به نظر می‌رسد با مرگ، نوعی زندگی دیجیتال تازه آغاز می‌شود. از بازیگران و هنرمندان تا افراد عادی که بعد از فوت‌شان به ناگهان دنبال‌کننده تعداد دنبال‌کنندگان‌شان افزایش می‌یابد. اما این اتفاق یک پدیده جهانی است.

صفحه‌هایی که بعد از مرگ زنده می‌شوند!/ چرا بعد از فوت یک فرد معروف فالورهایش بیشتر می‌شود؟
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس؛ تبیان نوشت: در دنیای امروز، حتی مرگ هم به یک تجربه دیجیتال تبدیل شده است. وقتی کسی از دنیا می‌رود، بسیاری از ما به سراغ صفحه او در شبکه‌های اجتماعی می‌رویم. ما آخرین عکس‌ها، استوری‌ها و پست‌هایش را تماشا می‌کنیم؛ گاهی کنجکاوی‌مان فوران می‌کند و به دنبال نشانه‌ای از مرگ یا پیامی پنهان در آخرین نوشته‌ها می‌گردیم. اما این رفتار فقط کنجکاوی لحظه‌ای نیست؛ بلکه بازتابی از نیازهای روانی و فرهنگی ما به سوگواری و معنا دادن به مرگ است.

ماجرا فقط به یک کنجکاوی لحظه‌ای محدود نمی‌شود؛ به نظر می‌رسد با مرگ، نوعی زندگی دیجیتال تازه آغاز می‌شود. از بازیگران و هنرمندان تا افراد عادی که بعد از فوت‌شان به ناگهان دنبال‌کننده تعداد دنبال‌کنندگان‌شان افزایش می‌یابد. اما این اتفاق یک پدیده جهانی است.

روایت‌هایی از پیج‌های پس از مرگ

کوری مونتیث – کانادا

بازیگر جوان در سال ۲۰۱۳ که به طور ناگهانی از دنیا رفت. اما مرگش پایان ماجرا نبود. طرفدارانش، کمپینی به راه انداختند با هشتگ #DontDeleteCorysTwitter تا توییتر او پاک نشود. آن صفحه، جایی برای سوگواری شد. کاربران، خاطرات‌شان را زیر توییت‌های قدیمی‌اش نوشتند، و فالوئرهایش به طرز عجیبی افزایش یافتند. تا سال‌ها بعد، حساب او همچنان بیش از ۱.۶ میلیون دنبال‌کننده داشت. پیج او تبدیل به یک «یادمان دیجیتال» شده بود؛ چیزی شبیه سنگ قبر، با دکمه‌های لایک.

اکاترینا کاراگلانووا – روسیه

اکاترینا، بلاگر سفر و اینفلوئنسر روس، در سال ۲۰۱۹ به قتل رسید. اتفاقی تلخ و ناگهانی که رسانه‌ای شد و موجی از همدردی برانگیخت. پس از مرگ، شمار فالوئرهای پیج او حدود ۳۰ هزار نفر افزایش یافت. زیبایی تصاویر سفر، ترکیب غم و زندگی و تراژدی پایان‌ناپذیرش، او را به یکی از نمادهای سوگواری دیجیتال بدل کرد.

بیانکا دوینز – آمریکا

بیانکا، نوجوان اینستاگرامی، در سن ۱۷ سالگی به قتل رسید. داستان هولناک زندگی و مرگ او، در شبکه‌های اجتماعی آمریکا طوفانی به پا کرد. شمار دنبال‌کنندگانش دو برابر شد. پست‌ها مثل یک تشییع‌جنازه آنلاین که هر روز ادامه داشت؛ محل سوگواری شدند.

راجر ایبرت – آمریکا

منتقد سینمایی معروف، پس از مرگ، همچنان در توییتر فعال ماند؛ همسرش صفحه او را زنده نگه داشت و آن را به تریبونی برای گرامی‌داشت نقدها و اندیشه‌های راجر تبدیل کرد. انگار مرگ، نقطه پایان نبود، بلکه انتقال قلم به دستی دیگر بود.

روان‌شناسی مرگ در عصر دیجیتال

این پدیده، بخشی از روان‌شناسی مرگ در عصر دیجیتال است. مرگ هنوز یکی از بزرگ‌ترین رمزهاست. آدم‌ها از مرگ می‌ترسند اما در عین حال جذبش می‌شوند. همین باعث می‌شود کاربران با وسواس خاصی به صفحات متوفیان سر بزنند، انگار می‌خواهند نشانه‌هایی از سرنوشت را در آخرین استوری‌ها پیدا کنند.

در دنیایی که ارتباط‌ها بیشتر مجازی شده، طبیعی است که سوگواری هم به فضای آنلاین منتقل شود. آمارها نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد کاربران دسترسی به حساب اجتماعی فرد متوفی را برای سوگواری مهم می‌دانند. این صفحه‌ها به آرامستانی دیجیتال تبدیل شده‌اند، جایی برای حرف‌های نگفته و خاطره‌نویسی؛ چیزی شبیه سنگ قبر، اما با قابلیت لایک و کامنت.

بُعد دیگر این ماجرا، روایت است. ما به‌طور غریزی به داستان‌ها علاقه داریم. وقتی مرگی تلخ و ناگهانی باشد، مخاطب احساس می‌کند در یک سریال واقعی قرار گرفته است. این جذابیت روایی، انگیزه‌ای است برای پیگیری صفحات افراد فوت‌شده. نمونه‌اش را در صفحات بیانکا و اکاترینا دیدیم که قتل و تراژدی‌شان، موجی از توجه و همدلی آنلاین ایجاد کرد.

همچنین مرگ در شبکه‌های اجتماعی گاهی پدیده‌ای توده‌ای و موجی ایجاد می‌کند. کاربران، گاه از سر همدلی و گاه به‌خاطر ترس از عقب‌افتادن، به دنبال پیج متوفی می‌روند و تعداد دنبال‌کنندگان او ناگهان افزایش می‌یابد.

یادبود دیجیتال؛ آرامستانی با قابلیت اسکرول

پلتفرم‌ها هم خود را با این پدیده وفق داده‌اند. فیسبوک و اینستاگرام گزینه «یادبود دیجیتال» (Memorialization) دارند که صفحه فرد فوت‌شده را به حالتی نیمه‌فعال در می‌آورد: قابل ویرایش یا ورود نیست، اما همچنان می‌توان خاطرات و کامنت‌ها را ثبت کرد. با این حال، همین صفحات می‌توانند به جولانگاه سوءاستفاده‌گران هم تبدیل شوند؛ از هکرهایی که اطلاعات متوفی را می‌دزدند، تا کسانی که با پست‌های احساسی سعی در جلب توجه دارند.

بحث میراث دیجیتال هم مطرح است؛ سالانه اطلاعات میلیون‌ها فرد فوت‌شده در آمریکا از حساب‌های شبکه‌های اجتماعی‌شان سرقت می‌شود. این تهدید، هم هشدار فنی است و هم نشانه‌ای از بی‌پناهی مرگ در برابر ماندگاری داده‌ها. هنوز راه‌حل ساده‌ای برای مدیریت این میراث وجود ندارد. بسیاری از کاربران حتی نمی‌دانند می‌توانند «وارث دیجیتال» تعیین کنند.

این تحولات، آیین سوگواری را هم تغییر داده است. از مسجد و قبرستان تا استوری اینستاگرام، مراسم‌های یادبود در فضای آنلاین برگزار می‌شوند. اما آیا این ابراز همدلی‌ها واقعی‌اند یا تحت تأثیر فشار اجتماعی؟ آیا استوری مشکی گذاشتن واقعاً نشان‌دهنده اندوه است یا فقط یک ژست هم‌دلی است؟

در نهایت، این پدیده بیش از آنکه درباره مرگ دیگران باشد، درباره خود ماست؛ درباره ترس‌ها و نیازهای احساسی‌مان. شاید وقتی به صفحه فرد فوت‌شده سر می‌زنیم، می‌خواهیم به خودمان اطمینان دهیم که چیزی از او هنوز باقی است؛ و اگر چیزی باقی بماند، شاید ما هم فراموش نخواهیم شد. این صفحات، تصویر ما را هم نشان می‌دهند: تصویری از ترس‌ها، نیازها و تلاش ما برای آشنا کردن مرگ.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha