البته اینکه چرا و چطور نتانیاهو یکباره و اینقدر تابلو، فاز برادری با «دُروزی»های سوریه را برداشته، بحثی است که باید در مطالب و تحلیلهای سیاسی به آن پرداخت، اما اگر برای شما هم این پرسش پیش آمده که «دروزی»ها چه کسانی هستند و چطور یکباره پایشان به فعل و انفعالات سیاسی اخیر سوریه باز شده؟ این مطلب کمکتان میکند تا بیش وکم با پیشینه این فرقه، گروه یا انشعاب مذهبی آشنا شوید و بعد هم از تحلیلهای سیاسی زیادی که این روزها در فضای مجازی و رسانهها دیده میشود، کمک بگیرید شاید دستگیرتان شود نتانیاهو به هوای کدام ارث و میراث، میخواهد برادریاش با «دروزی»ها را اثبات کند؟
عقاید پیچیده
«دروزی»ها که حدود ۹ قرن از پیدایششان میگذرد از حیث رگ و ریشه هیچ نسبتی با صهیونیستها، اسرائیل و نتانیاهو که روی هم رفته قدمتشان به یک قرن هم نمیرسد، ندارند. آنها انشعابی از مذهب اسماعیلیه در قرن پنجم هجری هستند. یعنی این فرقه اوایل قرن پنجم هجری و در دوران خلافت فاطمیان در مصر و با حمایت ابوعلی منصور معروف به «الحاکم بامرالله» ششمین خلیفه فاطمی، بنیان نهاده شد. «محمد بن اسماعیل درزی» معروف به «نشتکین درزی» و «حمزة بن علی زوزنی» از داعیان اصلی این مذهب بودند. هرچند «درزی» که برخی او را ایرانیتبار و اهل بخارا میدانند، با اعلام اینکه خدا در وجود «الحاکم بامرالله» حلول کرده، به تبلیغ عقاید «دروزیه» پرداخت، اما منابع تاریخی «حمزة بن علی» را که خراسانیتبار بود، بهعنوان مؤسس واقعی «دروزیه» معرفی کردهاند.
وقتی «الحاکم بامرالله» پس از ۲۵ سال خلافت پرآشوب و همراه با بالا گرفتن اختلافات داخلی در مصر، به شکلی عجیب سر به نیست شد، دروزیها اعلام کردند او بهصورت ارادی غایب شده و روزی بازخواهد گشت! کمی بعد دروزیها به دلیل فشارهای سیاسی به مناطق کوهستانی شام (سوریه و لبنان کنونی) مهاجرت کرده و در آنجا جوامعی منسجم را تشکیل دادند.
عقاید «دروزی»ها ترکیب و ملغمه پیچیدهای از فلسفه نوافلاطونی، عرفان اسلامی و عناصر ادیان دیگر است. به خدا معتقدند اما «الحاکم بالله» را تجلی نور الهی در قالب انسانی میدانند. به تناسخ ارواح هم اعتقاد دارند هرچند انگار آن را از بودیسم و هندوئیسم قرض گرفتهاند. دروزیها همچنین به پنج اصل کیهانی که به آنها «حدود» میگویند اعتقاد دارند. این پنج اصل «عقل، نفس، کلمه، سابق و تالی» نامیده میشوند و هرکدامشان هم در یک شخصیت تاریخی تجلی پیدا کردهاند. مثلاً: عقل در «حمزة بن علی» و نفس در «اسماعیل بن محمد تمیمی» تجلی پیدا کرده است.
دروزیها معتقدند شریعتهای پیشین نسخ شده و به جای احکام شرعی مانند نماز و روزه، هفت وظیفه اخلاقی (الشروط السبعة) را برای خودشان وظیفه میدانند که ازجمله صداقت، کمک به همکیشان، دوری از شیطان و تسلیم به اراده الهی است. کتاب مقدسشان «رسائل الحکمة» شامل ۱۱۱ رساله از تعالیم حمزة بن علی، محمد بن اسماعیل تمیمی و دیگران است. آنها کل دروزیها را به دو بخش عقال (دانایان) و جهال (نادانان) تقسیم کرده و کتاب مقدس و اصولاً مجموع عقاید باطنیشان فقط در اختیار «عقال» است. تبلیغ عقایدشان را جایز نمیدانند، اعتقادشان را مخفی نگه میدارند و اصولاً اجازه پیوستن پیروان دیگر مذاهب و وادیان به فرقه را نمیدهند. همچنین ازدواج با غیر دروزی هم ممنوع و محدود است.
همپیمانان بیآزار اسرائیل
خواسته یا ناخواسته و بهخصوص در یکی دو قرن اخیر، فرقه اعتقادی «دروزیه» ماهیت قومی و سیاسی هم پیدا کرده است. در حال حاضر پایگاههای اصلیشان در لبنان و سوریه قرار دارد و ۵/۵درصد جمعیت لبنان و ۳درصد جمعیت سوریه را معتقدان به این گروه تشکیل میدهند. در سرزمینهای اشغالی هم حدود ۱/۵درصد جمعیت دروزی هستند. تعداد اندکی از آنها نیز در اردن ساکناند. آنها از حیث قومیت خودشان را عرب میدانند و البته از جمله اعرابی که وابستگی و علاقه به اسرائیل دارند.
از حیث سیاسی، رهبری و جلوداری دروزیها در دست خاندان «جنبلاط» در لبنان است. دلیل تمایل دروزیها به اسرائیل و سیاستهایش هم این است که از دهه ۵۰ میلادی، دروزیهای ساکن مناطق تحت کنترل اسرائیل مانند جولان و الجلیل برخلاف اکثریت اعراب که از خدمت نظامی معافاند، بهطور رسمی در ارتش اسرائیل خدمت میکنند. یعنی رهبران دروزی و دولت اسرائیل با هم توافق کردهاند که به دروزیها حقوق شهروندی کامل، از جمله دسترسی به آموزش و مشاغل دولتی داده شود. بنابراین دروزیها در ارتش اسرائیل بهعنوان نیرویی وفادار شناخته میشوند و در عملیات نظامی، بهویژه در مرزهای لبنان و کرانه باختری، مشارکت داشتهاند. البته بیشتر گروههای عربی دیگر، این ماجرا را به مثابه خیانت دروزیها به اعراب میدانند. از آن طرف اسرائیل هم از بدو پیدایش و اشغالگری، راهبرد اتحاد با اقلیتهای غیرعرب، مانند دروزیها، کردها و علویها را دنبال کرده است تا نفوذ خود را در منطقه تقویت کند. دروزیها، به دلیل هویت متمایز و نداشتن متحد قومی یا دینی در منطقه مورد توجه اشغالگران بودند و اسرائیل با ارائه حمایت مالی و نظامی به برخی جوامع دروزی، بهویژه در جولان، سعی کرد آنها را بهعنوان متحدی در برابر اعراب سنی و شیعه قرار دهد. در مجموع روابط دروزیها با اسرائیل به شرایط سیاسی و جغرافیایی بستگی دارد. هرچند دروزیهای لبنان، تحت رهبری جنبلاط، بیشتر به حفظ استقلال و هویت عربی خود پایبندند، اما دروزیهای جولان گاه و بیگاه به همکاری با اسرائیل روی آوردهاند.اسرائیل هم این روزها واقعاً به دنبال اشغال کامل سوریه و یا الحاق بخش جنوبی آن به سرزمینهای اشغالی نیست و بیشتر دنبال این است مناطق خودمختاری در اطراف سرزمینهای اشغالی ایجاد کند که ساکنانش ملتها یا گروههای وفادار به اسرائیل یا همپیمان با آن باشند.
نظر شما