در این نامه آمده است: «توصیه مؤکد ما آن است که برای خروج از شرایط به وجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود. حفظ تمامیت سرزمینی و موجودیت سرزمینی ایران، مهمترین هدفی است که نباید اجازه داد، ذرهای دچار خدشه شود. نگاههای افراطی که محرک دشمنیها و درگیریهاست، در شرایط موجود کشور، خطرناک و دارای نتایج فاجعهبار خواهد بود». واضح است که هر کشوری تلاش دارد پیش از وارد شدن به حیطههای سختافزاری روابط خارجی از جمله جنگ و استفاده از سلاحهای نظامی، مسیر مذاکره و تعامل را پیش ببرد. در این مسیر امتیاز دادن و گذشتن از بخشی از حقوق نیز قابل پذیرش است اما مشخص است سطحی از توازن باید در این امتیازدهی وجود داشته باشد به گونهای که خلاف عزت، حکمت و مصلحت ملی نباشد.با این توضیح بد نیست مروری اجمالی بر مسیر مذاکرات هستهای داشته باشیم. از ۲۲ سال پیش در سال ۱۳۸۲ با توافق سعدآباد میان ایران و سه کشور اروپایی، نخستین گام در مذاکرات هستهای برداشته شد و براساس آن، ایران فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کرد اما این توافق، دو سال بعد به خاطر بدعهدی اروپاییها به هم خورد. ادامه این مسیر و مذاکرات هستهای در دوران مسئولیت آقایان لاریجانی و جلیلی در دبیرخانه شعام، به عنوان متولی پرونده در ادامه دهه ۸۰ سپری شد. سال ۱۳۹۱، آغاز ورود مستقیم آمریکا به مذاکرات هستهای بود. با تغییر دولت در سال ۹۲، سطح مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا به سطح وزیران خارجه دو کشور و سه کشور اروپایی به اضافه چین و روسیه رسید و در نهایت به توافق برجام در
سال ۹۴ منتهی شد اما سه سال بعد با خروج آمریکا از این توافق و ناکام ماندن مذاکرات ایران و اروپا برای احیای برجام در حوزه اقتصادی و انتفاع ایران از مسیر اروپا برای جبران خروج ترامپ از برجام، فضا تغییر کرد. اگرچه در اواخر ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نیز شاهد مذاکرات ناکام ماندهای هستیم که پس از ۱۴۰۰ و تغییر دولت به توافق عدم تشدید تنش منتهی شد. با این حال از ۱۴۰۳ و با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت فعلی در کشورمان، مذاکرات با آمریکا از سر گرفته شد اما پس از مدت نسبتاً کوتاهی، شاهد حمله اسرائیل و آمریکا درست در میانه مذاکرات بودیم و در عمل دیدیم به تعبیر رئیس جمهور، آقای پزشکیان، میز مذاکره از سوی رژیم صهیونیستی منفجر شد. انفجاری که حالا با قطعیت میتوان گفت با اطلاع و چراغ سبز آمریکا بوده است.
با مرور این تاریخچه توصیه ۱۸۰ اقتصاددان را این گونه میتوان نقد کرد که در این ۲۲ سال و به ویژه در این یک سال اخیر، پارادایم حاکم بر نظام در موضوع هستهای مذاکره بوده است و ادعای تغییر پارادایم به مذاکره جای شگفتی بسیار دارد. تاریخچهای که گفته شد نشان میدهد مسیر دیپلماسی با آمریکا و اروپا کاملاً باز بوده و درخواست فعال شدن مسیر دیپلماسی که به طور ضمنی به معنای ادعای غیرفعال بودن مسیر دیپلماسی است، کاملاً خلاف واقع است. در حقیقت مسیر مذاکره از سوی ما باز بوده و حتی اکنون پس از حمله ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و همراهی آمریکا با این حمله، در ادبیات دولتمردان ما به ویژه رئیس جمهور، تمایل به بازگشت به میز مذاکره کاملاً مشهود است اما باید به جای حرفهای کلی و خلاف واقع و ادعای ضرورت تغییر پارادایم در موضوع هستهای، برای امکانپذیری مذاکره و چگونگی شکلگیری یک مذاکره منتج به نتیجه راهکار داد.
۲۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۶
کد خبر: ۱۰۸۱۵۴۴
در هفته گذشته درخواست ۱۸۰ نفر از استادان اقتصاد و برخی رشتههای دیگر که به نامه ۱۸۰ اقتصاددان موسوم شد، برای حرکت در مسیر مذاکره با آمریکا و اروپا در قالب تیتر نخست روز سهشنبه هفته گذشته ۱۷ تیر با عنوان «وقت تغییر پارادایم» مطرح شد.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما