاده در خصوص چالش تأمین امنیت غذایی با توجه به کمبود شدید آب عنوان کرد: باید به گزارش آمایش سرزمین شرکت فرانسوی «سیتران» اشاره کرد که پیش از انقلاب درباره ایران انجام شد. این مطالعه جامع و کامل بود؛ اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت. در آن گزارش که باید فصلالخطاب صنعت، کشاورزی و خدمات کشور به حساب میآمد، برای طرحهای توسعهای پیشنهاد شده بود که هیچ صنعت آببری در داخل کشور ایجاد نشود. همه صنایع آببر مانند فولاد، پتروشیمی، گلخانهها و... باید به حاشیه دریاها منتقل شوند.
وی با اشاره به صدمههای صنایع آببر به بخش کشاورزی استان گفت: متأسفانه به دلایل سیاسی و اقتصادی، صنایع آببری مانند کارخانه فولاد در جلگهرخ تربتحیدریه ساخته شدند؛ جایی که مرکز تولیدات کشاورزی استان است. آب آن را از جایی دیگر با شیب بسیار تند، بهنام فاضلاب انتقال دادند؛ اما باید تأکید کرد کل کشاورزی آن منطقه در آینده نابود خواهد شد. کمتر از ۱۰ سال دیگر جلگهرخی وجود نخواهد داشت. اینها تصمیمهایی است که منابع استان و کشور را نابود میکنند.
طرحهای غیر عملیاتی برای تأمین آب صنایع
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی تأکید کرد: ما به شدت مخالف چنین تصمیمهایی هستیم و هنوز هم دیر نشده است. فولاد نیشابور و کارخانههای کاشی و سرامیک استان آب زیادی مصرف میکنند. هرجا را نگاه میکنیم، صنایع آببر در استان وجود دارند. آب خاکستری حاصل از این صنایع تصفیه نمیشود تا به زمین برگردد. اگر تصفیه و دوباره وارد چرخه شود، آبخوانها تغذیه خواهند شد؛ اما در این صنایع کل آب بهصورت بخار از بین میرود.
هادیزاده ادامه داد: برای هر کیلو فولاد، ۲۳۰ لیتر آب شیرین مصرف میشود. این رقم را اگر در مقیاس تن و هزار ضرب کنیم، با اعداد فاجعهباری روبهرو میشویم. فولادیها در حال حاضر منابع آب خود را از چاهها و پشت سدها تأمین میکنند. به تازگی ادعا کردهاند که از فاضلاب شهرها استفاده میکنند؛ اما این دروغ است؛ چون هیچ سیستم سپتیک و تصفیهای ندارند. برای فولاد جلگهرخ، شرکت فولاد ادعا میکند قرارداد بسته تا فاضلاب تربتحیدریه را تصفیه و استفاده کند. فاصله تربتحیدریه تا جلگهرخ بیش از ۳۰ کیلومتر و شیب زمین در این منطقه بالای ۲۰ درصد است. با چه انرژی قرار است این فاضلاب پمپاژ شود؟ اصلاً این فاضلاب قرار است کجا تصفیه شود؟ این تصمیمها عملی نیستند و فقط در حد طرح باقی ماندهاند.
وی در حال حاضر کشاورزی استان را ناکارآمد دانست و تصریح کرد: بهرهبرداران بخش کشاورزی نمیتوانند به بخشی متکی باشند که نه ارزش افزوده دارد، نه آب و نه انرژی. تعداد کشاورزان بیش از ظرفیت اکولوژیکی و اقتصادی کشور و استان است. زمینهای کوچکمقیاس، آبیاری سنتی، هدررفت
۳۰ درصدی آب، ضایعات ۳۰درصدی محصولات تولیدی از مزرعه تا دست مصرفکننده و چاههای غیرمجاز که به سیستمهای آبیاری نوین مجهز نشدهاند، همگی نشاندهنده ضعف ساختاری در این بخش هستند. این بخش واقعاً نیازمند سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی است.
پیشنهادهایی برای ادامه حیات کشاورزی استان
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران با طرح پیشنهادهایی خاطرنشان کرد: پیشنهاد میشود در مدت پنج سال اراضی کوچکمقیاس و کمبازده تجمیع و در قالب شرکتهای سهامی زراعی مدیریت شوند. هیچ مزرعهای نباید اجازه داشته باشد غیر از آبیاری قطرهای از روش دیگری استفاده کند. تکنولوژیهای جدید با سنسورهای مشخص باید وارد شوند تا دبی آب هر گیاه مشخص و همان مقدار به گیاه داده شود. دادههای هواشناسی باید در کشت اقلام لحاظ شود. اقلامی که در استان کشت میشوند، باید مطابق با شرایط اقلیمی استان باشند. از بذرهای کمآبطلب، درختان کمآببر و عملیات صحیح خاکورزی استفاده شود. محصولاتی که در سایر مناطق کشور راندمان بالاتری دارند، باید به همان مناطق انتقال یابند. کشت چغندرقند در خراسان رضوی باید محدود و کشاورزی استان منحصر به اقلیم آن شود؛ آنچه اقلیم تعیین میکند، باید مبنای هدفگذاری باشد نه تصمیمهای رکوردگرایانه جهاد کشاورزی.
هادیزاده در پاسخ به آینده کاری کشاورزان استان اظهار کرد: طرح عبور از کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی مدرن و جایگزینی نیروی انسانی با مشاغل خدماتی و صنعتی، طرحی بوده که بارها در دانشگاهها مطالعه شده است. بالاترین ارزش افزوده در دنیا مربوط به بخش خدمات است و سپس صنعت و در نهایت کشاورزی. شاغلان بخش کشاورزی باید آموزش ببینند و وارد بخش خدمات شوند؛ کاری که دنیا انجام داده است. کشت و کار در زمین های کوچکمقیاس سبب کشاورزی معیشتی میشود و این سبک کشاورزی یعنی تولید فقر. اگر همین زمین به جای تقسیم، در اختیار یک نفر قرار گیرد و چهار نفر دیگر آموزش ببینند و وارد بخش خدمات شوند، تولید ثروت بیشتری اتفاق میافتد. پس ضرورت دارد در نزدیکی روستاها، هنرستانها و آموزشگاههای فنی و حرفهای ساخته شود تا مردم آموزشهای لازم را ببینند و جذب خدمات و صنعت شوند. به همان میزان که آبخوان استان منفی است، باید از تعداد بهرهبرداران کم شود؛ چراکه آب تعیینکننده همهچیز است.
اگرچه بهرهوری در بخش کشاورزی پایین است؛ اما راهحل حذف آن نیست؛ بلکه اصلاح ساختار، تجمیع اراضی و ورود فناوری است. در غیر این صورت فقر روستایی و مهاجرت به شهرها تشدید خواهد شد. نبود نگاه راهبردی و آمایش سرزمینی صحیح، به نابودی منابع استان خواهد انجامید که در این زمینه ضرورت وجود برنامههای الگوی کشت بیش از پیش احساس میشود.
نظر شما