علی دایی، رسول خادم، عادل فردوسیپور، احمدرضا عابدزاده، خداداد عزیزی، حسن یزدانی، جواد فروغی، سردار آزمون، مهدی طارمی، مهدی مهدویکیا، محمد خاکپور، حمید استیلی، علیرضا منصوریان، نجمه خدمتی، دراگان اسکوچیچ، کلارنس سیدورف و... این سیاههای مختصر از نام ستارگان ورزشی است که این روزها در همنوایی وطنپرستانه از ایران و ایستادن پای وطن نوشتهاند و نشان دادند ورزش تنها میدانی برای رقابت و قهرمانی نیست؛ بلکه نهادی اجتماعی است که در بزنگاههای تاریخی، کارکردهایی فراتر از سرگرمی و مسابقه پیدا میکند.
در میانه جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران جان، بسیاری از ستارههای ورزشی کشور، مسئولیت اجتماعی خود را بهدرستی دریافتند و در لحظهای که باید، به میدان آمدند. آنها، برخلاف عده معدودی که با پشت کردن به خاک، دوستی را به نفرت و تعهد را به طعنه فروختند، کنار مردم ایستادند؛ نه به گرمای آسایش پناه بردند، نه به بهانه «سیاسی نبودن» خاموش ماندند؛ بلکه با صدایی رسا و موضعی روشن اعلام کردند که وطن برایشان نام یک خیابان یا رنگ یک گذرنامه نیست؛ وطن، خانهای است در عمق جان، جایگاهی از جنس هویت، خاطره و عشق. آنها فهمیدند که گاه سکوت نیز میتواند خیانت باشد و به جای خاموشی، صدای مردم شدند. سکوت نکردند؛ بلکه با صراحت از هرگونه وطنفروشی ابراز انزجار کردند و اجازه ندادند در این شرایط حساس، صدایشان آب به آسیاب دشمن بریزد.
آنچه در پیامها و رفتار این ورزشکاران بهچشم میخورد، نه فقط حس مسئولیت؛ بلکه نوعی تعلق عمیق به وطن، به مردم، به رنجها و امیدهای آنان است.
از منظر جامعهشناسی، چنین کنشهایی را باید در چارچوب نظریههای سرمایه نمادین و انسجام اجتماعی تحلیل کرد. ستارههای ورزشی به دلیل سرمایه نمادین بالای خود؛ یعنی شهرت، محبوبیت و قابلیت اثرگذاری بر ذهن جمعی، در موقعیتی منحصر بهفرد برای همصدایی با مردم قرار دارند.
این همپیمایی عاطفی میان ملت و ستارهها، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی مهمی دارد: ایجاد حس تعلق جمعی، افزایش اعتماد عمومی، کاهش اضطراب اجتماعی و تقویت گفتمان ملی. در جامعهای که با انواع فشارها و روایتهای تفرقهافکنانه مواجه است، چنین همصداییهایی میتواند از شکافها بکاهد و پیوندها را ترمیم کند. این حضور و همراهی بیادعا، سرمایهای نمادین و اجتماعی است که در شرایط بحرانی میتواند بیش از هر نطق رسمی یا بیانیه حکومتی مؤثر باشد. ستارهها، با سرمایه محبوبیتی که در دل مردم دارند، میتوانند نقش مرهم را ایفا کنند؛ مرهمی بر زخمهای روانی، بر ترسها، بر خشمها و بیاعتمادیها. آنها میتوانند حلقه اتصال میان ملت و امید باشند.
و چه زیباست که این روزها، در دل شبهایی که موشک و ترس میبارد، پیامهای ساده ستارهها -دلگرمی، مقاومت، عشق به ایران و تقدیم مدال به شجاعان وطن- مانند فانوسی روشن در شب تار جنگ است.
در این روزهای ملتهب، ورزشکاران ایرانی به ما آموختند که قهرمانی فقط در سکوهای مدال نیست؛ گاه، قهرمان کسی است که در خط مقدم وجدان اجتماعی بایستد. همانجایی که صداقت، شجاعت و همدلی از هر رکورد و جامی ارزشمندتر است.
نظر شما