نشریه «نشنال اینترست» در گزارش تحلیلی به قلم «آریل ای. لویت» به وضعیت جاری در مذاکرات غیرمستقیم هسته ای میان ایران و آمریکا پرداخته و می نویسد: برای واشنگتن، تهران و حتی تل آویو، یک توافق حاصل شده از مذاکرهنتیجه بخش بسیار بهتر از جنگ پیشگیرانه یا گسترش سلاحهای هستهای خواهد داشت.
در گزارش آمده است: چندین دور کوتاه مذاکرات هستهای میان ایالات متحده و ایران کافی بوده است تا نشان دهد که توافق بزرگی در راه نیست، حداقل نه به این زودی ها. اما اگر راهی خلاقانه برای پر کردن شکاف بین اهداف مذاکرهای که همه طرفهای کلیدی برای خود تعیین کردهاند، در نظر بگیریم، هنوز می توان به اینده امیدوار بود.
در ادامه می خوانیم: رئیس جمهور ترامپ به دنبال یک توافق بینقص است که در آن برنامه تسلیحات هستهای ایران به طور کامل برچیده شود، دستاوردی که از دست رئیس جمهور باراک اوباما خارج شد. چنین توافقی اکنون تنها به این دلیل حاصل میشود که ترامپ جرات کرد حداکثر فشار را بر ایران اعمال کند، آنها را به حمله نظامی تهدید و در عین حال دست دیپلماتیک سخاوتمندانهای نیز به سوی آنها دراز کند. او به دنبال توافقی است که به خاطر جلوگیری از جنگ، جایزه صلح نوبل را برای او به ارمغان بیاورد و اعتبار خود را به عنوان مذاکرهکننده و صلحساز اصلی تثبیت کند. از نظر عملیاتی، هم او به دنبال توافقی است که اروپاییها نتوانند ادعای اعتبار آن را داشته باشند، توافقی که تندروهای کنگره آن را تأیید کنند و حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جرات تضعیف آن را نداشته باشد.
بی اعتمادی ریشه دار ایرانی ها به ترامپ
نشنال اینترست آورده است: از سوی دیگر، ایرانیها نسبت به ایالات متحده به طور کلی و به ویژه رئیس جمهور ترامپ به عنوان یک شریک مذاکره، تردیدهای جدی دارند. با این حال، آنها هم اکنون به سبب وضعیت اقتصادی شکننده و همچنین تحولات منطقه که موجب افزایش فشار بر محور مقاومت شده است متمایل به گفت و گو هستند. بر این اساس، رهبری ایران با اکراه با «مذاکرات غیرمستقیم» موافقت کرده است تا به تحریمها پایان دهد. با این حال تهران مصمم است که گزینه هستهای و قابلیتهای نمایش قدرت ایران مانند موشکهای بالستیک و نیروهای نیابتی منطقهای را حفظ کند.
همزمان بنیامین نتانیاهو، که نگرانی واقعی اسرائیل در مورد نیات و تواناییهای ایران را منعکس میکند، نمیتواند نتیجه دیپلماتیکی را با جمهوری اسلامی را تصور کند که چیزی نتیجه آن غیر از تسلیم کامل برنامه هستهای به سبک لیبی باشد، همراه با توقف کامل فعالیتهای ایران در سراسر خاورمیانه. او ترجیح میدهد مذاکرات شکست بخورد و ایالات متحده را مجبور کند تا در عملیاتی برای نابودی زیرساختهای هستهای ایران به اسرائیل بپیوندد و در حالت ایدهآل، جمهوری اسلامی را نیز سرنگون کند.
راهی میانه وجود دارد؟
آشتی دادن این اهداف متضاد، زمانی که مذاکرات هم کوتاه مدت است، تقریباً غیرممکن به نظر می رسد. با این حال، با دیپلماسی ماهرانه، میتوان پارامترهایی از توافق را تصور کرد که هم مطلوب و هم بالقوه برای همه قابل قبول است. یک توافق ناقص که رئیس جمهور ترامپ میتواند به عنوان یک دستاورد بزرگ ارائه دهد، به وضوح بر دو گزینه اصلی ترجیح دارد: جنگ پیشگیرانه یا دستیابی ایران به سلاحهای هستهای. چنین توافقی چه شکلی میتواند باشد؟
به عنوان بخشی از چنین توافقی، از ایران انتظار میرود که به تعهدات خود ذیل پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای عمل کند و متعهد شود که به طور جامع، نامحدود و قابل تأیید از نزدیک شدن به فاصله قابل توجه سلاحهای هستهای خودداری کند.
همچنین باید به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) اجازه داده شود تا تمام مواد شکافتپذیر ایران را نظارت و بازرسی کند. این آژانس مجاز خواهد بود تا از تمام ابزارهای راستیآزمایی خود، از جمله ابزارهای به ندرت استفاده شده مانند پروتکل الحاقی، نتیجهگیری گستردهتر و بازرسی ویژه، استفاده کند. با این حال، تعیینکننده نهایی پایبندی ایران باید قدرت اطلاعاتی ایالات متحده باشد. در عوض، ایالات متحده میتواند ذخایر و فعالیتهای غنیسازی باقیمانده در سطح پایین را تا زمانی که مستقیماً به الزامات تجاری قابل اثبات وابسته باشد یا به یک ترتیب چرخه سوخت منطقهای منتقل شود، بپذیرد. علاوه بر این، میتواند به ایران اطمینان دهد که تا زمانی که تهران به طور کامل به تعهدات خود ذیل این توافق پایبند باشد، هیچ اقدام قهری علیه برنامه هستهای خود انجام نخواهد داد. واشنگتن همچنین میتواند به ایران پیشنهاد کاهش گسترده تحریمها را بدهد، مشروط بر اینکه هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی و هم اطلاعات آمریکا بتوانند پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید کنند. ایالات متحده همچنین میتواند در صورت موافقت ایران با کاهش حمایت از فعالیتهای منطقه ای و توقف انتقال سلاح به سایر طرفهای منطقه، کاهش تحریمهای بیشتری را اعمال کند.
در نهایت، اسرائیل میتواند متقاعد شود که چنین توافقی را در ازای تضمینهای امنیتی ایالات متحده بپذیرد. این امر میتواند از طریق یک مکانیسم مشورتی دوجانبه سطح بالا که به طور مجدد تقویت شده است، محقق شود. این مکانیسم علاوه بر تعهد ایالات متحده به حفظ و تمدید کمکهای نظامی بلندمدت به اسرائیل، گزینههای تلافیجویانه آن را در صورت نقض تعهدات ایران تحت این توافق، افزایش میدهد.
نتیجه نهایی واضح است. یک نتیجه دیپلماتیک قابل قبول برای همه ذینفعان کلیدی در دسترس است. مشروط بر اینکه مذاکرهکنندگان، مانند گذشته، درگیر مذاکرات چند ساله، جزئیات فنی بیپایان و تعهدات زمانبندیشده نشوند. امیدوارکنندهترین راه پیش رو، توافقی است که بر پایه تعدادی اصول اساسی، تعهدات نامحدود و طرحهای راستیآزمایی دقیق، جامع و قوی، چه یکجانبه و چه چندجانبه، بنا شده باشد. مهمتر از همه، یک طرح بازدارنده معتبر و یک ساختار تشویقی به همان اندازه جدی برای پایبندی همه طرفها باید غالب باشد.
نظر شما