واژهای که برخی پیام آن را شیپور جنگ میدانند و برخی آن را زمزمهای بیاثر و تهدیدی تو خالی توصیف میکنند.
اما حقیقت مکانیسم ماشه در میان این هیاهو و اغراق پنهان است؛ حقیقتی که نه در سیاهی مطلق جای دارد و نه در سپیدی محض، بلکه در طیف خاکستری واقعیت، خود را نمایان میکند. اگر نگاهی به آینه تمامنمای رسانهها و فضای سیاسی کشور بیندازیم، با دو تصویر متضاد روبهرو میشویم که هر یک سعی در روایت «حقیقت» خود دارند.
از یک سو، نگاهی حداکثرگرا، با چشمانی پر از بیم، فعال شدن مکانیسم ماشه را به مثابه بازگشت ارواح سرگردان تحریمهای سازمان ملل و انسداد کامل رگهای حیاتی اقتصاد ایران تلقی میکند. این دیدگاه، وضع موجود را با کابوس تلخ سال ۱۳۸۹ و قطعنامه ۱۹۲۹ همتراز میداند؛ دورانی که موج سهمگین فشارهای بینالمللی، اقتصاد ایران را در بستر نظام مالی جهانی به زانو درآورد. تا جایی که برخی پا را از این هم فراتر نهاده و ایران پس از مکانیسم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی مقایسه میکنند! قیاسی که بیشتر زاییده ترس و اغراق است تا برآمده از تحلیلهای منطقی و دادههای اقتصادی.
در نقطه مقابل، نگاهی تقلیلگرا قرار دارد که با لبخندی از سر اطمینان، مدعی است مکانیسم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازهای نخواهد داشت. این دیدگاه بر این باور است که بیشتر تحریمهای مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، هماکنون نیز از طریق فشارهای یکجانبه آمریکا و ابزارهای قدرتمندی چون «افایتیاف» و «سوئیفت» اعمال میشوند. پس چه نیازی به نگرانی است؟ این نگرش، اگرچه در بخشی از تحلیل خود به واقعیتهای موجود اشاره دارد، اما از درک ظرفیتهای پنهان و تأثیرات ثانویه مکانیسم ماشه که میتواند موجی از تغییرات را در لایههای زیرین اقتصاد ایجاد کند، غافل است.
هدایت دیپلماسی در میدان واقعیت آنچه بارها بر آن پای فشردهایم و هر بار با دقت بیشتری آن را تبیین کردهایم، رد قاطع هر دو دیدگاه افراطی و حرکت به سوی نگاهی واقعگرایانه است. این نگاه، نه گرفتار وهم «تهدید مطلق» میشود و نه در دام «بیاثر انگاری» سقوط میکند؛ بلکه با چشمانی تیزبین، دیپلماسی را به پیش میبرد و بر این باور است که فعال شدن مکانیسم ماشه در حوزههای حقوقی، روانی و سیاسی تبعات مشخص و قابل لمسی دارد.
تصور کنید فشارهای دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران چگونه میتواند افزایش یابد. یا چگونه ممکن است تلاش شود تا تصویری از «ایران ناقض صلح جهانی» در اذهان عمومی و بینالمللی حک شود. اینها تنها آغاز ماجراست.
تهدید مسیرهای تجارت ایران که رگهای حیاتی اقتصاد ما محسوب میشوند و درنهایت، مهمترین تأثیر، یعنی ایجاد اضطراب و تلاطم در بازارهای داخلی ارز و سرمایه، از دیگر جنبههای این تبعات است که باید با دقت و هوشمندی فراوان مورد پایش قرار گیرد.
این اضطرابها میتوانند منجر به تصمیمات هیجانی در بازار شده و بر ثبات اقتصادی تأثیر بگذارند. داستان تابآوری اقتصاد و شیوه مواجهه اما در این میان، نکتهای بس مهم و تعیینکننده است؛ شیوه مواجهه با تهدیدها.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر، با تلاطمهای بیشماری دست و پنجه نرم کرده و توانایی خود را در جذب شوکهای تحریمی به اثبات رسانده است. نمونه بارز آن، بازگشت خیرهکننده فروش نفت ایران به شرایط عادی، تنها دو سال پس از تحریمهای سال ۱۳۹۷ آمریکا و قرار گرفتن در موقعیتی بیسابقه در حال حاضر است.
این تابآوری، نهتنها نشان از ظرفیتهای درونی اقتصاد برای مقاومت در برابر فشارها دارد، بلکه بیانگر چابکی و انعطافپذیری آن در برابر تحولات غیرمنتظره است. با این حال، این تابآوری نباید ما را به ورطه خوشبینی مفرط بکشاند.
هضم تأثیرات شوک مکانیسم ماشه، مشروط بر وجود بستری مستحکم از سیاستگذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست و دیپلماسی فعال منطقهای و چندجانبهگراست.
در این میان، نباید از شکافهای ایجاد شده میان آمریکا از یک طرف و از طرف دیگر، روسیه و چین غافل شد. این شکافها میتوانند ظرفیتهای بالقوهای را برای عبور از شوک مکانیسم ماشه فراهم آورند؛ فرصتهایی که در گرو هوشمندی در سیاست خارجی و بهرهبرداری حداکثری از فضای ژئوپلیتیکی موجود است.
درنهایت، مکانیسم ماشه نه یک فاجعه محتوم است و نه رویدادی بیاهمیت. آن را باید به مثابه یک چالش مهم نگریست که نیازمند درکی دقیق از پیچیدگیهای آن و اتخاذ رویکردی واقعبینانه است.
رویکردی که نه از ترس فلج شود و نه از سر بیخیالی، فرصتها را از دست بدهد. آیا میتوانیم از این مسیر حساس، با حداقل آسیب عبور کنیم و حتی فرصتهایی جدید برای توسعه و پیشرفت خلق کنیم؟ این پرسشی است که پاسخ آن در گرو عملکرد متعهدانه و هوشمندانه سیاستگذاران، همراهی مردم و تلاش جمعی خواهد بود.
۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۵
کد خبر: ۱۰۸۷۱۰۱
در صحنه گشوده اقتصاد جهانی، جایی که سایههای سیاست بر پیکره داراییها میافتند، واژهای به نام «مکانیسم ماشه» برسر زبانها افتاده است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس
نظر شما