نسلکشی، کودککشی، تروریسم دولتی، حمله به بیمارستانها، بهکارگیری تسلیحات ممنوعه علیه غیرنظامیان، کشتار خبرنگاران و... همه اینها واقعیتهای تلخ و دردناکی است که اگرچه وجدان بشریت را آزرده است اما رژیم صهیونیستی از همه آنها به عنوان اقدامات مشروع یاد میکند! این حجم از وقاحت صهیونیستها از کجا سرچشمه میگیرد؟ کدام عقیده و چه موازینی پشت پرده جنایات صهیونیستها، مجوز این همه جنایت را صادر میکند؟
جنگ وجودی
این طنز خیلی تلخ تاریخی را هنوز فراموش نکردهایم. یادمان نرفته که حدود 11 سال پیش، «نتانیاهو» پیش از سفر به آمریکا برای شرکت در نشست عمومی سازمان ملل، ارتش اسرائیل را اخلاقیترین ارتش جهان نامید! مهرماه سال 1393 بود که در فرودگاه بنگوریون به خبرنگاران گفت: «برای مقابله با دروغپردازیها علیه اسرائیل به سازمان ملل میروم... به جهان حقایقی را درباره اسرائیل و ارتش آن که اخلاقیترین ارتش جهان است، خواهم گفت...».
مضحکتر اینکه نخستوزیر رژیم کودککش در حالی این سخنان را میگفت که ارتش اسرائیل در حمله آخرش به غزه که 51 روز طول کشیده بود 2هزار و 157 نفر را شهید و بیش از 11هزار نفر دیگر را زخمی کرده بود. نزدیک به 10هزار خانه را کاملاً تخریب کرده و حداقل 500 کودک را به شهادت رسانده بود. خیلیها آن روز، حرفهای نتانیاهو را فقط یک ژست مضحک و وقیحانه سیاسی قلمداد کردند. برخیها البته همان زمان و یا با فاصله کمی از این رفتار نخستوزیر صهیونیستها به واکاوی این وقاحت پرداخته و به قصد تحلیل با طعنه نوشتند: «اخلاقیترین ارتش جهان چطور با توسل به ایده «جنگ وجودی» بر همهچیز و همهکس، حتی رسانهها حمله میکند؟ نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این مدت بارها در سخنرانیهایش گفته است اسرائیل درگیر یک جنگ وجودی است. نتانیاهو از جنگ رژیم صهیونیستی با فلسطینیان و دیگر کشورها به عنوان جنگ وجودی یاد میکند تا آن را از جنگهای متعارف جدا کند».
منشأ ایده جنایتبار
اصطلاح «جنگ وجودی» را اولینبار وبلاگنویسان اسرائیلی با الهام از فلسفه اگزیستانسیالیستی قرن بیستم سر زبانها انداختند تا نتانیاهو هم از آن سوءاستفاده کند. طرفداران جنگ وجودی میگویند اسرائیل به دلیل شرایط خاص و دشمنان زیادی که دارد، باید قواعد اخلاقی و عرفی جنگ را کنار بگذارد، چون هر جنگی ممکن است به قیمت هستیاش تمام شود! فیلسوفان اگزیستانسیالیست بهطور کلی معتقد بودند: «دیگر خدا یا هیچ نیروی متعال دیگری نمیتواند قواعد زندگی انسانی را تعیین کند، در نتیجه انسان آزاد است تا اخلاقیات خودش را بسازد». والتر کافمن، فیلسوف آلمانی-آمریکایی معتقد است نویسندگانی مانند نیچه و سارتر، با این ایده راه را برای برخی از سیاهترین جنایتهای مدرن باز کردند. حالا حرف «کافمن» مشخصاً درباره دولت اسرائیل مصداق پیدا کرده است. نتانیاهو از سال ۲۰۰۹ بهشکل گسترده از این تعبیر علیه ایران استفاده میکند و با توسل به همین ایده به تشکیلات دولت صهیونیستی اجازه میدهد هرکاری و هر جنایتی را مجاز بدانند. درواقع رژیم صهیونیستی تنها دولت جهان است که با توسل به ایده جنگ وجودی، واضح و آشکارا دست به قتلعام زنان و کودکان، غیرنظامیان، نسلکشی و آزمایش مرگبارترین تسلیحات ممنوعه روی بیدفاعترین مردمان جهان میزند، چون در جنگ وجودی آنها هیچ محدودیتی معنا ندارد. سایت «ترجمان» در این باره به نقل از گاردین مینویسد: «در جنگ وجودی هیچ الزام مطلقی برای رحم، دلسوزی یا خویشتنداری وجود ندارد، مگر اینکه خودتان انتخاب کنید که اینگونه رفتار کنید. میتوانید کودکان را تا دم مرگ گرسنگی بدهید، آنها را در صف غذا بکشید، برای تفریح به دست و پایشان شلیک کنید و خودتان را «اخلاقیترین ارتش جهان» بنامید»!
توهم خطرناک
منتها برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند پشت پرده این حجم از جنایت و وقاحت به جز ایده «جنگ وجودی» یک توهم بزرگ هم وجود دارد. چندی پیش «لیبراسیون» فرانسه در مقالهای به قلم «سیلوی آن گلدبرگ» نوشته بود: «بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و کابینهاش بیپروا به جلو میشتابند و امیدوارند معجزهای به وقوع بپیوندد تا آنان را پیروز جنگ کند؛ معجزهای که از نظر آنان ممکن است بخشی از تاریخ جنگهای مذهبی باشد... از نظر سران اسرائیل، اختلافات اخیر در خاورمیانه نباید به راهحلی دائمی برسد، زیرا قرار است به پایان جهان ختم شود. این، باور صهیونیستهایی است که جنگهای اخیر را آغاز کردهاند. آنها براساس باورها و عقاید مذهبیِ آخرالزمانی خود معتقدند تنها یک جنگ آخرالزمانی میتواند به پایان جهان و پیروزی کامل قوم یهود منجر شود و به همین دلیل، باید به هر قیمتی که شده جلو توقف جنگ را گرفت و هر چه بیشتر بر آتش آن دمید».
«خبرفوری» هم دو روز پیش نوشت: «عقاید آخرالزمانی خطرناک سران رژیم صهیونیستی ابعاد متفاوتی دارد. به نظر میرسد بخشی از سران رژیم، عقاید آخرالزمانی خود را با باورهای عرفانی تلفیق کرده و به سنتزی خطرناک رسیدهاند. در واقع، شواهد گویای این است که بخشی از صهیونیستهایی که در رأس قدرتاند به جنبش آخرالزمانی «شبتای» باور دارند».
جنبش آخرالزمانی شبتای یکی از جنبشهای بدعتآمیز عرفانی یهودی است که در قرن ۱۶ و ۱۷ به وجود آمد. شبتای نظریه «موعود مسیح» را احیا میکند. اول مدعی میشود خود، مسیح موعود است و برای نجات قوم یهود مبعوث شده و بعدها هم مثل خیلی از مدعیان، ادعای خدایی میکند. شبتای و پیروانش در ادامه هیچ محدودیت اخلاقی هم برای زندگی و رفتارشان قائل نیستند و برای پیشبرد کارهایشان دست به هر کاری میزنند.
کارشناسان میگویند رفتار اخیر صهیونیستها نشان میدهد روح «شبتای» در برخی آخرالزمانیهای اسرائیل حلول کرده است. آنها فکر میکنند سرور یهودیان و جهان هستند و افعالشان هیچ قید و بندی ندارد و هر کاری بخواهند میتوانند بکنند، هر کس را بخواهند میتوانند بکشند و هر جنایتی بخواهند میتوانند مرتکب شوند و تمام این کارها هم عین درستی و صواب است. این دیدگاه ترسناکی است که از جنبش شبتای به ارث رسیده و بیش از همه در دولت ترسناک و منحرف بنیامین نتانیاهو، دلقک و نقش اول این نمایش حلول کرده است.
نظر شما