قدس؛ دونالد ترامپ روز گذشته بالاخره با جیبی پر پول منطقه غرب آسیا را ترک کرد. او پس از سفر به سه کشور عربستان، امارات و قطر توانست قراردادهایی با مبلغ ۳.۲تریلیون دلار با این کشورها امضا کند و راهی آمریکا شود. کشورهای عربی در حالی این قراردادها را با ترامپ و ایالات متحده امضا کردند که به گزارش نیویورک تایمز معلوم نیست بتوانند منابع آن را تأمین کنند.
این روزنامه در گزارشی نوشته است: «عربستان با کاهش قیمت نفت و هزینههای بالای پروژههای داخلی (مثل Vision ۲۰۳۰) مواجه است که اجرای کامل این سرمایهگذاریها را دشوار میکند». لازم است ذکر شود با توجه به مجموع تولید ناخالص داخلی عربستان، این کشور در مدت چهارسال باید دستکم یک چهارم این تولید یعنی ۲۵درصد آن را به ترامپ بدهد.
«نبود شفافیت و مشخص نبودن جزئیات دقیق قراردادها، مثل مبالغ دقیق یا نوع سرمایهگذاری» هم یکی دیگر از چالشهایی است که نیویورک تایمز به آن اشاره کرده و معتقد است این نبود شفافیت سبب میشود پیشبینی سودها برای کشورهای عربی دشوار باشد.اساسجیای هم در تحلیلی گفته صندوقهای ثروت ملی در سالهای اخیر با نوسانهای بازار مواجه بودهاند و بازده سرمایهگذاری عربها که از محل همین صندوقها در نظر گرفته شده کمتر از انتظار خواهد بود.
نگاهی اجمالی به قراردادهایی که امضا شد
این قراردادها که بخشی از سیاست «اول آمریکا»ی دونالد ترامپ هستند، با هدف تقویت روابط اقتصادی، امنیتی و فناورانه با کشورهای خلیجفارس طراحی شدهاند.
برپایه اخبار رسمی و تأیید شده، عربستان سعودی در سفر ترامپ بزرگترین بسته اقتصادی را با تعهدات زیر امضا کرد:
سرمایهگذاری اقتصادی (۶۰۰ میلیارد دلار): براساس گزارش رسمی وزارت خارجه آمریکا، عربستان متعهد شده طی چهار سال، ۶۰۰میلیارد دلار در بخشهای فناوری، زیرساخت و انرژی آمریکا سرمایهگذاری کند.
توافق دفاعی (۱۴۲ میلیارد دلار): این قرارداد، بزرگترین توافق دفاعی تاریخ آمریکا، شامل فروش موشکها، رادارها و تجهیزات نظامی پیشرفته برای تقویت توان دفاعی عربستان در برابر تهدیدات منطقهای است! این قرارداد در حالی امضا شده که تنها رقیب جدی عربستان در منطقه، ایران است و ما هم که فعلاً در حالت آشتی با سعودیها هستیم و حتی انصارالله هم بهعنوان مهمترین چالش منطقهای عربستان، دستش را از روی ماشه برداشته است.
زیرساخت انرژی و هوش مصنوعی (۲۰ میلیارد دلار): شرکت DataVolt سعودی ۲۰میلیارد دلار برای توسعه مراکز داده هوشمصنوعی و زیرساختهای انرژی در آمریکا سرمایهگذاری کرد.
صادرات تراشههای هوش مصنوعی: انویدیا توافقی برای صادرات تراشههای Blackwell به استارتآپ Humain در عربستان امضا کرد تا این کشور به هاب هوش مصنوعی منطقه تبدیل شود. ارزش دقیق این قرارداد نامشخص است اما چندین میلیارد دلار تخمین زده میشود. این قرارداد در حالی تنظیم شده که انویدیا شرط گذاشته نباید فناوری او به دست چینیها بیفتد.قطر نیز براساس گزارشبرگ وزارت خارجه آمریکا، در چند فقره قرارداد تعهد کرده یکتریلیون و ۲۰۰میلیارد دلار در اقتصاد آمریکا سرمایهگذاری کند. این تعهد شامل موارد زیر میشود:
خرید هواپیما (۹۶ میلیارد دلار): قطر ایرویز ۹۶میلیارد دلار برای خرید تا ۲۱۰ هواپیمای بوئینگ ۷۸۷ و ۷۷۷ایکس سرمایهگذاری کرد که به توسعه صنعت حملونقل و ایجاد شغل در آمریکا کمک میکند.
پروژههای الانجی (۸.۵ میلیارد دلار): قرارداد با مکدرموت برای توسعه پروژههای گاز طبیعی مایع (الانجی) به افزایش تولید گاز در قطر منجر خواهد شد.
قراردادهای دفاعی (۳۸ میلیارد دلار): قطر ۳۸میلیارد دلار برای پشتیبانی از پایگاه هوایی العدید که آمریکاییها در آن هستند، دفاع هوایی و امنیت دریایی اختصاص داد.
فناوری کوانتومی (یکمیلیارد دلار): سرمایهگذاری در فناوریهای کوانتومی برای توسعه نوآوری و تنوع اقتصادی رقم خواهد خورد.
امارات متحده عربی هم حدود ۱.۵تریلیون دلار قرارداد با آمریکا امضا کرد که به گزارش منابع مختلف، مهمترین موارد آن به شرح ذیل است:
توافقات اقتصادی (بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار): امارات تعهداتی به ارزش ۲۰۰میلیارد دلار امضا کرد که یکی از اقلام آن خرید ۱۴.۵میلیارد دلاری ۲۸هواپیمای بوئینگ توسط اتحاد ایرویز است.
همکاری در هوش مصنوعی: گفته میشود در نتیجه عملیاتی شدن این قرارداد که ابعاد آن مشخص نشده است، امارات به مرکز فناوری تبدیل میشود.
واردات تراشههای هوش مصنوعی: توافقی میان امارات و یک شرکت آمریکایی انجام شده که برمبنای آن، سالانه ۵۰۰هزار تراشه انویدیا برای توسعه مراکز داده در امارات به این کشور وارد میشود.
ذوب آلومینیوم (۴ میلیارد دلار): شرکت Emirates Global Aluminium ۴میلیارد دلار برای یک کارخانه ذوب آلومینیوم در اوکلاهما سرمایهگذاری کرد.
تولید نفت و گاز (۶۰ میلیارد دلار): قراردادی هم به منظور همکاری با شرکتهایی مانند ExxonMobil و Occidental Petroleum برای افزایش تولید نفت و گاز توسط مقامهای امارات امضا شده است.
چند علامت سؤال مهم
هرچند وقتی از بیرون به سفر سه روزه ترامپ به منطقه نگاه میکنیم همه چیز عالی و بالاتر از استانداردهای منطقه است اما نگاهی جزئیتر به این سفر، علامت سؤالهای مهمی در ذهن ایجاد میکند.
چالشهای سیاسی
قراردادهای دفاعی میان عربها و آمریکا در حالی امضا میشود که در طول جنگ هشتساله امارات و عربستان با یمن، ایالات متحده عملاً این دو کشور را رها کرده بود. به همین دلیل بیبیسی انگلیسی در گزارشی گفته است: «اعتماد به آمریکا بهعنوان شریک امنیتی در منطقه کاهش یافته و تنشهای گذشته، مانند جنگ یمن و قتل خاشقچی، میتواند اجرای قراردادها را پیچیدهتر کند».
قطر هم در دورهای که با محاصره اقتصادی و سیاسی کشورهای عربی روبهرو شده بود عملاً هیچ حمایتی از سوی آمریکا دریافت نکرد و این ایران بود که مانع از فروپاشی قطر شد. از این گذشته، هر سه کشور عربی قراردادهای جدی و بزرگی با رقیب اصلی آمریکا یعنی چین هم دارند و بههمین دلیل ممکن است روابط این کشورها با بلوک شرق هم دچار حوادثی شود.
چالشهای مالی و اقتصادی
یکی از اصلیترین چالشها، محدودیتهای مالی و اقتصادی این کشورهاست. هر قدر هم که کشورهای عربی ثروتمند باشند اما منابع آنها محدود است. مثلاً عربستان در سال ۲۰۲۴ برای سومین سال متوالی شاهد کاهش افدیآی (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) بوده که این موضوع نشاندهنده دشواری در جذب سرمایه خارجی است. به گزارش بیبیسی انگلیسی، این کاهش به دلیل افت قیمت نفت و نگرانیهای اقتصادی جهانی است.
نوسانهای قیمت نفت هم یکی دیگر از چالشهای این قراردادهاست. به گزارش نیویورک تایمز، در حال حاضر قیمت نفت به کمترین سطح چهار سال اخیر رسیده و تصمیم اپک پلاس برای افزایش تولید، فشار مالی بیشتری به عربستان وارد کرده است. این موضوع میتواند توانایی این کشور را برای تأمین بودجه قراردادهای بزرگ محدود کند.
نبود واقعبینی در مقیاس سرمایهگذاری هم یکی دیگر از چالشهای این قراردادهاست. تعهداتی مانند ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری عربستان طی چهار سال یا ۱.۴تریلیون دلار از امارات در ۱۰سال، از نظر زمانی و مقیاسی غیرواقعبینانه به نظر میرسند. در حال حاضر تولید ناخالص داخلی عربستان در سال فقط یکتریلیون دلار است و میزان قراردادهایی که در همین دو روز با آمریکا امضا کرده حدود ۲۵درصد از حجم این عدد را بهخود اختصاص میدهد. به همین دلیل به نظر میرسد بعید است این اعداد محقق شود.
شفافیت نداشتن قراردادها هم یکی دیگر از چالشهایی است که بر سر راه عملیاتی شدن یا حتی واقعی دانستن این قراردادها قرار دارد. بهطور کلی قراردادهایی که از آنها با عنوان سرمایهگذاری کشورهای عربی در آمریکا یاد میشود دو بخش هستند؛ یا از نوع خرید تجهیزات بهشمار میآیند که عملاً سبب رونق اقتصاد آمریکا شده و عربها هم جنسی که سفارش میدهند را تحویل میگیرند یا واقعاً از نوع سرمایهگذاری است که هنوز هیچ شاخص جدی درباره آنها مشخص نشده است. حتی برخی منابع مثل نیویورک تایمز درباره سودده بودن این قراردادها تشکیک وارد میکنند و آینده آنها را در هالهای از ابهام میدانند.
چالشهای فنی و امنیتی
قراردادهای نظامی و فناورانهای که این کشورها با آمریکا امضا کردهاند نیز با چالشهای فنی و امنیتی روبهرو هستند.
به گزارش بریکینگ دیفنس، قراردادهای فروش تسلیحات پیشرفته با نگرانیهایی درباره افشای فناوری مواجه هستند. بهعنوان مثال، امارات به دلیل استفاده از سیستمهای ۵G چینی، ممکن است با محدودیتهای امنیتی روبهرو شود.
پیچیدگیهای لجستیکی در قراردادهای نظامی هم یکی دیگر از چالشهای کشورهای عربی است. عربستان برای قراردادهای تسلیحاتی به ارزش بیش از ۱۰۰میلیارد دلار، مانند موشکها و رادارها، به سیستم تهیه کارآمد نیاز دارد. با این حال، تنشهای گذشته مانند جنگ یمن و قتل جمال خاشقچی ممکن است روابط را پیچیدهتر کند و اجرای این قراردادها را به تأخیر بیندازد.
مصرفزدگی محض هم یکی دیگر از تبعات این قراردادهاست. تنها رقیب اصلی کشورهای عربی در منطقه، ایران است و ما هم در شرایط فعلی با هیچ یک از این سه کشور چالش جدی نداریم. به همین دلیل به احتمال زیاد همه تجهیزات نظامی که این کشورها خریدهاند باید انبار شده و پس از مدتی به کشور ثالث واگذار یا منهدم شوند.
چالشهای سیاسی و دیپلماتیک
اعتماد به شخص ترامپ و آمریکای تحت اداره او هم یکی از چالشهای اصلی همه کشورها و افرادی است که با او وارد مذاکره میشوند. به گزارش بریکینگ دیفنس، ترامپ در حالی بزرگترین قرارداد دفاعی تاریخ آمریکا را با عربستان امضا کرده است که در یک دهه گذشته، اعتبار آمریکا در خلیجفارس بهعنوان یک شریک امنیتی کاهش یافته و این موضوع میتواند اعتماد لازم برای اجرای قراردادهای بلندمدت را تضعیف کند.
رویترز هم در گزارشی به مخالفتهای سیاسی داخلی در آمریکا بهعنوان یکی از چالشهای عملیاتی شدن این قراردادها پرداخته و نوشته است: برخی قراردادها، مانند لغو تحریمها علیه سوریه که در جریان این سفر اعلام شد، ممکن است با مخالفتهای سیاسی در کنگره آمریکا روبهرو شوند که این موضوع میتواند اجرای قراردادها را تحت تأثیر قرار دهد.
نگاهی به مجموعه قراردادها و عدد و رقمهای آنها و همچنین بررسی چالشهای سر راه عملیاتی شدن این قراردادها این پرسش مهم را به ذهن متبادر میکند که آیا واقعاً میتوان این قراردادها با کشورهای عربی را عملیاتی دانست یا اینکه باید آنها را صرفاً ابعاد جدیدی از رؤیابافی مشترک ترامپ و کشورهای عربی دانست؟
نظر شما