در آستانه چهلمین روز ارتحال استاد برجسته حوزه علمیه؛ محمدحسین حشمتپور(ره)، به سراغ یکی از شاگردان مبرز و همنشین دیرین ایشان، حجتالاسلام سیدمحمود موسوی شاهرودی رفتیم تا از خاطرات ۴۸ سال همراهی با این استاد فرزانه بگوییم. مدیر سابق مرکز اسلامی نیویورک در این گفتوگوی صمیمی، از ویژگیهای منحصر به فرد استادش در تدریس، اخلاق و مدیریت زمان میگوید و بر ضرورت حفظ میراث علمی این چهره ماندگار حوزه تأکید میکند. آنچه در ادامه میآید، مشروح این گفتوگوی خواندنی است با استاد حجتالاسلام موسوی شاهرودی.
درس بیتعطیلی
حجتالاسلام موسوی شاهرودی با اشاره به آشنایی ۴۸ ساله خود با استاد حشمتپور(ره) میگوید: آشنایی من با ایشان به سال ۱۳۵۶ بازمیگردد. استاد در آن زمان حوزهای گرم و پررونق در مشهد داشتند. من در درس لمعه ایشان شرکت میکردم. وی در توصیف ویژگیهای منحصر به فرد کلاس استاد تأکید میکند: درس ایشان از درسهای پرمخاطب و پرشور مشهد بود. استاد بسیار مقید بودند که هیچ درسی تعطیل نشود؛ من به خاطر ندارم که ایشان درسی را تعطیل کرده باشند. همچنین بسیار مراقب بودند نظم درس به هم نخورد و وقت طلاب هدر نرود.
او در پاسخ به پرسشی فرضی درباره گستره تحصیلات خودشان در محضر استاد و فهرست دروس میافزاید: من بیشتر دروس سطح را با ایشان خواندم مانند لمعه، رسائل، تمامی مکاسب محرمه، بیع و خیارات، جلد اول کفایه و مقداری از جلد دوم کفایه. وی با اشاره به نقطه آغاز این همراهی علمی، خاطره جذب شدنش را این گونه روایت میکند: ابتدای آشنایی من به سالی برمیگردد که برای تعطیلات تابستان از قم به مشهد رفته بودم. در جستوجوی استادی مناسب بودم تا اینکه به توصیه دوستان در درس آقای مرحوم حشمت شرکت کردم. از همان جلسه اول مجذوب بیان ایشان شدم. در کنار قوت علمی، بیانی شیوا و شخصیتی خوشاخلاق داشتند که من را ترغیب کرد همه درسهایم را با ایشان ادامه دهم.
او در توضیح ویژگی برجسته تعطیلناپذیری درس استاد، میافزاید: یکی از ویژگیهای برجسته ایشان این بود که حتی در ایام تعطیل نیز درسها را تعطیل نمیکردند. ایشان درسهایی مخصوص تعطیلات داشتند و ما در تابستان، بسیاری از درسها را خدمت ایشان خواندیم؛ حتی ایشان پنجشنبهها و جمعهها در تابستان درس را تعطیل نمیکردند و این خصوصیت بارز ایشان بود بنابراین ما تمام طول هفته، حتی پنجشنبه و جمعه خدمت ایشان درس داشتیم و همین هم سبب شده بود که علاقهمان به درس ایشان بیشتر شود.
همراهان راه علم
حجتالاسلام موسوی شاهرودی درباره نقش خانواده در موفقیت علمی استاد بیان میکند: همسر ایشان جزو خانوادههای سرشناس و متدین تهران و بسیار در زندگی رفیق ایشان بود؛ از جهت اینکه وقت ایشان را مراعات میکرد برای اینکه ایشان به کار درسیشان برسند ایشان بسیار ملاحظه میکرد که همسرشان به درسشان برسند و چیزی مقدم بر کار علمی ایشان نباشد. به بچهها سفارش میکرد که پدر را مواظب باشند تا پدر به کار درسیشان برسند؛ اگر ملاحظات همسر ایشان نبود قطعاً جناب آقای حشمتپور نمیتوانستند این سالها را ممحض در درس باشند و درسشان بر هر کاری مقدم باشد! آقازادههای ایشان هم که دو فرزند پسر دارند مراعات میکردند و همین مراعات سبب شده بود آقای حشمتپور بتوانند تمام وقتشان را برای درسشان بگذارند.
از دفتر یادداشت تا درس اخلاق
ما از دوران تدریس و رفتار استاد با شاگردانشان شنیدیم. کمی درباره دوران شاگردی خودشان صحبت کنیم. استاد حشمتپور در زمان تحصیل چه شاگردی بودند؟ حجتالاسلام موسوی شاهرودی اظهار میکند: استاد حشمتپور در ابتدا شاگرد درس خارج آیتالله میلانی و آیتالله فلسفی در مشهد بودند. پیش از آن دروس سطح را نزد استادان بزرگ و شناخته شده مشهد گذرانده و ادبیات عرب را نیز نزد استاد ادیب نیشابوری آموخته بودند از جمله حاشیه مغنی، مطول و قوانین را تقریباً به طور کامل نزد ایشان خوانده بودند مثلاً از مغنی حدود 6باب را فرا گرفته، مطول را به طور کامل خوانده بودند و قوانین را نیز به همین ترتیب. یکی از ویژگیهای برجسته ایشان در زمان تحصیل این بود که تمامی درسها را از ابتدا تا انتها یادداشت میکردند به گونهای که حتی جملاتی مانند «تا اینجا بس است» را نیز مینوشتند. این دقت و پشتکار از جمله خصلتهای بارز استاد در دوران تحصیل بود.
حجتالاسلام موسوی شاهرودی درباره اخلاق و شخصیت مرحوم حشمتپور در محیط درس و زندگی روزمره میگوید: ایشان از نظر اخلاقی انسانی بسیار متواضع، مؤدب و مبادی آداب بودند. در تمام سالهایی که در درس ایشان شرکت میکردیم و من نیز سالها با ایشان هماتاق و همخانه بودم؛ هرگز به یاد نمیآورم که حتی در یک مورد ناراحتی یا تندی در رفتار یا گفتارشان دیده باشم. نه بیاحترامی به شاگردی میکردند نه کنایهای ناروا میزدند و نه حتی شوخی که موجب رنجش کسی شود اصلاً در رفتار ایشان نبود، رفتار ایشان با شاگردان همواره همراه با احترام و وقار بود. با وجود اینکه هیچ گاه کمک مالی از شاگردان دریافت نکرده و از شهریه حوزه نیز استفاده نمیکردند، اما خودشان را مدیون طلبهها میدانستند. گاه پیش میآمد اگر چند دقیقهای در رسیدن به کلاس تأخیر میداشتند از شاگردان طلب رضایت میکردند. بارها و بارها دیده میشد که در حال راه رفتن مشغول مطالعه هستند یا در صف نانوایی به مطالعه میپردازند. حتی در اتوبوس و رفت و آمدها نیز لحظهای از وقت خود را به بطالت نمیگذراندند.
تدریس و هوشیاری در راه علم
حجتالاسلام موسوی شاهرودی درباره اینکه استاد حشمتپور پس از آشنایی با محیط قم چگونه وارد فضای علمی شدند و این جابهجایی چه تأثیری بر روش تحصیل و تدریس ایشان گذاشت، میگوید: استاد پس از ورود به قم در درس آیتالله العظمی وحید خراسانی شرکت کردند و حدود ۱۰ تا ۱۵ سال در این جلسات علمی حضور مستمر داشتند. ایشان با جدیت تمام، تقریرات دروس را با دقت ثبت میکردند و در حاشیه کتابها و اوراق درسی، تعلیقات و حواشی ارزشمندی از برداشتهای خویش مینگاشتند که حاوی نکات دقیق و ظریف علمی بود.
نوشتههای ایشان از این دوران عمدتاً موجود است، هر چند متأسفانه برخی از دفترهای درسی ایشان به دلیل خصلت اخلاقی خاصی که داشتند یعنی تمایل به در اختیار قرار دادن آنها برای طلبهها، اکنون در دست دیگران است. ایشان تمامی درسهای ادبیات و سطوح عالی و خارج را به همین شیوه دقیق مینوشتند. با این حال اکنون بسیاری از آن دفترها دست طلبههاست و به راحتی قابل دسترسی نیست.
وی درباره پشتکار و استعداد درسی مرحوم حشمتپور و اینکه آیا این مهارت از دوران کودکی در ایشان وجود داشت؟ تصریح میکند: ایشان از سن پایین توانایی خاصی در فراگیری، پشتکار و تدریس داشتند و میتوانستند مطالب مشکل را خودشان کشف کنند. نکته جالب اینکه ایشان دارای دو دیپلم ریاضی و تجربی بودند بدون آنکه حتی یک سال در کلاسهای رسمی راهنمایی و دبیرستان حضور داشته باشند. از مقطع راهنمایی تا دیپلم هیچ گاه در کلاس درس ننشستند و تمام این مراحل را به صورت مطالعه شخصی و با شرکت در امتحانات شبانه در مدارس فوقالعاده طی کردند و موفق به دریافت مدرک شدند. در یکی از پرسشهایی که از ایشان داشتم پرسیدم: «شما تدریس را از چه زمانی آغاز کردید؟» ایشان پاسخ دادند: من از کلاس چهارم دبستان شروع کردم؛ گاهی همان زمان معلم از من میخواست مطالب را برای دیگران تدریس کنم. پس از آن در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی که طلبه شدم، هر درسی را که میخواندم همان زمان یا حتی پیش از اتمام کامل آن، شروع میکردم به تدریس آن برای دیگران. همین کار موجب شده بود در بیان مطلب و استخراج مفاهیم از عبارات، مهارت و استعداد خاصی پیدا کنم. ایشان تمام کتابهایی را که خدمت استادی نخوانده بودند، خود مطالعه میکردند؛ مطالب را شخصاً درک و تحلیل و سپس در امتحانات شرکت میکردند و قبول میشدند. نکته جالب توجه آن بود که ایشان در یکی از مصاحبههایشان میفرمودند: «درسهای راهنمایی و دبیرستان را که مطالعه میکردم و در پایان سال امتحان میدادم، هیچ گاه سبب نمیشد درسهای حوزهام تعطیل شود. فقط در ۱۵ روز پایانی سال، یعنی ایام امتحانات، همراه درسهای حوزه آن دروس را مطالعه میکردم و شبانه امتحان میدادم».
حجتالاسلام موسوی شاهرودی در مورد نقش استاد حشمتپور(ره) در زمینههای علمی در قم و نحوه ورود ایشان به حوزههای جدید مثل فلسفه میگوید: ایشان در فقه مهارت بالایی داشتند و تدریس فقه ایشان در مشهد بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. پس از آمدن به قم، تدریس «رسائل»، «مکاسب» و «کفایه» را آغاز کردند و طلبههای فاضلی در جلسات درسی ایشان شرکت میکردند. ایشان علاقهمند شدند مدتی به دروس فلسفه بپردازند. تصمیم اولیه ایشان این بود که فقط یک سال فلسفه بخوانند اما این تصمیم به حدود پنج سال حضور در جلسات استادان برجستهای مانند آیتالله العظمی جوادی آملی و آیتالله حسنزاده آملی انجامید. ایشان بخشی از این دروس را نیز از طریق نوار دنبال کردند. در نهایت، به دلیل درخواست مکرر طلاب برای تدریس فلسفه، به تدریج به تدریس این حوزه روی آوردند و به آرامی در این مسیر گام نهادند.
ضرورت حفظ میراث علمی ایشان
وی به عنوان یکی از نزدیکان استاد حشمتپور(ره) درباره ویژگی برجسته ایشان که بیش از همه در جذب شاگردان مؤثر بود و اینکه برای حفظ آثار علمی این استاد بزرگ چه اقدامهایی را پیشنهاد میدهد، ابراز میکند: آنچه بیش از هر چیز در شخصیت استاد حشمتپور(ره) جلوه داشت و شاگردان را به ایشان جذب میکرد، تواضع، اخلاق نیکو و تقوای عمیقشان بود. سیر و سلوک ایشان به گونهای بود که همواره با طلبهها با احترام و بزرگواری رفتار میکردند و هرگز توقعی از شاگردان نداشتند، بلکه خود را مدیون آنان میدانستند. در مورد حفظ میراث علمی استاد به نظر میرسد باید گروهی تشکیل شود و نخستین اقدام، جمعآوری دفترهای درسی ایشان در مشهد و قم باشد؛ چراکه این کار هنوز امکانپذیر بوده زیرا زمان زیادی از رحلت ایشان نگذشته است. برخی از دوستان نیز از محل نگهداری این آثار از جمله طرحهای فقهی و اصولی، دروس سطح عالی ادبیات در مشهد و درسهای خارج اطلاع دارند. گام بعدی، ساماندهی این آثار توسط افرادی متخصص در فقه و اصول است. همچنین کسانی که در فلسفه تبحر دارند میتوانند نوشتههای فلسفی استاد را که با دقت فراوان تألیف شده، تنظیم و آماده چاپ کنند. علاوه بر این، تدریسهای ضبط شده ایشان گنجینهای ارزشمند است که پیادهسازی و انتشار آن میتواند برای جامعه علمی بسیار مفید باشد.
نظر شما