۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۵
کد خبر: ۱۰۷۶۸۷۸

حجت‌الاسلام دکتر ذبیحی از سه گوهر بی‌بدیل اخلاق، جامعیت علمی و میراث جاودان استاد می‌گوید

در سایه‌سار علم و ادب

نگاهی به فضایل اخلاقی و کارنامۀ علمی استاد حشمت‌پور، مشعل‌دار خِرد سینوی

بی‌گمان استاد حشمت‌پور را می‌توان در سه بُعد متمایز شناخت. نخستین و برجسته‌ترین این ابعاد، ویژگی‌های اخلاقی و فردی ایشان است که به‌راستی کم‌نظیر بود...

در سایه‌سار علم و ادب
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

در فراق استادی که از عزیمت ناگزیزش به دیار باقی، چهل روز گذشته و یاران و شاگردان خویش را به سوگ نشانده است، از فضیلت‌های فراموش‌شده‌ای سراغ گرفتیم که در شخصیت استاد فقید تبلور یافته بود.

استاد حشمت‌پور، این چهره یگانۀ علم و ادب و قناعت و مناعت، نه‌تنها در طبیعیات و عرفان، فلسفه وکلام چیره‌دست بود، که در تواضع نیز آیتی بود و سلوک زاهدانه‌اش راهی به رهایی؛ روزنی از ظلمتِ دنیاپرستی به قلمرو عرفانی روح که ساحت اخلاق و معنویت است.

بدین‌منظور با حجت‌الاسلام دکتر محمد ذبیحی، شاگرد شفیق و صمیم ایشان و مدیر مؤسسۀ خرد سینوی، گفت‌وگو کرده‌ایم تا از غنای میراثی بگوییم که نقشۀ راه نجات جامعه از تاریکخانۀ بی‌خردی به روشنان خردورزی است. این میراث گران‌ارج اکنون در اختیار شاگردان استاد حشمت‌پور است. بادا که مشعل خرد سینوی را افروخته دارند و در راهی که استاد، راستی و درستی آن را به اثبات رساند، به استواری قدم بردارند.

در سایه‌سار علم و ادب

استاد در آینۀ اخلاق

سلام و صلوات حق‌تعالی بر عبد صالحِ سالک، عالم عامل و حکیم پارسا، روان‌شاد استاد محمدحسین حشمت‌پور (1330-1404) و با سپاس از روزنامۀ قدس که به نشانۀ قدرشناسی از ارباب معرفت، این فرصت را فراهم ساختند تا در اربعین فقدان آن عزیز سفرکردۀ آرمیده در جوار امام رئوف(ع) با شمایی از فضایل ایشان آشنا شویم و بر زوایای ناشناختۀ زیست علمی و حیات معنوی ایشان پرتویی تازه بیفکنیم. فضایل ایشان پرشمارند. در عرصۀ علم و عمل به مقام کمال رسیده بود. استادی خبره و مسلط بر متون کهن فلسفی و کلامی که به شهادت کارنامۀ پربارشان در این زمینه کم‌نظیر بود. درخصوص ویژگی‌های اخلاقی کمتر کسی را دیده‌ام که همچون استاد حشمت‌پور، تجسم دانش، تواضع و ساده‌زیستی باشد. بزرگانی چون مرحوم آقا سیدجلال و دیگر استوانه‌های علمی مشهد و قم همه آن در گذشتگان وزندگان را ارج می‌نهیم و نیک می‌دانیم که ترکیب علم، ادب و قناعت از استاد فقید چهره‌ای یگانه ساخته بود.

جامعیت علمی

پُرپیداست که در عصر حاضر و باوجود فراخنای بی‌کران علوم کسی نمی‌تواند به‌تمام معنا ذی‌فنون باشد، اما استاد حشمت‌پور در میدان‌های گونه‌گون علمی و نیز در فن تدریس از چنان مهارتی برخوردار بود که هر صاحب‌نظری پس‌از دیدن آثار ایشان، بر این داوری صحه خواهد نهاد. سوخته داند که چیست، پختن سودای خام.

در طبیعیات قدیم، ریاضیات و هندسه استادی ممتاز بود. آقای لشکری، یکی از شاگردان نزدیکش، روایت می‌کند: زمانی که به مقالۀ دهم اصول اقلیدس ‌رسیدیم، با توجه به دشواری‌ آن، نظر استادانِ این حوزه دربارۀ دشواری تدریس این متن همواره مایۀ نگرانی بود. اما استاد هنگام تدریس این بخش، چندان روان و رسا سخن می‌گفت که گویی آسان‌ترین مبحث کتاب را تدریس می‌کند. در تدریس اثری عرفانی همچون ایقاظ‌ النائمین، باوجود شرح و تدریس استادان نامیِ دیگر، تدریس استاد فقید از تبحر بی‌بدیل وی حکایت داشت. در تبیین و شرح متون فلسفی مانند شفاء، شرح حکمةالاشراق و اسفار نشانه‌های آشکار تسلط وی بر سه مکتب فلسفی شناخته‌شده در جهان اسلام است. شرح دُرَخشان توحید صدوق گواه جامعیت و مهارت استاد در تدریس متونی از این دست بود. دریغا که جامعۀ علمی از تدریس نسخۀ کامل این مجموعه محروم ماند و تنها دو جلد از آن که بیش از ۱۶۰۰ نوار صوتی است در اختیار است که ان‌شاءلله با فراهم شدن شرایط عرضه خواهد شد.

خرد سینوی: نقشۀ راه تعالی جامعه

یکی از ابعاد ماندگار حیات علمی این یگانۀ دوران که آن را باید میوۀ درخت تناور خردورزی ابن‌سینا دانست پایبندی نظری و عملی به اصولی است که ابن‌سینا در سراسر آثارش بِدان ملتزم است. او تصدیق بدون دلیل را نکوهش می‌کند و ردّ و تکذیب هر شنیده‌ای را بدون اقامۀ دلیل، نادرست می‌دانست. فیلسوفی واقع‌گرا که برجسته‌ترین و بزرگ‌ترین ویژگی‌اش تسلیمِ «برهان» بودن است. پژوهشگر مباحث فلسفی و کلامی در کلاس درس استاد به‌راستی می‌آموخت که در عرصۀ اندیشه‌ورزی واستدلای‌های عقلی، تقلید و تعبد جایی ندارد و این همان روش و منشی است که در آثار عقلی ابن‌سینا مشهود است. ابن‌سینا فیلسوفی مبنا گراست و بر این باور پای می‌فشرد که تمامی معرفت‌های انسانی باید به گزاره‌های مبنایی که بدیهی‌اند منتهی شوند و آماج فلسفه‌ورزی او این است که نتایج حاصل از برهان و قیاس با گزاره‌های مبنایی ناسازگار نباشند.

روان‌شاد استاد حشمت‌پور در طول بیش‌از نیم‌قرن تدریس متون دست‌اول به‌روشنی نشان می‌دهد که در ساحت اندیشه و استدلال‌ باید از التقاط یا بهره‌گیری از روش‌های دیگر پرهیز کرد و البته در التزام عملی به آیات و روایات چندان باورمند بود که در برتری وحی الهی تردید نداشت و آن را فصل‌الخطاب می‌دانست، لیکن رعایت این اصل علمی (پرهیز از آمیختن مباحث به یکدیگر در مقام فلسفه‌ورزی)، دقیقۀ روش‌شناسانه‌ای است که رئیس فلاسفۀ مشّا در جهان اسلام بر آن تأکید می‌ورزید و نگارنده به‌جد بر این باور است که بخش بزرگی از اصول بنیادینی که فلسفۀ سینوی بر آن استوار شده و در مجموعۀ بزرگ کتاب شفاء- که دایرة‌المعارف علوم عقلی است- و در دیگر آثار عقلی ابن‌سینا بازتابیده است، به پایمردی و اهتمام استاد فقید شرح و تدریس شده است و مؤسسۀ خِرد سینوی مفتخر است که با استجازۀ مکتوب استاد آن را به جامعۀ علمی عرضه نماید.

شهرت‌گریزی

استاد حشمت‌پور ازجملۀ دانشی‌مردانی است که سمت استادی از ایشان اعتلا می‌یابد. از امیرالمؤمنین بی‌رقیب سخن نقل است که دنیا ممرّ است نه مقر؛ گذرگاه است نه جای استقرار.در این بین آدمیان دو دسته‌اند: آنان که خود را فروختند و اسیر شدند و آنان که خود را خریدند و آزاد گشتند. استاد حشمت‌پور نمونۀ کامل‌عیارِ دستۀ دوم بود. او در تمام عمر، از کمند شهرت گریخت. ما شاگردان همواره با ایشان کشمکش داشتیم که: «اجازه دهید مصاحبه‌ای هماهنگ کنیم تادانش پژوهان وپژوهشگران بیشتری شما را بشناسند». زمانی که به اصرار دانشگاه بنا شد مستندی از زندگی وی ساخته شود و مسئولیت اقناع استاد به من محول شد، قویّاً مخالفت کرد. پس‌از سه جلسه گفت‌وگوی بی‌ثمر، با اکراه گفتند: «بگویید بیایند». صبح روز بعد تماس ایشان فتح‌الفتوح مرا بر باد داد: «باید شما را ببینم...». در مجتمع ناشران به دیدارشان شتافتم. رنگ رخسار استاد نشان از کم‌خوابی داشت: «دیشب تا صبح پهلوبه‌پهلو شدم... نتوانستم به شما «نه» بگویم، اما از درون راضی نیستم. این مصاحبه‌ها را نمی‌خواهم.» بغض گلویم را گرفت: «هرچه صلاح می‌دانید...» و فرمود که «بگویید نیایند.» این واکنش جانمایۀ زندگانی مردی است که گوهر آزادی و آزادگی را با نه گفتن به دنیا فراچنگ آورده بود.

ارادت شاگردی

استاد حشمت‌پور از نوادر روزگار بود و مصیبت فقدان ایشان، تجلی این آیۀ‌ شریفه است: «یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّۀُ ارْجعی إلی رَبّک راضیَۀً مَرْضیَّۀً» (ای نفس مطمئنه! به‌سوی پروردگارت بازگرد، درحالی‌که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است). امیدوارم در شهر مشهد بزرگداشت شایسته‌ای برای ایشان برگزار شود؛ ازجمله نام‌گذاری خیابان، یا احداث فرهنگ‌سَرا به نام ایشان.

تولیت بزرگوار، حاج‌آقای مروی، درخصوص خاکسپاری استاد در حرم مطهر رضوی عنایت ویژه‌ای داشتند. در سفرشان به قم ضمن عیادت از ایشان در بیمارستان و توصیه‌های لازم به مسئولان گفتند ان‌‎شاءلله که بهبودی حاصل شود، لیکن چنانچه تقدیر الهی به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد مدفن ایشان درجوار امام هشتم علیه‌السلام خواهد بود. شاگردان و ارادتمندان استاد از این اقدام ارزشمند ایشان سپاس‌گزارند.

تردیدی نیست که استاد حشمت‌پور دلدادۀ اهل‌بیت(ع) و حضرت رضا(ع) بودند. خود ایشان خاطراتی نقل می‌کردند، ازجمله‌اینکه پدر و مادرشان مایل بودند تولد وی در مشهد اتفاق بیفتد و برای همین چند روز پیش‌از تولد به مشهد می‌آیند. اما اینکه ایشان بر دفن شدن در حرم مطهر پای فشرده یا به آن وصیت کرده باشند، چنین نیست. حتی واقعیت این است که دوستانی به من گفتند آیا برای دفن در مشهد هزینه پرداخت شده، اما من پاسخ دادم که مسئله اساساً این نبوده است. علت اصلی دفن استاد در حرم، علاقه و ارادت حاج‌آقای مروی به استاد فقید بوده است؛ چراکه شاگرد آقای حشمت‌پور بودند و کمالات فراوانی از استاد دیده بودند.

نکته‌ای را هم برای درک بهتر حالات و مقامات آقای حشمت‌پور اضافه می‌کنم. در سفر اخیر که استاد بیمار شدند و چند روزی در منزل بستری بودند، حاج‌آقا را در جریان وضعیت استاد قرار دادم. ایشان به عیادت استاد رفتند. بعداز این ملاقات، وقتی خدمتشان رسیدم با عتاب و ناراحتی فرمودند: «آخر شما شاگردهای استاد چه می‌کنید؟ این چه زندگی‌ای است که ایشان دارند؟! خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، زیرزمینی قدیمی و فرسوده است. چرا خانه‌شان را نمی‌کوبید، تعمیر اساسی نمی‌کنید یا منزل ایشان را عوض نمی‌کنید؟ اگر کاری هم از دست ما برمی‌آید، بگویید تا انجام دهیم.» در پاسخ عرض شد که خودِ استاد راضی نمی‌شوند و معمولاً می‌فرمایند: «من به همین وضع قانعم و راضی‌ام».

برای حسن‌ختام این گفت‌وگو روایتی که در خصال آمده سزاوار توجه است دستور العملی که استاد فقید بجد باورقلبی و عملی به آن داشت. روایتی گرانسنگ از پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «من تا پایان عمرم هیچ گاه پنج چیز را ترک نخواهم کرد تا سنتی برای همه باشد و به آن عمل کند، با مردم به سادگی و راحتی خواهم نشست و همان‌گونه برخواهم خاست، بدون حجله و حجاب بر مرکبی می‌نشینم، شیر گوسفندان را به دست خویش خواهم دوشید، لباسی پشمینه پوشیده و بر کودکان و خردسالان سلام خواهم کرد».

این کلام گهربار، سرلوحۀ زندگی آن بزرگوار بود، زیراکه این خصایص پیامبرانه در وجود ایشان تجلی یافته بود.

احتمالاً دیده‌اید برخی شخصیت‌ها را که عینک به چشم دارند و گاه از بالای آن به مردم می‌نگرند؟ استاد فرزانۀ ما اگرچه عینک داشت، نگاهش همواره فروتنانه و سرشار از احترام به مخاطب بود.

ایشان حتی در سخت‌ترین شرایط، در انجام مسئولیت خود کم نمی‌گذاشت. به یاد دارم که گاه با وجود بیماری و درد[سنگ کلیه]، در کلاس حضور می‌یافت. از شدت درد انگشتانش را به هم می‌فشرد تا درد جانکاه را تاب بیاورد و از درس و بحث بارنماند. از دوران مدرسۀ نواب تا سال‌های حضور مشترک در قم و سفرهای متعدد به نمایشگاه کتاب تهران که در بعضی از سفرها توفیق همراهی داشتم. آقای دکتر مسجدجامعی؛ از اقوام نزدیک استاد در برهه‌ای وزیر فرهنگ و ارشاد بود اما هرگز ندیدیم که استاد به دفتر مسئولان مراجعه کند، چه رسد به طرح درخواست یا گرفتن امتیاز. این مشی‌ومنش همیشگی استاد بود.

خاطره‌ای دیگر از این سفرها به نمایشگاه کتاب، که با ماه مبارک رمضان مصادف شده بود یا اینکه ایشان روزه بودند پس‌از اتمام کار نمایشگاه، نماز مغرب و عشا را به ‌جا آوردیم و در مجلس ختمی برای مرحوم بهلول {درست بخاطر ندارم} شرکت کردیم. اخوی بزرگ‌تر ایشان که در تهران ساکن است، اصرار داشت که به استاد بگویید چیزی میل کنند. با اطمینان گفتم، بی‌فایده است، زیرا زهد ایشان، نه زهد ریایی- چنان‌که حافظ می‌گفت- بلکه برخاسته از ژرفای ایمان بود. خداوند روح پاکش را قرین رحمت واسعۀ خویش گرداند.

اکنون که آن استاد وارسته، دیده از جهان فروبسته و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) آرمیده‌ است، بر ماست که به‌قدر وسع در جهت احیای تراث ایشان بکوشیم و رهرو راه آن دانشی‌مرد اخلاق‌مدار باشیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha