سپاس خدایی را سزاست که در یگانگیاش برتر است، و در یکتاییاش نزدیک، و در فرمانرواییاش آشکار، و در پایههای قدرتش عظیم است؛ بر همه چیز داناست در حالی که در جایگاه خویش است، و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود مغلوب ساخته است. سپس درود و سلام بر بنده و پیامبرش محمد، که درود خدا بر او و بر خاندان پاک و طاهرش باد.
فرشتگان در آغاز، به این مخلوق جدید؛ یعنی انسان خوشبینی نداشتند، و انتظار نداشتند که بر دیگر مخلوقات مانند حیوانات، گیاهان، یا حتی جمادات برتری یابد، چه رسد به آنکه شریفترین مخلوقات باشد. این بدگمانیشان، بهخاطر یقین آنها بود که برترین مخلوق، کسی است که بیشترین قابلیت برای نزدیکشدن به خدا را داشته باشد، و چنین امری چگونه میتوانست از موجودی خاکی که نفسی آمر به بدی در درون دارد، حاصل شود؟
آیا از چنین موجودی جز فساد در زمین انتظار میرود؟ شاید حتی میان فرشتگان بر سر این موضوع اختلاف و گفتوگو درگرفته باشد؛ همانگونه که آیات سوره «ص» به آن اشاره دارند:
«بگو آن خبر عظیم است، که شما از آن رویگردان هستید. دانشی نداشتم از آن جمع بلندپایه، آنگاه که با یکدیگر نزاع میکردند. جز این نیست که به من وحی میشود که من تنها هشداردهندهای آشکارم. آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گل خواهم آفرید...»
و در ادامه میفرماید: «و بهزودی خبر آن را خواهید دانست.»
روایات شریف نیز این معنا را تأیید میکنند. در کتاب «مصباح» از شیخ طائفه، آمده که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در خطبه روز غدیر فرمود: «این روزی است عظیمالشأن» و نیز گفت: «این روز همان روز جمع بلندپایه (ملأ اعلیٰ) است که شما از آن رویگردانید.»
در این زمینه، روایاتی در کتاب «الخصال» نیز نقل شده است. از جمله آنکه در معراج، از پیامبر (ص) پرسیده شد: «در چه چیزی ملأ اعلی اختلاف کردند؟» و فرمود: «در درجات و کفارات» و در ادامه: «و در ولایت او و اهل بیتش تا مرگ».
شایان ذکر است که «اختصام» بهمعنای نزاع نیست، بلکه بهمعنای گفتوگو و بحث است. در «روضة الکافی» نیز از امام باقر (علیهالسلام) نقل است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: آیه «و بهزودی خبر آن را خواهید دانست»، به هنگام ظهور قائم (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) محقق خواهد شد.
روایات دیگری نیز بر این حقیقت دلالت دارند. از همین منظر، فرشتگان پرسیدند:
«آیا در زمین کسی را قرار میدهی که در آن فساد کند و خون بریزد، در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم؟»
برخی از عرفا اشاره لطیفی کردهاند که دو حادثه مهم که نگاه فرشتگان را به انسان منفی کرد، یکی حادثه سقیفه و دیگری واقعه کربلا بود، و فرشتگان از آن آگاه بودند.
و امام نیز به آن اشاره میفرماید؛ به گمان ما، که خدا بهتر میداند در همان سخن فرشتگان: «کسی را قرار میدهی که خون بریزد...»، و پاسخ صریحی داده نشد که انسان قابلیت دستیابی به مقامات عالیه دارد و حتی از فرشتگان پیشی میگیرد. تنها پاسخ این بود: «من چیزی میدانم که شما نمیدانید.»
اینجاست که مرحله جدیدی آغاز شد، که همان «انتظار فرج» است. این مرحله، بخش اول از انتظار است؛ یعنی انتظار برای «رفع»، بهمعنای رشد، ارتقاء، هدایت، علو، یا بهعبارت بهتر، تقرب به خداوند، که تنها از راه عبودیت حاصل میشود:
«و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه عبادتم کنند.» از آن پس، فرشتگان شروع کردند به زیر نظر گرفتن دقیق انسان، گویی که او را زیر ذرهبین گذاشتند، تا ببینند آیا شایسته چنین مقامی خواهد شد یا نه. و روشن است که اگر انسان به چنین مقامی برسد، بر همه جهان هستی تفوق خواهد یافت. این همان «نبأ عظیم» است که در سوره نبأ آمده: «در چه چیز از یکدیگر میپرسند؟ درباره آن خبر بزرگ، که دربارهاش اختلاف دارند.»
و این موضوع نیاز به توضیح دارد. اصطلاح قرآنی جامعی که همه این مفاهیم را دربر میگیرد، «الأمر» است؛ یعنی: رشد، ارتقاء، قرب. وقتی گفته میشود «الأمر»، مقصود شأن است؛ و شأن یعنی همان قرب، رشد، علو و بلندمرتبهشدن؛ چیزی که فرشتگان در انتظارش بودند تا انسان به آن برسد.
بر این اساس، مرحله اول «انتظار امر» است؛ یعنی فرشتگان در انتظار تحقق امر بودند. این مرحله ویژه خود فرشتگان است، حتی فرشتگان مقرب، مانند جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، و عزرائیل. آنان مراقب سیر بشر از زمان آدم (علیهالسلام) تا قیامت هستند. و چون بندگانی گرامیاند: «در گفتار بر او پیشی نمیگیرند، و به فرمان او عمل میکنند»، به خادمان فروتن و مراقبانِ منتظر تبدیل شدند.
نظر شما