۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۰۱
کد خبر: ۱۰۸۶۳۲۶

اربعین فرصتی است برای شنیدن دوباره پیام حسین(ع)؛ پیام آزادی، عدالت و کرامت.

‏تکریم انسان، پیام جهانی اربعین
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

این پیام، تنها به یک زمان و مکان محدود نمی‌شود؛ بلکه برای همیشه، راهنمای انسان‌ها در مسیر سعادت و کمال است. در این میان، کرامت انسانی جایگاه ویژه‌ای دارد و باید به عنوان یک اصل اساسی در زندگی خود به آن توجه کنیم.

اهداف والای نهضت حسینی

اگر چه مبارزه با ظلم و فساد از مهم‏ترین اهداف این قیام الهی است، اما دایره اهداف سیدالشهدا(ع) وسیع‏تر بوده و همین امروز و در همه ایام زندگی می‌توانیم آن حضرت(ع) را الگوی خود قرار دهیم.
وظیفه امام حسین(ع) علاوه بر مبارزه با ظلم و ستم زمامداران و حکام فاسد زمان، درمان انحطاط، سقوط و انحراف‌ اخلاقی و بیدار کردن مردم از خواب غفلتی بود که چنان وضعیتی پدید آورده بود. همان‌گونه که در زیارت اربعین می‌خوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادکَ مِنَ الضَّلالَةِ وَالْجَهَالَة؛ [پروردگارا، حسین(ع)] جان خود را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت، نادانی، سرگردانی و گمراهی برهاند».
از اصول اعتقادی و اخلاقی بسیار مهمی که حضرت سیدالشهدا(ع) قیام جاودانی خود را بر محور آن انجام داد، اصل «کرامت» است. این اصل محور تربیت اسلامی است و مقابل آن دنائت و پستی است. کرامت، ارزشی است که در همه انسان‌ها وجود دارد، فارغ از اینکه چه دین، سلیقه و عقیده‌ای داشته باشند؛ زیرا خداوند آن را در وجود همه انسان‌ها قرار داده است. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً».

نمونه‌ای تاریخی برای تبیین معنای کرامت

برای روشن شدن معنای کرامت، واقعه‌ای را از صدر اسلام بیان می‌کنم: اسیرانی را از قبیله طیّ‏ نزد پیامبر(ص) آوردند. دختر حاتم طائی به نام سُفانه در میان اسیران بود که زیبایی و خوش‌سخنی او توجه همگان را به خود جلب کرده بود. پیامبر(ص)فرمود: این‏ها چه کسانی هستند؟ عرض کردند: این‏ها اسیرانی از قبیله طیّ هستند. این دختر در مقابل پیامبر(ص) ایستاد و خود را این‌گونه معرفی کرد: من دختر حاتم هستم، پدرم از دنیا رفته، برادرم پنهان شده، نمی‌خواهم سرزنش دشمنان شامل حال شما و ما شود. پدرم اخلاق نیکو داشت، برهنگان را می‌پوشاند، گرسنگان را سیر می‌کرد و هیچ آرزومندی را ناامید نمی‌کرد. پیامبر(ص) فرمود: این صفاتی که بیان کردی صفات مؤمن است، اگر پدرت زنده بود برایش طلب بخشش می‌کردم. پس پیامبر(ص) دستور داد این دختر را به دلیل شرافت و کرامت پدرش آزاد کنند.
با این نمونه تا حدودی معنای کرامت روشن می‌شود. حاتم طائی مسلمان نبود، اما شرافت و کرامت داشت.

امام حسین(ع)، مظهر کرامت

از مسائلی که بارها در کلمات امام حسین(ع) مورد تأکید واقع شده، همین مسئله کرامت است. آن حضرت در تمام مسیر مکه به سمت کربلا هر جا فرصتی پیش می‌آمد بر اصل کرامت تأکید می‌کرد. برای نمونه چند مورد از سیره آن بزرگوار را نقل می‌کنم.الف. عصام بن مصطلق که از قبل از امام حسین(ع) و پدر بزرگوارش کینه به دل داشت، از شام وارد مدینه شد و با امام حسین(ع) برخورد کرد و گفت: «تو پسر ابوتراب هستی؟» و شروع به دشنام‌دادن به امیرالمؤمنین(ع) کرد. حضرت با صبر و حوصله و دلسوزانه فرمود: «اعوذ بالله مِن الشیطان الرجیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، خُذِ الْعَفْوَ وَأمُرْ بِالْعُرْفِ وَأعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
سپس حضرت رو به او کرده و فرمود: اهل شام هستی؟ از خداوند متعال برای تو و خودم طلب آمرزش می‌کنم، اگر از ما کمک بخواهی و حاجتی داری، تو را اجابت می‌کنیم، اگر میهمانی، نوازشت می‌کنیم. عصام احساس پشیمانی کرد. امام(ع) متوجه این مقدار از پشیمانی وی شد، اما از آنجا که امام(ع) حاضر نیست حتی کسی که به او دشنام داده، احساس حقارت و شرمندگی کند، فرمود: سرزنش و گناهی بر تو نیست. شامی‌ها با تبلیغات سوء و جوّ مسموم، این بلا را بر سرت آوردند. امام(ع) با این سخن خواست این احساس را در او از بین ببرد و از شرمندگی به در آید.
ب. سیدالشهدا(ع) در آخرین لحظات عمر شریفش نیز دشمن را دعوت به بزرگواری و کرامت ‌کرد. درست زمانی که حضرت بر زمین افتاده و توان و رمقی نداشت و خون از بدنش جاری بود، دستش را بر زمین گذاشته و نیم‌خیز به خیمه‌ها نگاه کرده و فرمود: «وَیْحَکُمْ یَا شِیعَةَ آلِ أبِی سُفْیَانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَکُنْتُمْ لا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم؛ وای بر شما ‌ای پیروان ابوسفیان، اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل آزاد مرد باشید. [با کرامت رفتار کنید] تا من هستم متعرض خاندان و حرم من نشوید».
ج. بزرگواری دیگر امام(ع) نسبت به حر است. حر راه را بر امام حسین(ع) بست. هنگامی که امام(ع) فرمود می‌خواهم برگردم، او مانع شد. امام(ع) آثار خستگی را در صورت حر و لشکریانش مشاهده کرد و دستور داد به آن‏ها و اسب‏ها‏یشان آب دادند. چنین رفتاری را کجا می‌توان یافت که کسی به دشمن و اسبان سپاه دشمن آب بدهد. این اوج کرامت و بزرگواری آن حضرت است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha