در جهانی که سنتهای الهی همچون بهار و پاییز، بارها و بارها بازمیگردند، تولد امید نیز در پردهای از پنهانی رقم میخورد. آنگاه که نور در سایه چشم میگشاید و خداوند آن را تا فرا رسیدن لحظهای سرشار از حکمت، در پناه خویش نگاه میدارد.
موسی علیهالسلام در اوج استبداد زاده شد؛ مادرش او را در صندوقی نهاد و به موجهای نیل سپرد و سالها بعد، مهدی موعود (عجلاللهفرجه) در دل دیوارهای هراس و نظارت دیده به جهان گشود. در میان این دو ولادت رازآلود، امام علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) پا به دنیا نهاد؛ پلی از پیامبری که گذشته تا قیامی که در راه است.
ولادتش تنها از آن رو درخشان نبود که هشتمین پیشوای شیعیان بود، بلکه بهخاطر مادری پاک که خداوند برایش برگزید، زنی با نامی شگرف: تَکْتُم. نامی که در زبان عرب، ناآشنا و نادر است؛ زیرا در آنجا فعل مضارع را به ندرت به عنوان نام به کار میگیرند، مگر آنکه بخواهند صفتی دائمی را در کالبد واژه جا دهند.
او تجسّم سکوت و کتمان بود؛ نه فقط در رفتار، که در ذات و رسالت. همانگونه که مادر موسی(ع) جنین خود را نهان ساخت، تکتم نیز فرزند خود را از چشمهای تیزبین عباسیان پنهان کرد و چون روایات از ولادتی خبر میدادند که دگرگونی بزرگ عقیدتی و سیاسی را در پی خواهد داشت، این واقعه باید در پردهای از راز و رمز رخ میداد. و چه پردهای برازندهتر از زنی با نام «تکتم»... گویی خود نام او بخشی از قصه آسمانی بود.
او تنها مادری نبود، بلکه حجابی ربانی بود، نامش نشانی بود از تقدیری پنهان. کودکی که از او زاده شد، قرار نبود در پرتو روز شناخته شود؛ او باید در سایه ایمان پرورش یابد تا لبخندش، جهان را به صبحی بیظلم بشارت دهد.
امام رضا(علیهالسلام)، وارث علم پدران و بردباری پیامبران بود؛ در برابر عباسیان با شمشیر نجنگید، بلکه با حکمت مقابله کرد. پای به دربار مأمون نهاد، اما نه با تندادن، بلکه با پایمردی در هویت، تا جایی که لقب عالِم آل محمد را از شرق تا غرب به دوش کشید.
اما او بیش از این است...
او حلقهای از پیوند آسمانی است، میان موسی(ع) که با فرعون درافتاد و مهدی(عج) که طاغوتهای زمان را به زیر خواهد کشید. رضا(ع) نور آن دو را در دورانی با خود حمل کرد که حقیقت در پشت دیوارها و قصرها خاموش بود.
مسیر میان موسی(ع) و مهدی(عج)، بیدلیل از «تکتم» نگذشت... این نام، رمزی است از آن رازهای الهی که در پس ظاهر نهفتهاند. در آن میانِ دو غیبت، امام رضا (علیهالسلام) باقی میماند. چهره خندان خداوند در شبِ طولانیِ انتظار...
نظر شما