۱. مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیان؛ دو دریا به هم رسیدهاند؛ این بهترین تعبیر، تفسیر یا ترجمهای است که میتوان از ملاقات حضرت آیتالله جوادی آملی و آیتاللهالعظمی سیستانی نوشت. تصویر منتشر شده از این ملاقات شرحی ندارد؛ لیکن مگر میتوان تصویر را دید و دست به قلم نبرد!
فیلسوفِ متألّه، عارف، مفسر و فقیه عالیقدر آیتاللّه جوادی آملی با فقیه و اصولی بزرگ و مرجع اعلای شیعیان آیت بهحق آیتالله سیستانی کنار هم نشستهاند؛ یکی از حوزهی بزرگ و عظیم علمی قم، که عصارهی همهی اساتید و اساتین خود است و راهی دراز را از حوزهی علمیهی آمل (با اساتیدی بزرگ در عصر خود که جملگی از دانشآموختگان حوزهی نجف و شاگردان مرحوم میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی بودهاند) تا حوزه علمیه تهران (که شهر هزار حکیم خوانده میشد) و سپس حوزهی علمیهی قم پیموده و اکنون بر قلّهی علم و عمل ایستاده، و در همهی علوم حوزوی از فقه و اصول و تفسیر تا فلسفه، کلام، عرفان و… در زمرهی سرآمدان است، و تنها یکی از باقیاتالصالحات ایشان، تفسیر بزرگ تسنیم در هشتاد جلد است که به تازگی به پایان رسیده و منتشر شده است، و آن دیگر، فقیه و اصولی بزرگ و صاحب کرسی و نظر در قواعد و قوانین تحدیث، و مرجع اعلای شیعیان جهان که راه علم و عمل را از مشهد و حوزه عظیم خراسان و بارگاه قدس رضوی(علیهالسلام) آغاز کرده، و تا حضور کوتاه در حوزهی علمیه قم، و سپس حوزهی بزرگ نجف اشرف و حضور در حائر علوی (علیهالسلام) با اساتید بزرگ این سه مرکز علم و تقوا همراه بوده است، و اکنون در کانون اصلی مرجعیت شیعه استوار ایستاده است.
به قرار آگاهی اندک صاحب این قلم آیتاللهالعظمی سیستانی در همان زمان کوتاه حضور در حوزهی علمیه قم، افزون بر حضور در درس مرحوم آیتالله بروجردی و حلقه شاگردان ایشان، به همراه آیتالله شهید مطهری و برخی دیگر، در درسهای امامخمینی (قدسسره) هم شرکت میکرده است (با تاسف بسیار باید اعتراف کرد که آگاهی و شناخت ما از حیات مادی آیتاللهالعظمی سیستانی بسیار اندک است).
۲. واقعیت این است که جهان تشیع در تاریخ پرفراز و نشیب خود فقیه، اصولی، مفسر، متکلم، فیلسوف و… بسیار داشته، که هریک نیز در عصر خود منشأ آثار بودهاند؛ لیکن باید اذعان کرد که شخصیتهایی چون آیات حق جوادی آملی و سیستانی در زمرهی نوادر فقیهان و اصولیان و متکلمان و… هستند، و شاید در مجموعهی عالمان جهان تشیع، شمار فقیهانی چون این دو بسیار اندک باشد؛ ویژگی خاص این دو عالم بزرگ در نظر نگارنده این سطور، «آگاهی به زمان و هوشمندی» است؛ مسئلهی «آگاهی به زمان» و «علم به اقتضائات عصر» گنجی است که هر عالمی آن را درنمییابد، و این دو عالم که یکی در حوزهی قم و دیگری در حوزهی مقدس علوی (روحیلهالفداء) نشو و نما یافتهاند، به این ثروت و گنج زر دست یافتهاند.
همین آگاهی و علم به اقتضائات موجب شده است که این دو عالم در موقعیتهای پیشروی خود جهتیابی درستی داشته، و در طرف و سمت درست و لازم بایستند؛ مرور حوادث سالهای اخیر در دو کشور شیعی ایران و عراق، و ارزیابی عملکرد این دو عالم عظیمالشأن، و بررسی موضعگیریهای ایشان در این حوادث، درستی این ادعا را نمایان میسازد؛ افزون آثار و نوشتههای این دو عالم، نیز نشانگر عمق راهبردی اندیشه این دو عالم برای پاسبانی حریم شیعه و پاسداری از میراث عظیم دو حوزهی علمی شیعی در ایران و عراق است.
۳. آیتاللهالعظمی سیستانی اگرچه به فقه و اصول اشتهار دارد؛ لیکن گسترهی مطالعات ایشان به کتابهای فقهی و اصولی محدود نبوده، و با همتی بلند به مطالعهی دانشهای مختلف و کتابهای مربوط به آنها پرداختهاند؛ چنانکه برخی خواص شاگردان ایشان در درسهای خود بیان کردهاند، ایشان حتی مکاتب فلسفی و سیاسی غرب را مطالعه کرده و با کتابهایی که در این زمینه منتشر شده است، آشنایی کامل داشتهاند، و گاه در مباحث خود بدان توجه میدادهاند.
نگارندهی این سطور به لطف بهرهگیری از درسهای مجازی یکی از شاگردان ایشان، تا اندازهای از روش علمی و اجتهادی این فقیه بزرگ آگاهی دارد؛ آنچه این عالم بزرگ را در نظر جذاب میسازد؛ جامعیت علمی و روشی ایشان است.
آیتالله سیستانی در نجف و در محضر اساتید و بزرگان آن حوزه رشد کرده، و طبعا باید در روش اجتهادی وابستهی آن مکتب علمی باشد؛ لیکن به نظر میرسد، حضرت ایشان در روش اجتهادی خود، به صورتی جامع، از مکتب علمی نجف، و روش اجتهادی حاکم بر مکتب قم بهره میگیرند؛ به گمان نگارندهی این سطور، آیتالله سیستانی، به خصوص در قواعد و قوانین تحدیث، از مرحوم آیتالله بروجردی و روش ایشان در جامعالأحادیث متأثر است.
افزون بر این سیرهی عملی آیتالله سیستانی در مرجعیت نیز با مرجعیت آیتاللهالعظمی بروجردی قابل مقایسه است. بررسی این مسئله البته به فرصتی فراخ نیازمند است؛ لیکن مواجهه ایشان با مسائل پیچیدهی کشور عراق، و نفوذ بیبدیل ایشان در جامعه، و در میان مردم این کشور، یادآور مواجههی مرحوم آیتالله بروجردی با حاکمان عصر ایران، و نفوذ آن جناب در مردم ایران عزیز است.
این همه به اضافهی شجاعت کمنظیر ایشان در دورهی حضور سفاک بعثی بغداد، و از خودگذشتگی و ایثار ایشان در حضور در کنار شیعیان مظلوم عراق، و ایستادگی ایشان در استیفای حقوق حقه مردم این کشور، نام این فقیه بزرگ و دانشمند عظیم را تاریخ شیعه ماندگار ساخته است.
۴. خدمت به قرآن و حضور در محضر قرآن، و بهرهگیری از خوان گستردهی الهی در مصحف شریف، نعمتی است که آیتالله جوادی آملی از آن بهرهمند بوده و هستند، و چنانکه گذشت، تفسیر بزرگ تسنیم، تنها یکی از برکات این همصحبتی با کتاب خداست؛ این قلم افتخار داشته است که سالهایی نه چندان کوتاه در مجموعهی مؤسسهی اسراء خدمتگزاری کند که برکات آن البته در ذهن و زبان باقی است؛ این خدمتگزاری تا اندازهای آشنایی با این عالم متخلّق را فراهم آورده است؛ بیشک آیتالله جوادی آملی در وجوه مختلف -نه کمنظیر- که بینظیر است؛ دقت علمی و تتبّع گسترده در مآثر گذشتگان، و وقوف به آراء و اندیشههای اندیشمندان در گسترهی دانشهای عقلی و نقلی، تنها یکی از وجوه این نادرهی عصر ماست؛ تخلّق به اخلاق الهی و تأدّب به ادب اهلبیت(علیهمالسلام)، به همراه آزادگی و حریّت، هم در بیان نظرات علمی، و هم در بیان مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی جناب ایشان را در عصر ما ممتاز میسازد.
افزون بر این مجاهدت علمی آیتالله جوادی در تبیین و تشریح اصول و مبانی اندیشهی شیعی و پاسخگویی به شبهات علمی در غالب نگارش صدها جلد کتاب با عناوین مختلف، در گرایشهای متعدد کلامی، فلسفی، تفسیری، فقهی و… نام ایشان را در فهرست نوابغ عالمان و اندیشمندان جهان اسلام و تشیع جای داده است.
۵. ملاقات این دو عالم بزرگ، ملاقات و کنار هم نشستن دو حوزهی علمی با روشهای مختلف در افق واحد است؛ چنانکه گذشت، ویژگی هر دو عالم آگاهی به زمان و آشنایی با اقتضائات زمانه در بستر خاص دو کشور بزرگ شیعی است؛ به نظر میرسد این ملاقات فصل جدیدی را به روی عالمان و اندیشمندان حوزوی میگشاید؛ فصلی از تعامل برای رسیدن به آرمانی بزرگ!
ناگفته نیست که دوگانهی قم و بغداد، و در ادامه قم و نجف، همواره مطرح بوده است؛ گاه در جامهی مباحث حدیثی، زمانی در لباس مسائل فقهی و اصولی، و موقعی در صورت مناقشات سیاسی و اجتماعی؛ حضور عالمی بزرگ و جامع در موقعیت آیتالله جوادی آملی در عتبات عالیات، و زیارت اعتاب مقدسهی نجف، کربلا، کاظمین، و سامراء، و در پناه آن حضور در حوزهی علمیه هزارسالهی آن، و دیدار با فضلا و طلاب این حوزهی مقدس، و در کنار آن ملاقات با مرجع اعلای شیعیان در این شهر، میتواند راه را برای تعاملات میان دو حوزه از دریچه ای غیر از فقه و اصول فراهم آورد؛ در حقیقت شخصیت جامع آیتالله جوادی آملی که افزون بر دو دانش فقه و اصول، در فلسفه، عرفان نظری و عملی، کلام و مباحث جدید آن، و البته تفسیر صاحب نظر و اثر است، میتواند رشد، ظهور و بروز دانشهای یاد شده را در حوزه نجف موجب شود؛ به عبارت بهتر این حضور میتواند فرصتی برای ظهور ظرفیتهای پنهان دو حوزه در سطحی فراتر را فراهم آورد.
به هر حال بررسی دیدارها و ملاقاتهای آیتاللهالعظمی سیستانی نمایهی بلندی از شخصیتهای علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، دینی و… را نمایان میسازد؛ لیکن باید اذعان کرد که جایگاه آیتالله جوادی آملی در این فهرست جایگاهی خاص و وصفناشدنی است.
نظر شما