حالا که بشار اسد از سوریه رفته به نظر میرسد مسئله اصلی غرب با این کشور جنگزده حل شده است. فارین پالیسی در طرحی که بهتازگی ارائه کرده پیشنهاد داده ترامپ از روابط نزدیک خود با رهبران منطقهای، بهویژه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی استفاده کرده و طرح پیشنهادی این اندیشکده را اجرایی کند. این طرح نیازی به مداخله مستقیم آمریکا یا بازسازی کامل سوریه ندارد، بلکه بر مدیریت رفتار همسایگان سوریه و ایجاد شرایطی برای بازسازی اقتصادی و ادغام منطقهای تمرکز دارد. طرح پیشنهادی شامل پنج بند است.
۱. اسرائیل باید در ۶ ماه از منطقه حائل خود در سوریه خارج شود و این منطقه به مدت ۵۰ سال غیرنظامی شود، با نظارت کمیتهای مشترک از آمریکا، اسرائیل و سوریه.۲. ترکیه نباید پایگاه نظامی در سوریه ایجاد کند و باید در ۱۲ ماه از عفرین خارج شود.۳. کشورهای خلیجفارس (عربستان، قطر و امارات) بودجه بازسازی اقتصاد سوریه را تأمین کنند.۴. شرکتهای ترکیهای نقش اصلی را در بازسازی زیرساختهای سوریه ایفا کنند.۵. سوریه با ازسرگیری روابط دیپلماتیک و اقتصادی با منطقه ادغام شود و تحریمهای آمریکا تا زمانی که سوریه به این شرایط پایبند باشد، معلق بماند.
این رویکرد، با وجود انتقادهایی به سادهانگاری اقتصادی، فرصتی برای تبدیل دستاوردهای تاکتیکی به منافع استراتژیک است.
این طرح روی کاغذ، منطقی و عملگرایانه به نظر میرسد، هرچند موفقیتش به چند فاکتور بستگی دارد که در دنیای واقعی خیلی هم ساده نیستند.
نقاط قوت طرح
بهرهگیری از جایگاه دیپلماتیک دونالد ترامپ: طرح بهدرستی بر روابط شخصی و نفوذ قابلتوجه دونالد ترامپ بر رهبران منطقهای، بهویژه اردوغان و نتانیاهو تأکید دارد. این اهرم میتواند برای محدود کردن اهداف نواستعماری ترکیه و اسرائیل در سوریه مؤثر باشد.
تمرکز بر بازسازی اقتصادی: تأکید بر موقعیت استراتژیک جغرافیایی سوریه، مانند نزدیکی حلب به شهر غازیعینتاب ترکیه، فرصتهایی برای تجارت و سرمایهگذاری منطقهای ایجاد میکند. این امر میتواند انگیزهای اقتصادی برای کشورهای همسایه و شیخنشینان حاشیه خلیجفارس فراهم کند تا در بازسازی سوریه مشارکت کنند.
اجتناب از مداخله مستقیم: این طرح از دخالت مستقیم ایالات متحده در بازسازی سیاسی یا اجتماعی سوریه پرهیز میکند که با توجه به سابقه ناموفق آمریکا در پروژههای ملتسازی (مانند عراق و افغانستان) تصمیمی منطقی است. این رویکرد ریسک درگیری نظامی ایالات متحده را کاهش میدهد.
چالشها و نقاط ضعف
عدم قطعیت درباره الجولانی: همانگونه که ما درباره الجولانی تردید داریم غرب هم هنوز نتوانسته کاملاً به او اعتماد کند. نیات و اهداف رئیس خودخوانده سوریه با سابقه رهبری گروههای افراطی، پس از ایجاد ثبات داخلی نامشخص است.
تنشهای ترکیه و رژیم صهیونیستی: روابط تیره میان ترکیه و اسرائیل، بهویژه پس از حمایت اردوغان از حملات حماس در اکتبر ۲۰۲۳ مانعی جدی است. ترکیه به دنبال نفوذ دائمی در سوریه برای مهار کردها و گسترش منافع اقتصادی و سیاسی است، از طرفی اسرائیل هم که از اساس یک نظام اشغالگر است هر لحظه ممکن است از خلأ قدرت ایجاد شده در شمال استفاده کرده و وارد دمشق شود.
پیچیدگیهای مالی خلیجفارس: کشورهای خلیجفارس (عربستان سعودی، قطر و امارات) ممکن است برای تأمین مالی بازسازی سوریه مشارکت کنند، اما اختلافات سیاسی و استراتژیک میان آنها (مانند تفاوت دیدگاه درباره اخوانالمسلمین) هماهنگی را دشوار میکند.
وابستگی به تحریمها: معلق ماندن تحریمهای ایالات متحده به همکاری الشرع وابسته است. هرگونه ناپایداری داخلی یا نزدیکی الشرع به ایران میتواند منجر به بازگشت تحریمها و فروپاشی طرح شود.
نداشتن نسبت با جامعه سوریه: این طرح بهشدت به عوامل خارجی وابسته است و نگاه صرفاً اقتصادی به ماجرای سوریه ممکن است زمینه ندیدن برخی فاکتورهای اجتماعی را فراهم کند. این طرح واقعاً نقشی برای جامعه داخلی سوریه قائل نشده است.
نظر شما