قدس؛ ایلان ماسک، صنعتگر و تاجر یهودی متولد آفریقای جنوبی و شهروند ایالات متحده آمریکا! همین ترکیب کوتاه، برای تبدیل شدن به یک چهره تأثیرگذار در مناسبات قدرت کافی به نظر میرسد! حال اما این پیشه و پیشینه، در کنار بروز و ظهورهای متوالی در رسانههای عمومی و اجتماعی در قالب یک ضلع برنده از مثلثی عشقی (در ماجرای ستارههالیوود؛ اَمبر هِرد) یا حضور در یک تاکشو (برنامه گفتوگومحور) عامهپسند و پرمخاطب، نوید بروز و ظهور یک شخصیت نه چندان عادی در دنیای کاملاً غیرعادی مناسبات قدرت آمریکایی را میداد.
در همین حال و درست در زمانی که دولت جدید ایالات متحده آمریکا به ریاست دونالد ترامپ، تازه وارد ۵ ماهگی خود شده، خبر جدایی ماسک از دولت و آنچه به عنوان دپارتمان بهرهوری و مأموریت ویژه رئیسجمهور به او واگذار شده بود، بسیاری از نگاهها را به خود جلب کرده است. این جدایی که به ادعای ترامپ، موقتی است و ماسک همیشه با دولت ترامپ همراه خواهد بود و به آنها کمک خواهد کرد، سؤالات و ابهامات زیادی را به ذهن متبادر میکند. اما پیش از آن لازم است مروری گذرا بر نحوه ورود این شخصیت مرموز به ساختار قدرت سیاسی آمریکا داشته باشیم.
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرد از کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ حمایت میکند. حمایتهایی که طیف وسیعی از کمکهای مستقیم مالی تا تأییدات ضمنی، صریح و تلویحی در رسانههای اجتماعی را دربرمیگرفت. در موضوع کمکهای مالی اگرچه میزان دقیق این کمکها هنوز بهطور عمومی تأیید نشده، اما این اتفاقنظر وجود دارد که ماسک نقش مهمی در تأمین مالی کمپین ترامپ-ونس داشته است. علاوه بر این، ماسک بارها در رسانههای اجتماعی از ترامپ حمایت و انتقادهای خود را از جو بایدن، رقیب دموکرات ترامپ بیان کرده بود. او همچنین از سیاستهای اقتصادی و فضایی ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش قدردانی کرده و با توجه به نفوذ گستردهاش در میان میلیونها دنبالکننده خود، توانسته بود بر رأیدهندگان مستقل و برخی جمهوریخواهان تأثیر بگذارد. این حمایت در اوج کارزار انتخاباتی، به حضور شخصی و حمایت تمامقد از ترامپ در گردهماییهای مردمی در ایالات مختلف تبدیل شد؛ امری که حتی با وجود حمایتهای پیشین او در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ از برخی سیاستهای ترامپ، این بار رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت.
این فرایند، با ختم به پیروزی قدرتمند ترامپ در انتخابات و تصاحب دوباره قدرت در کاخسفید، نوید یک دوره شیرین از کامروایی و حکمرانی برای ماسک میداد تا بتواند ایدههای خود را که پیشتر در سطح شرکتهای تولیدی و تجاری خود آزموده بود، این بار در مقیاس یک دولت فدرال و یک ابرقدرتِ در چالش بیازماید و بلکه تا اندازهای روند فروپاشی درونی را که به واسطه سبک زندگی مصرفگرا، بروکراسی گسترشیافته و ناکارآمدی ساختارهای اجرایی به اوج رسیده، کند سازد.
امری که ظاهراً نباید مخالفت جدی در پی میداشت اما خیلی زود در برابر صخره سخت واقعیت قرار گرفته و با واکنشهایی از سوی مردم آمریکا، سرمایهداران رقیب و رسانههای مخالف روبهرو شد و کار تا آنجا پیش رفت که کمپین تحریم و تخریب تولیدات منتسب به ماسک، نظیر خودروهای تسلا بهسرعت در سرتاسر ایالات متحده گسترش یافت و سقوط ارزش بازار این شرکتها در دادوستدهای مالی، مبالغ قابل توجهی از داراییهای ماسک را در معرض تهدید قرار داد و چه چیزی برای یک تاجر دردناکتر از سود نکردن یا از آن بدتر، ضرر کردن!
همه چیز به اینجا ختم نشد. ایلان ماسک از مدتها پیش یک کمپین شناختی و رسانهای با عنوان آپارتاید علیه سفیدپوستان آفریقای جنوبی و با هدف تحت فشار قرار دادن دولت و احتمالاً گرفتن یا احیای امتیازاتی بهویژه در حوزههای ارضی و معدنی در این کشور به راه انداخته و کار را تا آنجا پیش برد که این مدعیات به دیدار اخیر ترامپ و رئیسجمهور آفریقای جنوبی هم کشیده شد و در مقابل با تغییر لحن، رد صریح و گارد بسته طرف آفریقایی، به نتیجه مطلوب و گرفتن امتیازات موردنظر ماسک
منجر نشد.
خلاصه اینکه ماسک از یک منظر به عاشقی پاک باخته شبیه است که هر آنچه داشت و نداشت را در طبق اخلاص، خرج قدرتیابی دوباره ترامپ کرد و در این راه، نه تنها منفعت چندانی بدست نیاورد که ضمن هزینههای زیاد و زیانهای گزاف، یک شبکه متحد از دشمنان و بدخواهان در میان سیاستمداران و سرمایهداران و حتی مردم آمریکا برای خود دست و پا کرده و آینده سختتری را در ادوار ریاست جمهوری پیش روی آمریکا تجربه خواهد کرد. اما از منظر مقابل، ماسک با یک هزینه حداقلی، بذر مشروعیت حقوقی و مقبولیت سیاسی حضور خود در کاخسفید را آن هم پس از تک دوره چهارساله جاری ترامپ کاشته و برای اهدافی که به مراتب بلندپروازانهتر از یک مأموریت ویژه در یک دپارتمان موقت است، آماده میشود.
نظر شما