نیایشهای حضرت سجاد(ع) که زینت عابدان و عارفان است نیز از این قاعده جدا نیستند. دعای دوم صحیفه سجادیه در مورد حضرت محمد(ص) و شأن ایشان، برشمردن ویژگیهای بیمثال و شکر نعمت وجود ایشان است. در ابتدای این دعای زیبا میخوانیم: «سپاس خدایی را که بر ما منت نهاد به وجود محمد(ص) در میان امتهای گذشته و قرون سپریشده». لطفی که شامل ما شد و در عصر و دوران بعثت آخرین پیامبر به دنیا آمدیم، دورانی که گذشتگان در آرزوی آن و چشم به راه درک وجود حضرتش به خاک رفتند.
این دعا در واقع شکر نعمت وجود خاتم پیامبران محمد مصطفی(ص) است. ما در این دعا با کمک امام سجاد(ع) در مورد شخصیتی با خداوند متعال گفتوگو میکنیم که اگر بخواهیم تمام حقیقت وجودی ایشان را شرح دهیم از آن ناتوانیم؛ آن هم با این بیان ناتوان و قلم نارسا. مثل این است که بخواهیم دریای بیکران را با قطرهای بسنجیم. این نیایش با این رویکرد تقریر شده است.
در ادامه شرح مختصری بر این مناجات ذکر میشود.
محمد(ص)، نعمتی برای ما
در مورد حضرت محمد(ص) در شرح این دعا موارد بسیاری در میان مفسران ذکر شده است، چه در کتب قدما و چه در بیان اساتید معاصر، تنها در مورد نام حضرت کتابها نوشته شده است. چنانکه بیان شده در معنای اسم «محمد» مبالغه و تکرار نهفته است، یعنی بارها ستوده شده، چنانکه مکرم به معنای بارها اکرام شده است.
در حدیث معتبر آمده است گروهی از یهود در مورد نام حضرت سؤال کردند و نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: خداوند مرا «محمد» نامید، زیرا من ستایش شده در زمین هستم. (شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۵۶)
ابن بابویه از امام محمد باقر(ع) روایت کرده نام حضرت رسول(ص) در قرآن، محمد است. پس پرسیدند تأویل آن چیست؟ حضرت فرمود: تأویل محمد آن است که خدا و فرشتگان و جمیع پیغمبران و رسولان و همه امتهای ایشان ستایش میکنند وی را و درود میفرستند بر او و نامش بر عرش نوشته است: «محمد رسول الله».
«قسطلانی» در «المواهب» گفته خدای تعالی ۲هزار سال پیش از آفرینش، حضرتش را به این نام نامید، چنانکه در حدیث انس بن مالک از طریق ابینعیم در مناجات حضرت موسی(ع) روایت شده است.
پاسخ به دعای حضرت ابراهیم(ع)
در تاریخ ادیان بهخصوص کتب تاریخی ادیان ابراهیمی، بشارت وجود حضرت ختمی مرتبت(ص) به صورت انکارناپذیری ذکر شده است. حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) پس از بنای کعبه که مقدسترین و معنویترین بنا در آفرینش است، درخواستهایی از حضرت باری تعالی داشتند، ازجمله این درخواستها ظهور جمال و جلال محمد(ص) در حیات انسانی بود: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِک وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَیزَکیهِمْ إِنَّک أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکیم؛ پروردگارا، فرزندان و ذریه مرا شایسته بعثت و ظهور رسولی گردان که آیات را بر ایشان برخواند و به آنان قرآن و حکمت بیاموزد و روانشان را از هر زشتی پاک و منزه کند که همانا تو عزیز و حکیم هستی». (بقره، ۱۲۹) این درخواست آن قهرمان توحید و فرزندش در حق پیامبر(ص) بود، لذا از آن حضرت روایت میکنند که فرمود: «أنَا دَعْوَةُ إبْراهیمَ: من دعای ابراهیم». (المیزان ج۱، ص۳۹۶)
او اینگونه بود
در جای جای این دعا از مقام و شأن حضرت محمد(ص) پیامبر مهربانیها میخوانیم. امام سجاد(ع) با بیان رسا و شیوای خود در مورد ایشان میفرماید: اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ أَمِینِکَ عَلَی وَحْیِکَ، وَ نَجِیبِکَ مِنْ خَلْقِکَ...» یعنی خدایا بر حضرت محمد(ص) درود فرست که امین وحی است؛ یعنی آنچه را از خداوند متعال گرفته، با دقت تمام حفظ کرده و بهطور صحیح و بدون کم و کاست به مردم تحویل داده است. در عبارت بعدی امام(ع) میفرماید حضرت محمد(ص) نجیبترین فرد در میان مردم بود و جملگی او را به این کمال میشناختند و هیچگونه نقطه ضعفی در تاریخ زندگی او سراغ نداشتند. صفت بعدی اینگونه ذکر شده که ایشان الرحمه بود؛ یعنی مردم باید به این نکته آگاهی پیدا کنند که آنچه پیامبر اسلام(ص) برای آنان آورده، تحمیل و بار و مزاحمت نیست؛ زیرا احکام اسلام هدیهای عظیم از جانب حضرت حق است که بر مردم نازل شده است. خداوند متعال در قرآن کریم آیه ۱۰۷ سوره انبیا فرموده: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین: و ما نفرستادیم تو را، مگر برای اینکه رحمت برای اهل عالم باشی». در ادامه، امام زینالعابدین(ع) میفرماید ایشان «قائد الخیر» است. قائد به کسی میگویند که جلودار کاروان است، راه رفته و مقصدشناس است و در این امر اشتباه نمیکند. پیامبر اکرم(ص) دارای چنان عظمتی است که میتواند کاروان هستی را به منزلگاه حقیقی خود هدایت کند. ایشان «مفتاح البرکه» است؛ یعنی اگر نبود، در خیرات به روی مردم بسته میشد و مردم نمیتوانستند خیرات را بدست آورند و در انتهای این فراز آمده است پیامبر(ص) در این راه خود را به زحمت و مشقت انداخت و هرگز در انجام وظایف کمترین سستی به خود راه نداد.
سلامی به راه روشن حق
با مروری مختصر بر سیره حضرت ختمی مرتبت(ص) متوجه میشویم حضرت برای ابلاغ پیام معبود و خدای هستی چه رنجهایی متحمل شد. در ادامه این دعا حضرت سجاد(ع) به ذکر مورد به مورد سختیهای پیامبر(ص) اشاره میکند و میفرماید: «وَ کَاشَفَ فِی الدُّعَاءِ إِلَیْکَ حَامَّتَهُ» یعنی حضرت در راه رسالت، از حامیان و قبیله خود جدا شد، با آنان جنگید، رابطه خود را با آنان قطع کرد و نزدیکان خود را که شرک میورزیدند دور کرد و آنان را که به ظاهر از اهل و عشیره او نبودند به نزدیک خود گرد آورد. تمام این موارد ویژگیهایی است که وجود یک رهبر و پیشوای راستین که منادی ایمان و دلسوز مردم است را دربرمیگیرد، همانطور که در قرآن کریم ذکر شده و مبنای محبت، برادری و دوری و نزدیکی افراد، ایمان به خدای متعال است. در آیه ۱۰ سوره حجرات آمده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند؛ بنابراین [در همه نزاعها و اختلافات] میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید و از خدا پروا نمایید که مورد رحمت قرار گیرید».
(اصول کافی، ج۱، ص۱۹۲)
منابع:
نیایش دوم صحیفه سجادیه و تلمیحات قرآنی و نکات بلاغی آن؛ نویسنده: دکتر جلیل تجلیل، نشریه سفینه، زمستان ۱۳۸۴، شماره۹
بازخوانشی از اقتباسهای قرآنی در صحیفه سجادیه (مطالعه موردی دعای اول تا هفتم) نویسندگان: فتحیه فتاحیزاده، عارفه داودی، مرضیه محصص، نشریه پژوهشنامه معارف قرآنی، تابستان ۱۳۹۶، شماره۲۹
نظر شما