به گزارش قدس آنلاین، ملیپوشان ایران در این هفته چشمنوازتر از قبل بازی کردند و امتیازات خوبی را بدست آوردند. این در حالی بود که دستان روبرتو پیاتزا، سرمربی تیم، به دلیل بازنگشتن ملیپوشان به کشور در پی شرایط جنگی، از برخی امکانات خالی بود. با این حال، او با شناختی عمیق از تیم هلند که سالها پیش هدایتش را بر عهده داشته، موفق شد یک پیروزی ارزشمند دیگر را برای ایران رقم بزند. حالا هفته سوم در لهستان پیگیری خواهد شد و تیم ملی در نخستین بازی باید برابر قدرت اول جهان، یعنی خود لهستان، صفآرایی کند.
واقعیت این است در روزگاری که جامعه ایرانی زخمخورده از جنگ تحمیلی، تشنه پیروزی و غرور است، تیم ملی والیبال ایران چون ارکستری یکصدا بر صحنه جهان ایستاده و نغمه انسجام و اطاعت را مینوازد. نه خبری از تکنوازیهای بیجاست، نه سایه بازیکنسالاری بر سرِ سازها. هر دست، هر نگاه، هر گام، گویی با چشمان سرمربی بیلبخند اما پررمز، روبرتو پیاتزا، کوک شده است.
در هفته دوم لیگ ملتهای ۲۰۲۵، جایی در دل بلگراد، ایران برابر صربستان و آرژانتین و آلمان و هلند صفآرایی کرد. در این نبردها آنچه دیدیم تنها یک مسابقه نبود؛ نمایشی بود از بلوغ، شجاعت و گوشبهفرمانی جوانانی که نه با غرور بیریشه؛ بلکه با فروتنی در برابر خرد مربیشان، پا به میدان گذاشتند و آنچه آموخته بودند را بیکموکاست اجرا کردند.
پس از پیروزی بر صربستان، در برابر آرژانتین، اوج شاهکار به تصویر کشیده شد. در آن ست چهارم فراموشنشدنی، وقتی بازی در لحظههای حساس پیش میرفت، پیاتزا تصمیمی گرفت که کمتر کسی جرئت آن را داشت. او پوریا حسینخانزاده را که تا آن لحظه از بهترینها بود، بیرون کشید و جوانی آرام اما آماده به نام علی حقپرست را به میدان فرستاد. تصمیمی شبیه بیرون کشیدن ویولن اول و دادن صحنه به نوازندهای ناشناخته. اما چه آرشهای کشید این جوان جویای نام! سرویسهایی تیز، حملاتی هوشمندانه و دریافتهایی که چون دیواری پولادین در برابر حریف ایستادند.
و پیاتزا که انگار آینده را ورق میزند، با همان دستان خونسرد، جواد کریمی و بردیا سعادت را هم به میدان فرستاد تا جان تازهای به ریتم بازی ببخشند. هرکدام نقشی نو گرفتند و ارکستر والیبال ایران، هماهنگتر از پیش، ترانه پیروزی را به پایان رساند. تصویر بهیادماندنی اما زمانی بود که این سرمربی شهیر، بابت ضربه شریفی که با سرعت ۱۰۰ کیلومتر نواخته شد، تلاش کرد دست بازیکن جوانش را ببوسد. بازی با آلمان را هم تیم ملی با دستان بسته به میدان رفت و نبردی پایاپا را به نمایش گذاشت. بدشانسی و کم دقتی نسل کمتجربه تیم ملی موجب شد آلمانها به یک پیروزی نزدیک دست یابند.
چهار پیروزی تا پایان هفته دوم نشان داده پیاتزا با فرماندهی و فکوری مثالزدنی، بیش از یک مربی است. او آهنگسازی است که نه فقط با تاکتیک؛ بلکه با روان، با انضباط و با فهم عمیق از روح تیمی، ایران را به سمت افقهای تازه میبرد.
این جملات مرد ایتالیایی را مرور کنید:
«من آن مربیای نیستم که بخواهد پیروزیها یا شکستها را بررسی کند، بلکه میخواهم هر روز بهتر شوم. پس این موضوع را بررسی میکنم که بازیکنانم هر روز پیشرفت کنند. نمیتوانم خیلی خوشحال باشم، چون میدانم که مقابل آمریکا باختیم و نتیجه را به اسلوونی واگذار کردیم. این دو بازی از نظر رنکینگ جهانی برای تیم ایران اهمیت زیادی داشت، اما نکته مهم این است که در هر بازی پیشرفت کردهایم».
واقعیت این است که همین پیشرفت و نبردهای جانانه، موجب شده است تیم ملی والیبال، پس از چند سال، دوباره در دلها برای خودش جا باز کند.
نظر شما