در سریآ، تیم آثمیلان نام مادران بازیکنانش را بهجای نام خانوادگی پشت پیراهنها نشاند. تصویری که اشک به چشم خیلیها آورد؛ هم احترام بود، هم نماد فرهنگ.
در ایران اما، با همه آموزههای دینی و اخلاقی که داریم و با وجود اینکه «روز مادر» یکی از عزیزترین روزهای تقویم ماست، ورزشگاههایمان گاه صحنه توهینهایی میشود که بیش از هرکس، «مادران» را نشانه میگیرد. واژههایی که سکوها را آلوده میکنند، شعارهایی که فقط برای تسویهحسابهای رنگی نیست، بلکه به تار و پود حرمتها میتازد.
چه تلخ در سرزمینی که احترام به مادر آموزه قرآنی و فرهنگی است، در ورزشگاههایمان گاهی مادر را ابزار خشم و دشمنی میکنیم. حتماً عکسی از پهلوان تختی که مادر را سخت در آغوش کشیده و با عشق به او نگاه میکند بهترین نماد از فرهنگ ورزشی ما در گذشته در احترام به مادر است. بیشک امروز که حتی رونالدو در فینالها دستان مادرش را میبوسد، یا مسی گلهای بزرگش را به مادر تقدیم میکند و لامین یامال، ستاره نوجوان بارسا، مادرش را از سکوهای نیوکمپ تا دل دوربینها همراه میبرد، بهترین الگو برای نسل جوان است.
این الگوها و نمادها همه بودند و هستند؛ اما در ایرانِ ما، با همه این پیشینه اخلاقی، مذهبی و فرهنگی در تکریم مادر، اتفاقی عجیب افتاده: در سکوهای ورزشگاهها، مادر گاهی قربانی نفرت میشود. حتی وقتی بازیکنی مثل علیپور با نمایش شعار تکریم خانواده و مادر بر پیراهن تلاش میکند فرهنگسازی کند، متأسفانه با موجی از توهین در استادیومها و فضای مجازی مواجه میشود.
امروز در میان آماج تفکرات غیراخلاقی در فضای مجازی بیش از هر زمان به فرهنگسازی روی سکوها نیاز داریم. کانونهای هواداری باید از حالت فرمالیته خارج شوند. اگر این کانونها جدی گرفته شوند، میتوانند هنجارشکنان و هتاکان را شناسایی و از فرهنگ هواداری جدا کنند. همانطور که در دنیا، فرهنگ سکو با آموزش، همدلی و همراهی ساخته شده، ما هم میتوانیم.
احترام به مادر فقط در قاب تابلوهای مذهبی نیست. باید روی زبانها، در شعارها، روی پیراهنها و میان سکوها هم جاری باشد. حالا که ورود بانوان به ورزشگاهها آزاد شده فرصتهای مناسبی هم برای تکریم مادران است که متولیان میتوانند با هوشمندی و رعایت همه جوانب، از این حضور بهترین استفاده را برای ترویج اخلاقگرایی کنند.
نظر شما