دوازدهمین روز از ماه محرم، در تقویم شیعه، روزی است که غم و اندوه عاشورا، با فصلی تازه از صبر، استقامت و پیامرسانی گره میخورد. امروز بنا به روایتی؛ سالروز شهادت غریبانه امام علی بن الحسین(ع)، سیدالساجدین است؛ همان امامی که پس از کربلا، بار سنگین رسالت پیام عاشورا را بر دوش کشید.
در همین روزهای پر از حزن، همزمان با ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه، پیکر مطهر و بیسر سیدالشهدا(ع) نیز به دست امام سجاد(ع) و با یاری جمعی از مردان بنیاسد به خاک سپرده شد. این ایام، نه تنها یادآور اوج مظلومیت است، بلکه تجلیگاه ابعاد عمیق و ماندگار نهضتی بوده که پیام آن، فراتر از زمان و مکان، همچنان راهگشای حیات بشری است.
برای بررسی بیشتر این ابعاد و درک عمیقتر از جایگاه کربلا در فرهنگ شیعه، با آیتالله حسین گنجی اشتهاردی، استاد برجسته حوزه علمیه به گفتوگو نشستیم.
کربلا؛ جلوهای بینظیر و بستری برای ظهور
آیتالله گنجی اشتهاردی در ابتدا با بیان عظمت کربلا توضیح میدهد: کربلا دارای دو چهره زیبا، بینظیر و بیبدیل است؛ یکی چهره تاریخی و فرهنگی آن و دیگری چهره معنوی و روحی آن. چهره تاریخی و فرهنگی کربلا به صورتی است که در طول تاریخ به این زیبایی رخ نداده و در آینده نیز تا ظهور حضرت ولیالله الاعظم(عج) رخ نخواهد داد. این فرهنگ کامل و جامع است و هیچ کمبودی ندارد، لذا حضرت ولیالله الاعظم(عج) پس از ظهور، کربلا را احیا خواهند کرد و فرهنگ عصر ظهور، احیای کربلاست. به عنوان نمونهای از این فرهنگ جامع، به زیارت حضرت سالار شهیدان و شهدای کربلا اشاره میکنیم. در زیارتنامه، پس از سلام به محضر مبارکشان، شهادت میدهیم که «اشهد انک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر». این عبارت به معنای به پا داشتن نماز است، نه صرفاً خواندن نماز. شیعه به برکت حضرات اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اقامه نماز را آموخته است و در هیچ جای قرآن و روایات اهل بیت(ع) عبارت «اقرأ الصلاة»، نماز بخوان را نمییابیم. ما معمولاً ترجمه اشتباهی از این مفهوم داریم و گمان میکنیم نماز خواندن یعنی صرفاً قرائت آن، در حالی که در تمام قرآن، عبارت «اقم الصلاة» نماز را به پا دار یا «یقیمون الصلاة» آنان که نماز را به پا داشتند آمده است.
ایشان اضافه میکند: قرآن اهل تقوا را هدایت میکند و اهل تقوا «الذین یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون و الذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالآخرة هم یوقنون» (بقره/۳-۴) هستند. یک مصداق بینظیر «ما انزل الیک» در قرآن، آیه ۶۷ سوره مبارکه مائده است که میفرماید: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» این آیه به صراحت به امامت امیرالمؤمنین(ع) اشاره دارد و مصداق بلند و سرنوشتساز آن، امامت امیرالمؤمنین(ع) و حضرات امامان معصوم(ع) است. با استناد به آیه «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» (مؤمنون/۱-۲)، خشوع در نماز نیز از مصادیق اقامه صلات است و شیعه اقامه نماز میکند چون از امامان معصومش آموخته نماز باید در زندگیاش راه برود؛ در زندگی فردی، خانوادگی، فامیلی، کاری و اجتماعی. حضرت سالار شهیدان برای صرفاً خواندن نماز به کربلا نیامد. مگر حر بن یزید ریاحی و هزاران نفر همراهش نماز نمیخواندند؟ اما حضرت آمدند تا بشریت را به اقامه نماز دعوت کنند.
اقامه نماز؛ تجلی پیام الهی در زندگی
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه تشریح میکند: اقامه نماز هم از گناهان علنی و هم از گناهان در خلوت بازمیدارد و کنترل زبان، چشم، دست و اعضا و جوارح بر ذهن و قلب را در پی دارد، چنان که قرآن میفرماید: «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» (عنکبوت/۴۵). قرائت نماز صرفاً خواندن حمد و سوره و اذکار است، اما اقامه نماز یعنی دیدن تأثیر آن در زندگی فردی، خانوادگی، کاری و اجتماعی. اقامه نماز جز با امامت تحقق پیدا نمیکند؛ این امام معصوم است که اقامه نماز را به ما میآموزد. در آغاز نماز، «باء» در بسم الله الرحمن الرحیم، باء استعانت است، یعنی به مدد نام خدا نماز میخوانیم. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «انا نقطة تحت الباء»؛ من نقطه زیر باء هستم. این به معنای آن است که به مدد امیرالمؤمنین(ع) است که ما میآموزیم چگونه نماز را اقامه و آداب آن را رعایت کنیم. تکبیرات نماز و بالا بردن دستها تا بناگوش، به معنای زنده باد دوست و مرده باد هر چه غیر او است؛ یعنی فقط خداوند، در برابر او ایستادهام، نه دنیا، نه دیگران، نه تعلق، نه تکلم، نه تن، نه تجمل. این همان حقیقتی است که امام زینالعابدین(ع) در خطبه معروف خود در مجلس یزید بر آن تأکید فرمود: «لاشی اکبر من الله»؛ هیچ شیئی از خدا بزرگتر نیست و خداوند بزرگتر از هر توصیفی است. تنها بندگان مخلص هستند که میتوانند خدا را توصیف کنند، چنان که قرآن میفرماید: «سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ» (صافات/۱۸۰).
اشک بر حسین(ع)؛ کیمیای اعظم و پلی به سوی معراج
آیتالله گنجی اشتهاردی ادامه میدهد: بدون ولایت، محال است کسی بتواند اقامه نماز کند؛ قرائت نماز را همه میخوانند اما اقامه نماز فقط با ولایت محقق میشود. برنامه اصلی یاران حضرت ولیعصر(عج) در عصر ظهور، دقیقاً همان چهار محور اصلی است که در آیه ۴۱ سوره مبارکه حج آمده است: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ والِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ». بدون شک، فرهنگ کربلا و قیام امام حسین(ع) الهامبخش یاران حضرت مهدی(عج) در برپایی عدالت و ارزشهای الهی خواهد بود. کربلا فرهنگ جامع و کاملی است که حضرت تشریف میآورند و آن را جهانی میکنند و عزاداریها در کشورهای مختلف، مقدمهای برای جهانی شدن کربلاست. همچنان که در منابع روایی داریم که حضرت(عج) همه عالم را کربلایی میکند و در معرفی خود میفرماید: «ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم، ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ انا بقیة الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه» یعنی من باقیمانده از سلسله انبیا و اوصیا هستم و من انتقامگیرنده از دشمنان خدا هستم. سپس خطاب به جهانیان میفرماید: «ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان»، آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین(ع) را تشنهکام کشتند.
ایشان یادآور میشود: خالصترین، مقربترین و سریعترین عبادتی که به معراج میرود، روضه برای حضرت سالار شهیدان و گریستن برای ایشان است. گریه مداوم حضرت امام زینالعابدین(ع) پس از واقعه کربلا که به روایتی ۳۵ سال و به روایتی ۴۰ سال به طول انجامید، عبادتی بینظیر است. آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی(ره) در کتاب عروة الوثقی فتوایی از آیتالله سیدمحمود شاهرودی(ره) صادر کرده که اگر کسی در نماز برای دنیا بگرید، نمازش باطل است و اگر برای گناهانش بگرید، نمازش صحیح است؛ اما اگر کسی در نماز برای حضرت سالار شهیدان بگرید، این گریه «من افضل القربات» یعنی از بافضیلتترین اعمال مقرب به خداست و نماز را چندین برابر به آسمانها میبرد و مقبول درگاه الهی قرار میدهد. امام حسین(ع) فرمود: «انا قتیل العبرات» من کشته اشکها هستم. «عبره» به معنای اشکی است که از قلب عبور کند و بر چشمان جاری شود. این اشک بر امام حسین(ع) انسان را از رذائل اخلاقی، ظلمات و موانع عبور میدهد و تمام مشکلات را حل میکند. البته، گریه بر امام حسین(ع) تنها یک بعد از فرهنگ عاشوراست؛ ایثار، شهادت، عدالتخواهی و ظلمستیزی از دیگر درسهای بزرگ این حماسه جاویدان بوده که میتوانند انسانها را به سوی کمال رهنمون کنند. حضرت امام خمینی(ره) فرمود : ما هرچه داریم از کربلا داریم، از محرم داریم، از گریه بر ابی عبدالله الحسین(ع) داریم، این گریه کیمیای اکبر و اکسیر اعظم است. حضرت ولیالله الاعظم(عج)، فرهنگ جامع و بینظیر کربلا را احیا و جهانی خواهد کرد.
ویرانی کاخ یزید؛ میراث جهاد تبیین امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)
آیتالله گنجی اشتهاردی در پایان با اشاره به انواع گریهها و ندبهها، آنها را نشانه اشتیاق به ظهور حضرت ولیعصر(عج) و تحقق کامل اهداف والای کربلا در جهان دانسته و بیان میکند: حضرت امام زینالعابدین(ع) و عمهشان، حضرت زینب کبری(س)، قهرمانان کربلا هستند که پیام «أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ...» را به کربلا آوردند. خطبههای آتشین حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) در کوفه و شام، دلهای مردم را به درد آورد و اشکهایشان را جاری ساخت و زمینه را برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره کربلا فراهم کرد. عمده خطبههای این دو بزرگوار در ارتباط با امامت، ولایت و کربلاست. حضرت زینب(س) در کوفه و امام سجاد(ع) در شام، مردم را بیدار و کاخ یزید را ویران کردند. امام سجاد(ع) در جهاد تبیین بینظیر خود در شام، در برابر یزید، با شجاعت و صلابت، نسب خود را بیان و نام جدشان رسول خدا(ص) را در برابر یزید مطرح و او را تحقیر کرد. آمده است زینب کبری(س) در شام به یزید فرمود: «کد کیدک و ناصب جهدک واسع سعیک فوالله لا تمحو وحینا ولا تمیت ذکرنا» یعنی هر چه در توان داری به کار گیر و هر فکر و حیلهای که میتوانی به کار بند، تو هرگز نمیتوانی وحی ما را خاموش کنی و ذکر ما را بمیرانی و از یاد تاریخ و جوامع بشری ببری.
نظر شما