۲۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۱۰۷۴۲۱۴

غدیر، ولایت و مقاومت؛ سه رکن بنیانی تمدن الهی در برابر خیانت تاریخی و استکبار جهانی. اینجا، قدرت از ایمان سرچشمه می‌گیرد و پاسخ با عقلانیت الهی داده می‌شود.

خط سرخ ولایت از خیمه‌ خم تا سنگرهای مقاومت
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

صحنه اول: غدیر: بنیاد نظریه سیاست دینی و استمرار آن در ولایت فقیه

واقعه‌ی غدیر نه یک رخداد صرفاً تاریخی، بلکه طرح‌ریزی یک الگوی فرازمانی در سیاست‌ورزی الهی است. بر اساس متون معتبر دینی و تحلیل محتوایی آیات قرآن، غدیر را باید بیانیه رسمی حاکمیت وحیانی در جامعه اسلامی دانست؛ الگویی که در آن مشروعیت زمامداری، نه از رأی اکثریت، و نه از قدرت نظامی، بلکه از انتصاب الهی و مقبولیت درون‌دینی نشأت می‌گیرد.

نزول آیه‌ی ﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾ (مائده: 67) در لحظات پیش از اعلام ولایت علی علیه‌السلام، نشان از اهمیت حیاتی و نهایی ابلاغ ولایت به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر رسالت پیامبر دارد. این آیه نه تنها از نظر معنایی، بلکه از نظر جایگاه نزولی، غدیر را در جایگاه «خاتمه رسالت» قرار می‌دهد و روشن می‌سازد که بدون تبیین رهبری الهی، نبوت به کمال نمی‌رسد. در این بستر، فرمان الهی «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» را باید نه یک اعلام عاطفی، بلکه تعیین استراتژیک رهبری دینی پس از پیامبر (ص) دانست؛ الگویی که در آن، تداوم وحی از طریق امام معصوم و پس از آن، در عصر غیبت، به‌واسطه‌ی فقیه جامع‌الشرایط تداوم می‌یابد.

در عصر غیبت، مفاد آیه‌ی شریفه ﴿أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ﴾ (نساء: 59) چارچوب نظری استمرار ولایت را روشن می‌سازد. «اولی‌الامر» در این آیه، طبق تفسیر شیعه، به امام معصوم و در دوران غیبت به فقیه عادل و عالم اشاره دارد. بنابراین، نظریه ولایت فقیه نه بدعتی تاریخی، بلکه امتداد منطقی و الهی نظریه امامت و خلافت الهی است. در جهان معاصر، تنها نظامی که این چهارچوب را به‌گونه‌ای اجرایی و نظری تحقق بخشیده، جمهوری اسلامی ایران است. این نظام، برخلاف ساختارهای متکی به مشروعیت لیبرالی یا دموکراسی صوری، بر سه ستون اساسی بنا شده است:

۱. مشروعیت الهی مبتنی بر نص و اجتهاد

۲. پشتوانه مردمی برآمده از ایمان، نه فقط رأی

۳. تعدد نخبگان فکری و علمی در سطوح مختلف حاکمیت

ولایت فقیه، که احیاگر آن در عصر حاضر حضرت امام خمینی (ره) بوده‌ است، توانسته در عصر فروپاشی نظم‌های اخلاق‌گریز، الگویی نوین از تمدن‌سازی اسلامی را عرضه کند؛ الگویی که نه در قدرت‌های مادی، بلکه در فرهنگ شهادت، عقلانیت دینی و اعتماد به نخبگان خودی ریشه دارد. این جایگاه حاصل نه فقط نظام‌سازی، بلکه ایمان‌سازی در طول دهه‌هاست؛ از همین روست که دشمنان آن – از جمله صهیونیسم بین‌الملل و شیطان بزرگ آمریکا – از این روند تمدن‌ساز دینی در هراس‌اند و دائماً در پی ترور نخبگان و فرماندهان آن هستند.

صحنه دوم: اشتباه راهبردی رژیم صهیونیستی

در یک روز مانده به عید غدیر، دشمن صهیونی با حملاتی ددمنشانه به منازل فرماندهان نظامی و دانشمندان برجسته و خانواده‌های‌ ایرانی، یک اشتباه راهبردی تاریخی مرتکب شد؛ اشتباهی که همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب در پیامی تصریح کردند: «رژیم صهیونیستی اشتباه بزرگی کرد، خطای بزرگی کرد، غلطی کرد و عواقب او، او را بیچاره خواهد کرد به توفیق الهی».

ترور فرماندهان، نخبگان، کودک‌کشی، و حمله به فضای علمی کشور، تنها از ساختاری عبری-صهیونی می‌آید که ماهیت آن ترس و خیانت است. آن‌ها در برابر تمدن‌سازیِ عقلانی جمهوری اسلامی، جز به خرابکاری و ترور نمی‌اندیشند. این همان‌جاست که معتقدند و می‌گویند: دعوا بر سر موجودیت است، نه مرز؛ رژیم صهیونیستی می‌کوشد موجودیتی پوشالی را حفظ کند که هیچ‌گاه بر مشروعیت استوار نبوده، بلکه بر فریب، هولوکاست‌سازی، و پناه بردن به غرب بنا شده است.

در برابر آن، جمهوری اسلامی ایران، موجودیتی است الهی، ریشه‌دار در تاریخ، و متکی به اصل ولایت. از همین‌روست که نخبگانش، نه در دانشگاه که در میدان ایمان پرورش می‌یابند؛ همان‌گونه که شهید دکتر فریدون عباسی فرمود: «تأسیسات هسته‌ای در ذهن ماست.» و این ذهن، نه با ترور خاموش می‌شود، نه با تحریم، و نه با تهدید.

صحنه سوم: پاسخ کوبنده جمهوری اسلامی ایران؛ نقطه‌زنی با اخلاق

شب عید غدیر خم، جمهوری اسلامی ایران در حرکتی مقتدرانه، با صدها موشک نقطه‌زن و بردبلند، مراکز حیاتی اطلاعاتی و فرماندهی رژیم صهیونیستی را هدف گرفت؛ حمله‌ای دقیق، بدون تلفات کودکانه، و کاملاً منطبق بر معیارهای دفاع مشروع.

همان‌طور که رهبر انقلاب در پیامی فرمودند:

«مسلّم نیروی مسلح جمهوری اسلامی ضربه‌های سنگینی بر این دشمن خبیث وارد خواهد آورد»

این عملیات نه تنها پاسخی تاکتیکی، بلکه پیامی راهبردی بود:

دشمن بداند که پایان حمله با او نیست، بلکه شروع یک پاسخ تمدنی با ماست.

در سیاست بین‌الملل، این «بازدارندگی فعال» نامیده می‌شود؛ بازدارندگی‌ای که دیگر فقط بر اساس تهدید نیست، بلکه بر اساس عمل هوشمندانه و متقارن طراحی شده است. در جمهوری اسلامی، این عمل نه از خشم، بلکه از «عقلانیت الهی» نشئت می‌گیرد؛ همان عقلانیتی که در فرهنگ غدیر نهادینه شده است: «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ» (نحل/ 126). چه زیباست که در شب غدیر، جمهوری اسلامی به جای خون‌ریزی کودکانه، «اهداف حیاتی دشمن» را مورد اصابت قرار داد؛ بدون آنکه کودک یا غیرنظامی آسیبی ببیند. این، یعنی توازن قدرت با اخلاق الهی.

صحنه چهارم: از کید تاریخی یهود تا رژیم صهیونی

خدای سبحان درباره اسرائیل فرمود:

﴿... وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَی خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنْهُمْ ...﴾ (مائده: 13)

«و همواره بر خیانتی از سوی آنان آگاه می‌شوی، مگر اندکی از ایشان...»

این آیه در توصیف بنی‌اسرائیل و رفتارهای تاریخی‌شان در برابر پیامبران، احکام الهی، و پیمان‌های بسته‌شده با خدا و مؤمنان نازل شده است. تعبیر «لا تزال» نشان‌دهنده استمرار تاریخی خیانت در بخشی از این قوم است؛ یعنی این گونه رفتارها، نه استثنایی بلکه تکرارشونده و ساختاری بوده است. واژه‌ی «خائنة» نیز بیانگر خیانت پنهانی، پیمان‌شکنی و رفتارهای دوگانه‌ای است که از یهودیان در طول تاریخ سر زده است.

در این چارچوب، می‌توان رژیم صهیونیستی را به‌عنوان نماد مدرن همان سنت خیانت‌آلود و ستمگر در تاریخ بنی‌اسرائیل تحلیل کرد:

- امتداد تاریخی خیانت و نقض عهد: قرآن کریم، به‌ویژه در آیات سوره‌های بقره، نساء و مائده، بارها به خیانت‌های پی‌درپی گروهی از بنی‌اسرائیل اشاره می‌کند: تحریف کتاب الهی، قتل پیامبران، نقض عهد با خدا و مردم، و ائتلاف با دشمنان حق. این استمرار، به‌معنای پدیده‌ای مقطعی نیست، بلکه الگوی رفتاری ریشه‌دار و مزمن است که در صورت فراهم بودن شرایط، بروز عینی پیدا می‌کند.

- رژیم صهیونیستی به‌عنوان تجسم مدرن همان الگو: رژیم صهیونیستی، که بر مبنای اشغالگری، نسل‌کشی، و پاک‌سازی قومی شکل گرفته، در عمل تجلی بارز همان روحیه‌ای است که قرآن درباره آن هشدار داده است. این رژیم با دروغ‌سازی دینی (استفاده ابزاری از وعده سرزمین موعود)، پیمان‌شکنی‌های مستمر در توافقات بین‌المللی، ترور دانشمندان، کودک‌کشی، و ائتلاف با نیروهای استکباری، نقشه‌ای تمام‌عیار از خیانت و خباثت تاریخی ارائه می‌دهد.

- کودک‌کشی و نسل‌کشی: اوج انحطاط اخلاقی: رژیم صهیونیستی با حملات مکرر به نوار غزه، نابودی مدارس، بیمارستان‌ها، و قتل کودکان بی‌دفاع، نشان داده است که نه تنها از اصول انسانی تهی است، بلکه در ستیز با هر نشانه‌ای از حقیقت و فطرت انسانی قرار دارد. این خشونت کور، مشابه همان جنایاتی است که قرآن از آن‌ها با عبارت‌هایی چون «قتل غیرحق» و «افساد فی‌الارض» یاد می‌کند.

رژیم صهیونیستی را می‌توان مصداق امروزی سنت تاریخیِ خیانت، تحریف، و ظلم دانست که قرآن آن را در بخشی از بنی‌اسرائیل بازگو کرده است. این رژیم، نه تنها از نظر سیاسی و نظامی، بلکه از نظر الهیاتی و معرفتی، در تضاد کامل با ارزش‌های الهی، توحیدی و انسانی است. مقاومت در برابر آن، صرفاً یک موضع سیاسی نیست، بلکه پاسداری از حق، حقیقت، و مقابله با فساد تمدنی است که ریشه در همان انحرافات قرآنی دارد.

صحنه پنجم: ولایت فقیه و نهاد قدرت قدسی

آنچه جمهوری اسلامی را در برابر امواج ترور، تحریم و تهدید استوار نگه داشته، نه صرفاً ارتش و تکنولوژی، بلکه ستون فقرات اعتقادی آن، یعنی ولایت فقیه استوار است. ولایت فقیه، همان ادامه‌ی ولایت علی(ع) در غدیر است؛ همان که دشمن از آن می‌هراسد. رژیم صهیونیستی، با همه‌ی فناوری و شبکه‌های اطلاعاتی، هنوز نمی‌فهمد که چرا با شهادت یک نخبه، ده نخبه‌ی دیگر سر برمی‌آورند. پاسخ روشن است: در این سرزمین، نخبگان لایه‌به‌لایه در همه‌ی حوزه‌ها حضور دارند، و با ریختن خون هر کدام، نه فقدان، بلکه شکوفایی روی می‌دهد؛ چرا که اینجا «ایمان، مادر علم است».

منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha