خطرناکترین گروهی که عقلها را گمراه میکنند، نور بصیرت را خاموش میسازند، و مردم را به ورطه جنایت میکشانند – آن هم به نام دین – علمای سوء هستند؛ همانانی که لباس تقوا پوشیدهاند، عمامههای فریب به سر دارند و با ظاهری دینی، خیانتکارانه از پشت به دین خنجر میزنند و آن را از درون میدرند. آنان فتوا میدهند به آنچه خوشایند سلطانهاست؛ حق را باطل جلوه میدهند، بر منبر نمیروند تا از شریعت دفاع کنند، بلکه بالا میروند تا صدای شریعت را خفه کنند، نور آن را خاموش نمایند، و امت را در تاریکی فتنه غرق سازند.
در تاریخ اسلام، نمونهای گویا و تکاندهنده از خطر این گروه وجود دارد: قاضی شریح.
او نه صرفاً یک قاضی، که خنجری در دست استبداد بود؛ آنگاه که حکم به جواز قتل حسین علیهالسلام داد، و در سقوط فرستاده وفادارش – مسلم بن عقیل – نقش داشت. او مردم را با حجتی دروغین گمراه کرد، آنگاه که گفت: «شما را چه کار به امور سلاطین؟» و بدینسان صف واحد مؤمنان را متفرق ساخت، و راه را برای ذبح حق در کربلا هموار کرد.
پس وای بر او و وای بر همانند او! در روایات آمده است: بوی تعفّنشان در قیامت مشام اهل دوزخ را نیز میآزارد؛ از شدّت خیانتشان، پلیدی وجدانشان، و فساد نیّتشان. آری، آنان طاغوتهایی با عمامهاند، و قاتلانی با کلمات. شمشیری در دست ندارند، اما با افکار بیمار، فتواهای مسموم، و خطبههای ناپاک، امتی را از درون به قتل میرسانند.
پس، هشدار… هشدار از آنان! که فتنهشان از فتنه دجال سهمگینتر است؛ چرا که با چهرهای دشمن نمیآیند، بلکه با سیمای ولیّ ظاهر میشوند، و چون سخن میگویند، مردم آنان را از اولیای خدا میپندارند؛ در حالیکه ایشان، تنها اولیای شیطاناند.
نظر شما