قدس؛ میدل ایست مانیتور در همین زمینه نوشته است: ظرف چند ساعت، دولت هند، با واکنشهایش که بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت تا برآمده از تحقیقات قانونی، انگشت اتهام را به سمت پاکستان نشانه گرفت. هیچ مدرکی لازم نبود. هیچ تحقیقی لازم نبود. آنها اعلام کردند که پاکستان مغز متفکر این حمله است.
تنشها در پی اظهارات مقامات نظامی و سیاسی دو طرف تا جایی تشدید شد که هند آب را بر روی پاکستان بست و شب گذشته اقدام به موشک باران مناطقی از کشمیر پاکستان کرد که به کشته و مجروح شدن ۷۵ نفر منجر شد. طبق گزارشهای رسانهای پاکستان ضمن سرنگون کردن چند فروند جنگنده ارتش هند با حملات توپخانهای به مناطق مرزی هند به این اقدام پاسخ گفت و در ادامه تهدید به تلافی کرد.
روایت هند در حادثه پاهالگام روایت قدیمی است؛ دهلی مدعی است که هیچ کشمیری نمیتواند در برابر هند قدعلم کند، مگر اینکه توسط اسلام آباد تحریک و حمایت شود. از این منظر هر اعتراض و هر سنگی که پرتاب میشود، به شرارتهای فرامرزی اسلام آباد نسبت داده میشود.
در آن سوی مرز اما رهبری نظامی پاکستان نیز با مجموعهای از شرمساریهای داخلی دست و پنجه نرم میکند. کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که زمانی مورد ستایش بود و دروازهای به سوی رفاه تلقی میشد، در پی ناامنیهای اخیر و هدف قرار گرفتن کارگران چینی و ناتوانی اسلامآباد در مهار این حوادث عملا به حالت تعلیق درآده و ناامنیها نگرانی سرمایه گذاران چینی را در پی داشته است. تا جایی که ژنرالهای پاکستانی اکنون با التماس از حامیان چینی خود میخواهند با وجود هرج و مرج سیاسی و اقتصادی صبور باشند و به سرمایهگذاریها ادامه دهند.
با این حال، شرایط به گونهای پیش میرود که ژنرالها فرصت پیدا میکنند تا خواسته یا ناخواسته به هوسهای استراتژیک واشنگتن در صفحه شطرنج بزرگ «جنگ سرد جدید» که علیه چین چیده شده است، خدمت کنند و به مهرهای تبدیل شوند که وظیفهشناسانه از فرامین اربابان غربی خود اطاعت میکند.
بندر گوادر پاکستان، به عنوان شاهراه حیاتی در چشمانداز طرح کمربند و جاده چین محسوب می شود؛ کریدور اقتصادی چین_پاکستان یک پروژه زیرساختی ۵۴ میلیارد دلاری از پروژههای مهم طرح یک کمربند یک جاده چین (OBOR) است که بندر گوادر در پاکستان را به شهر کاشغر در سینکیانگ چین از مسیر گلگت - بلتستان که هند آن را تحت قلمرو خود میداند متصل میکند اما این طرح از نگاه آمریکاییها بیش از حد جاهطلبانه است و بنابراین، خرابکاری از طریق عملیات اطلاعاتی و اتحاد سهگانه و همیشگی موساد، سیا و سازمان اطلاعات هند آغاز میشود. پروژهای که بر اساس تشدید ناامنی در پاکستان بنا نهاده شده تا مانعی بر سر راه تکمیل طرح یک کمربند یک جاده چین ایجاد کند.
فعالان کشمیری مدتهاست ادعا میکنند که این سهگانه آشکارا در سرزمین مادریشان فعالیت میکند. حضور آنها در نظارت، براندازی و در سلسله رویدادهای غیرقابل توضیحی که همیشه به نظر میرسد به نفع منافع هژمونیک جهانی است، به وضوح احساس میشود. اما چنین ادعاهایی همواره از سوی رسانههای جریان اصلی به عنوان نظریههای توطئه رد میشوند.
سفر جی. دی. ونس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده، به هند - درست زمانی که تنشها به اوج خود رسیده بود از نظر زمانبندی شگفت آور بود؛ ونس برای گذاشتن گیلاس روی کیک خونین از راه می رسد؛ گویی کدخدا دوست دارد وقتی هیزم روشن میشود، حضور داشته باشد، برای اینکه مطمئن شود آتش به درستی روشن میشود.
درواقع منازعه کشمیر فقط یک درگیری منطقهای صرف نیست. بلکه ترکیبی از ماجراجویی نظامی، جاهطلبی ژئوپلیتیکی و توهم ناسیونالیستی است. جایی که رویاهای امپراتوری با کابوسهای مردم ستمدیده تلاقی میکند.
به نظر می رسد ماجرای امروز کشمیر یک سناریوی قدیمی است که از صندوق بیرون آورده شده، غبارروبی شده و با تمام ظرافتهای یک فیلم درجه دو بالیوودی، دوباره ساخته و پرداخته شده است؛ تا به یک مهره چانهزنی و یک بهانه در صفحه شطرنج گسترده بین واشنگتن و پکن تبدیل شود.
نظر شما