به گزارش قدس آنلاین، با حسین ترابنژاد، نویسنده نامآشنای سینما و تلویزیون ایران، به بهانه نگارش فیلم سینمایی «صیاد» به گفتگو نشستهایم. ترابنژاد در این مصاحبه از چگونگی شکلگیری ایده نگارش این آثار، معیارهای انتخاب داستان و نوع روایت، و همچنین نقش سینمای دفاع مقدس در شناساندن چهرههای شاخص دفاع مقدس به مردم سخن میگوید. او همچنین به محدودیتهای پرداختن به ابعاد مختلف زندگی یک شهید در قالب فیلم سینمایی و احتمال ساخت آثار دیگری با محوریت دفاع مقدس اشاره میکند. در ادامه، مشروح این گفتگو را میخوانید.
از آغاز نوشتن داستان این فیلم برایمان بگویید
آغاز پروژه، با سفارشی بود که آقای شفیعی به من دادند. من تا قبل از این پیشنهاد، آشنایی زیادی با شهید شیرازی برای روایت خط داستانی و دانستن جزئیات زندگی ایشان برای ساخت یک فیلم نداشتم. آقای شفیعی هم فقط در حد یک خط به من گفتند موضوع، شهید شیرازی است و تمام. برای نوشتن این داستان، چند کتاب خواندم و مرحله و مقطعی که به نظر خودم جذابتر آمد را انتخاب کردم که آن را گسترش دهم و برای این پروژه آماده کنم.
معیار شما برای انتخاب این داستان و نوع روایت آن چه بود؟
ما مقطعی از زندگی این شهید را انتخاب کردیم که برای امروزمان هم حرف تازه برای گفتن داشته باشد. علاوه بر آن، وحدت از دیگر مواردی بود که سرمشق اصلی این داستان بود و دیگر روایتها از همین سرچشمه میگرفتند. علل خصوص نشان دادن وحدت ارتش و سپاه که بتوانیم به تصویر بکشیم که بین تمام احزاب و گروهها، باید اتحادی رخ میداد تا بتوانیم مقابل دشمن ایستادگی کنیم.
چرا این فیلم در کنار روایت حماسی خود، به ارتباط بین شهید شیرازی و همسرش بیشتر نپرداخت؟
در یک فیلم سینمایی، محدودیتهایی مانند زمان فیلم وجود دارد که به همین دلیل نمیتوانیم خیلی داستانهای گسترده و زیادی داشته باشیم. اگر سریال بود، دستمان نیز بازتر بود تا روایتهای متفاوتی را به مخاطب عرضه کنیم و به دیگر ابعاد زندگی این شهید بپردازیم و حتی داستان عاشقانه پررنگتری هم تعریف کنیم. البته که نمیشود فقط برای تاثیرگذاری بیشتر، تاریخ را تحریف کرد زیرا کلا خود شهید شیرازی، آنقدر زندگی عاشقانه پرفراز و فرودی نداشته است. تصور خود ما این بود که نشان دادن همین میزان از رابطه که در فیلم بود، کافی بوده ولی شاید مخاطبان بگویند کم بود و باید بیشتر هم میشد در صورتی که در نقطه مقابل این نظرات، برخیها هم میگفتند اصلا نیاز نبود در همین حد هم نشان دهیم و باید فیلم به طور خالص کلا حماسی و دفاع مقدسی میشد.
سینمای دفاع مقدس چقدر میتواند در شناساندن شخصیتهای مهم مثل فرماندهان جنگی و یا حتی برخی از شهدایی که کمتر نامشان را شنیدهایم به مردم تاثیر داشته باشد؟
نه تنها در مورد شهدا، بلکه در مورد تاریخ کشورمان هم سینما یک عامل مهم و تاثیرگذار محسوب میشود که میتواند ماجراها را به سطح عموم مردم جامعه برساند. البته نه به این معنی که ما صرفا با یک ساخت فیلم شهید شیرازی را شناساندیم، ولی میتواند راهی باشد برای کسانی که این روایتها برایشان جذاب است و برای تحقیقهای بیشتر میروند در گوگل جستجو میکنند تا بیشتر با این شخصیت و زندگی او آشنا شوند. مثلا خود من هیچ شناختی از «شهید بابایی» نداشتم ولی وقتی سریال شوق پرواز را کار کردم باعث شد بخواهم چند کتاب درباره ایشان بخوانم و در خاطرم هست که حتی یک کتاب درباره ایشان که تا قبل از پخش فیلم چهار مرتبه چاپ شده بود، بعد از پخش فیلم به چاپ دوازدهم رسید.
آیا بازهم قصد دارید چنین داستانهایی با محوریت جنگ و دفاع مقدس بنویسید؟
این جنس کارها خیلی به من سفارش داده میشود ولی مشروط به این است که بتوانم قصهای جذاب همراه با فراز و فرود پیدا کنم که برای امروز و مخاطب نوجوان و جوان هم حرف تازهای برای بیان کردن داشته باشد. تا زمانی هم که به این اهداف از یک داستان نرسم، به سمت نوشتن چنین آثاری نمیروم. ناگفته نماند که ارتش، فیلم سینمایی «صیاد ۲» را هم سفارش داده است که باید بتوانم مقطع جذابی برای آن پیدا کنم تا بنویسم.
به شما برای سریال شدن این فیلم سفارشی هم دادهاند؟
خیلی سال پیش صحبتاش بود که بخواهند سریالی با چنین موضوعی بسازند ولی در حال حاضر خیر. با تغییر مدیریتها در تلویزیون دیگر این پیشنهادها هم به سر انجام نرسید و برای ساخت سریال فعلا برنامهای نداریم.
نظر شما