این فیلم با حضور چهرههایی چون حسن پورشیرازی، لیلا حاتمی، حامد بهداد و محمد ولیزادگان نخستین بار در بخش «خارج از مسابقه» جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و از همان ابتدا نگاهها را به خود جلب کرد.پیرپسر روایتگر زندگی دو برادر میانسال است که زیر سایه پدر سلطهگرشان روزگار را میگذرانند. این فیلم به دلیل نمایش صحنههایی با خشونت آشکار، برای افراد زیر ۱۸سال مناسب نیست. با این حال، پیرپسر توانسته نظر منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند و از آن به عنوان یکی از متفاوتترین آثار اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران یاد میشود.پیرپسر با جذب بیش از ٥١ درصد از کل مخاطبان در ماه گذشته، رکورددار گیشه تیر ماه شد و پس از مدتها، یک فیلم اجتماعی توانست عنوان پرفروشترین فیلم را به خود اختصاص دهد. در ادامه با حنیف سروری یکی از تهیهکنندگان این فیلم، درباره روند تولید، چالشها و پشت صحنه این پروژه گفتوگو کردهایم.
«پیرپسر» چه ویژگی متمایزی داشت که تهیهکنندگیاش را قبول کردید؟
من از اکتای براهنی شناخت داشتم، اما بابک حمیدیان و مینا ساداتی واسطه آشنایی من با کارگردان شدند. زمانی که اکتای تصمیم به ساخت گرفت با مینا ساداتی مطرح کرد. به پیشنهاد مینا ساداتی گروهی جمع شدیم و تصمیم به ساخت گرفتیم. در ابتدا، اکتای براهنی مبلغ سرمایهگذاری را با کمک خانوادهاش تأمین کرده بود؛ اما در ادامه ما به همراه حمیدیان و ساداتی تأمین مالی را بر عهده گرفتیم. این فیلمنامه از سال ۹۵ در دست اقدام بود اما این نشست ما به سال ۹۸-۹۷ برمیگردد و سال ۹۸ پس از جلسات متعدد با شورای پروانه ساخت مجوز صادر شد. در نهایت ما برای تولید آماده شدیم اما با شروع کرونا پروژه متوقف شد. در نهایت سال ۱۴۰۰ دوباره تصمیم به ساخت گرفتیم، اما مهلت مجوز ما تمام شده بود و دوباره به ماجرای تغییرات شورای پروانه ساخت خوردیم، سرانجام پس از چند ماه مجوز هماهنگ شد و از اردیبهشت ۱۴۰۰ پیشتولید را شروع کردیم.
اگر پای بابک حمیدیان در میان نبود، باز هم ریسک میکردید؟
بله، توصیه بابک مهم بود اما اصل فیلمنامه و پرداخت آن را دوست داشتم. پیرپسر صاحب جهان و اندیشه خاصی است. یکی از منتقدان میگفت سینما از این فیلم به بعد دارای سه سبک شد. پیش از این مهرجویی، بیضایی، کیمیایی، حاتمی، نعمتالله و فرهادی پیشرو بودند و سبکهای خاصی ساختند، حالا هم اکتای با پیرپسر جهان جدیدی ایجاد کرده که با جهانهای پیشین سینما فاصله زیادی دارد. این کار تیمی بود و اگر همراهی هر یک از بچهها نبود پیرپسر موفق نمیشد. من پیش از این هم تجربه کار با کارگردانان کاراولی را داشتم، البته پیرپسر در کارنامه براهنی کار دوم بلند ایشان محسوب میشود، به هر حال هیچ کدام از کارهای قبلی اندازه این کار جزئیات و سختی نداشته است، همیشه به کاراولیها اعتماد کردم، بارها مورد بیمهری قرار گرفتیم اما ادامه دادم. پیرپسر تأیید قشرهای مختلف از جمله راست، چپ، بیطرف و در یک کلام عام و خاص را دارد. درصد منتقدان منفی این فیلم نسبت به منتقدان مثبت هزار به یک است. همین که مردم پیرپسر را دوست داشتند و طولانیمدت به تشویق در سینما ایستادند برای ما کافی است.
مدت زمان فیلم پیرپسر از زمان فیلمهای رایج در سینمای ایران بیشتر است، به عنوان تهیهکننده نترسیدید شاید برای مخاطب کشش نداشته باشد؟
ما از زمان مواجهه با این فیلمنامه میدانستیم زمان این فیلم بلندتر از حد معمول است. توجه به جزئیات توسط کارگردان و جذابیت سوژه، ما را ترغیب به ساخت این فیلم کرد. اکتای اشراف و تسلط زیادی روی فیلمنامه داشت، حتی رنگ کاغذ دیواری و اندازه کهنهکاری خانه را در سکانسهای مختلف در نظر گرفته بود. جایی بچههای صحنه دیوارهای زرد را طراحی کرده بودند اما اکتای گفت نه این به دیوار ۲۰ساله میخورد، دیواری که ۴۰سال آب زیرش رفته و به آن رسیدگی نشده، تفاوت دارد. همین توجه به جزئیات نگاه کل تیم را به کارگردان تغییر میدهد و همه را مشتاقتر میکند. این وسواس و سلیقه در جزء به جزء کارگردانی اکتای مشهود است. همان اول میدانستم نتیجه خوب میشود چون اکتای براهنی وسواس درست و از جنس تعالی داشت. باید بگویم ما یک جمع دوستانه بودیم که یاعلی گفتیم، خطرها را به جان خریدیم و شروع کردیم.
همکاری با اکتای براهنی چطور بود؟ با توجه به پرداخت و جزئیات خاص داستان به نظر میرسد به عنوان تهیهکننده همکاری زیادی با کارگردان داشتید!
وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم اکتای به ریزترین مسائل اهمیت میدهد. او استوریبرد دقیق داشت و همین من را شگفتزده کرد که یک کارگردان کار دومی تا این حد باتجربه است. تجربه زیستی او طوری بود که انگار داشت فیلم دهمش را میساخت.کار کردن با اکتای براهنی در این دوره از سینما که بسیاری از بزرگان را از دست دادیم، واقعاً ارزشمند است. فکر میکنم آرزوی هر بازیگر و عواملی باشد که با او کار کنند چون اکتای بسیار مسلط، دقیق و همراه است. اکتای براهنی من را یاد جناب استاد داریوش مهرجویی میانداخت، او مثل ایشان به امر کارگردانی آگاه و مسلط بود؛ واقعاً از کار با این گروه لذت بردم.
حاشیههای زیادی هم پیرو فیلم به وجود آمده، نسخه فعلی روی پرده بدون حذفیات است؟
ما چهار سال جنگیدیم که محتوا تغییر نکند و اصلاحیه نخوریم. فقط پیش از نمایش جشنواره اصلاحیات خیلی کوچکی را به ما دادند و گفتند بهتر است برای اینکه مشکلی برای فیلم پیش نیاید این موارد را اصلاح کنید. ما هم در آن شرایط برای پخش فیلم پذیرفتیم. چون اصلاحیات آسیبزایی نبود.
درست است که در این فیلم پلانها را رج نزدید؟ این کار در هزینههای تولید چه تأثیری داشت؟
فضای خاصی بر پیرپسر حاکم است. ما باید غلظت کثیفی و تنگی عرصه را تکهتکه ببینیم. لازم بود مسیر زیستی را با بازیگرانمان آهسته طی کنیم. در پیشتولید این نکته را با کارگردان و بازیگران توافق کردیم که تداوم و نظم پلانها را حفظ کنیم. از این رو فیلمنامه میطلبید که رجزنی بلند نداشته باشیم و اتفاقها تداوم داشته باشد. خانه ابتدا روشنتر و تمیزتر است اما به مرور تنگتر و تاریکتر میشود؛ در واقع استهلاک خانه و کاراکترها بیشتر میشود. به خاطر رعایت حس بازیگر، خانه و... ترجیح دادیم همه پلانها را به ترتیب بگیریم. تداوم برداشت در پیرپسر یکی از عوامل موفقیت آن است، به این ترتیب مخاطب را همراه میکند. ذات فیلمنامه به ما میگوید که من تداومیام. البته رج نزدن سبب چالشهای زیادی شد. بازیگران ما همه حرفهای بودند، آقای پورشیرازی، حامد بهداد، لیلا حاتمی و محمد ولیزادگان به خاطر مقیم بودن در این کار بسیاری از پروژههایشان را قبول نکردند تا در خدمت فیلم و فیلمنامه باشند چون ما به هیچ ترتیبی نمیتوانستیم رج بلند بزنیم.
گویا سختیهای این فیلم تمامی نداشته است. از سایر چالشهای پیرپسر بگویید.
هر کاری نسبت به سنگینی و سختی کار دچار چالشهایی میشود. اصلیترین چالش ما پیدا کردن سرمایه بود. حین کار اکتای براهنی خودرواش فروخت، ما وام گرفتیم و... که فشار مضاعفی ایجاد کرد. فکر نمیکردیم پیشتولیدمان طولانی شود، تولید ما قرار بود سه ماهه باشد اما بیش از چهار ماه زمان برد. در خلال تولید نسبت به دقت و وسواس خوب در جزئیات هزینه تولید هم بیشتر شد. همچنین ما بارها و بارها گروه صحنه و لباس را تغییر دادیم، چون پروژه سنگین بود و سلیقه، جزئیات و وسواس حرف اول را میزد.
با وجود اینکه پیرپسر چهره منفی از پدر نشان داد، چرا مردم از آن استقبال کردند؟
دلیل استقبال مردم از این فیلم آن است که جامعه خود را در این فیلم به شکل عیان و عریان میبیند و همذاتپنداری میکند. سیاستگذاران انتقاد میکنند اما توجه نمیکنند چرا مردم از این فیلم راضی بودند. تماشاگر حس میکند و میپذیرد اما فیلمسازان ما به خاطر سانسور همیشه عقب ماندهاند. همین پیرپسر اگر زودتر مجوز میگرفت و ساخته میشد شاید جلو برخی از اتفاقها مثل مرگ بابک خرمدین توسط پدرش گرفته میشد. پس فیلمها میتوانند از فجایع پیشگیری کنند اگر به موقع به آنها توجه شود.
سینمای امروز ایران چقدر باید به چنین سوژههایی بپردازد؟
سینما، هنر، ادبیات، نقاشی، شعر و عکس؛ به طور کلی هر آنچه اشاعه هنر را میدهد در کلیت چراغ راه است. سینما باید بخش تاریک جامعه را که از چشم سایران دور مانده و برخی آن را به عمد یا غیرعمد نمیبینند به تصویر بکشد. گاهی دیگر نمیشود کثیفیها را جارو کرد و زیر فرش ریخت، لازم است به واسطهای نمایش داده شود. قبلاً بیشتر این اتفاق میافتاد که سینما پیشگیری میکرد و نمیگذاشت به درمان برسد. مثال بارز آن هم فیلم «دایره مینا» استاد مهرجویی است که موجب شد در ایران سازمان انتقال خون شکل بگیرد و از بروز فاجعه جلوگیری کرد. هر چند که مهرجویی در آن دوران محاکمه و فیلمش توقیف شد اما بخش بزرگی از جامعه آگاه شدند. اما مدتی بود که سینما از این ظرفیت خود غافل شده بود. همین موضوع پیرپسر و نشان دادن چهره والدین بد هم مسئله مهمی است. قطعاً در جامعه پدر و مادر نامناسب هم داریم که آینده فرزندان خود را تباه میکنند و سبب بروز مشکلات بیشتری در جامعه میشوند. من معتقدم نباید با گذاشتن نام «پدر و مادر» قداست به همه والدین داد. باید بد را نشان دهیم تا خوبی را ببینیم و قدردان باشیم. نمیشود با پنهانکاری و دروغ یکسری مسائل را پنهان کرد. کافی است سری به پزشکی قانونی و دادگستری بزنید تا ببینید برخی از والدین چه بلاهایی سر فرزندان خود آوردهاند. ما باید گاردمان را بشکنیم، بدیها را به واسطه هنر و فرهنگ نشان دهیم تا به مرحله اصلاح برسیم. رسالت هنر جلب توجه و فرهنگسازی است، پس نباید توقع داشته باشیم به پلیدیها و زشتیها نپردازد. هنردوستان همیشه این کار را کردهاند اما همیشه سرکوب شده و به نتیجه غایی خود نرسیدهاند.
نظر شما